گزارش کاراموزی SPC و MSA در کارخانه محور سازان ايران خودرو
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
مکانیک
گزارش کاراموزي SPC و MSA در کارخانه محور سازان ايران خودرو در 400 صفحه ورد قابل ويرايش
کنترل کيفيت
مقدمه :
کنترل کيفيت قدمتي برابر با توليد دارد. هر آنچه انسان حتي قرن ها قبل از ميلاد توليد کرده است داراي دقت و ظرافتي است که نشان از توجه سازندگان آن به کيفيت دارد . نگاهي بر دست ساخته هاي انسان باستان در موزه ها و يا عجايب هفت گانه جهان نظير اهرام ثلاثه مصر ، مجسمه ابوالهول و ديوار چين تاييد خوبي بر اين مدعاست.
با شروع انقلاب صنعتي در اروپا در اواسط قرن هيجدهم ميلادي و استفاده از ماشين آلات و ابزار دقيق در توليد ، روش هاي توليد نيز مدرن تر و پيچيده تر شدند . اين تغييرات حجم توليد محصولات را بالا برد و روش هاي کنترل دقيق بودن و ظرافت نيز در آنها تغيير يافت . مقايسه روش هاي کنترل کيفيت توليدات در سال هاي اوليه انقلاب صنعتي با آنچه که امروزه به چشم مي خورد ، نشان مي دهد که تغييرات در اين بخش فوق العاده بوده است . اين تغييرات که خواست عمده صاحبان صنايع و مصرف کنندگان بود ، در سال 1920 ميلادي به ابداع کنترل کيفيت آماري منجر شد.
در مهندسي و توليد صنعتي، بخش کنترل کيفيت و مهندسي کيفيت به بخشي گفته ميشود که به درست کردن روشهايي مشغول است تا کارخانه بتواند بهوسيله آن روشها از مرغوبيت و مشتريپسند بودن کالاهاي توليدي خود مطمئن گردد. اين روشها و سيستمها معمولاً با همکاري با ديگر رشتههاي مهندسي و بازرگاني طراحي ميشوند.
يکسان بودن تقريبي برجستهکاريهاي ستون ها و ديوارهاي تخت جمشيد، نيايشگاههاي مصري و يوناني و ديگر سازههاي باستاني نشانگر اينست که موضوع کنترل کيفيت از ديرباز نزد بشر وجود داشته است.
عمده بحث كنترل كيفيت مربوط به انجام نمونه گيري از محصولات ، بازرسي آن نمونه ها و تعمميم نتايج به كل انباشت محصول است كه بر اساس روش هاي آماري انجام مي گيرد . از ديگر روش هاي مورد استفاده در كنترل كيفيت ، كنترل فرايند توليد محصول به جاي كنترل محصول تهيه شده است كه با استفاده از روش هاي آماري مانند SPC و ... انجام مي گيرد. مبحث كنترل كيفيت ، جايگاه ويژه اي در مباحث نظام هاي جامع مديريت كيفيت دارد.
تعريف کنترل کيفيت :
کنترل کيفيت يک کلمه مرکب از کنترل و کيفيت است که هر کدام تعاريف خاص خود را دارند . کيفيت : وجود آن در يک محصول ، شايسته بودن آن را به مصرف گننده نشان مي دهد . به عبارتي وجود کيفيت به معناي آن است که کالا ، انتظارات مصرف کننده را فراهم مي آورد .
تعريف کنترل : به کار اعمال قوانين در پروسه توليد که توليدکننده را در جهت دسترسي به نتايج مورد نظر مطمئن مي سازد ، کنترل گفته مي شود .
تعريف كيفيت : كيفيت يعني شايستگي جهت استفاده بخصوص و ميزاني است كه يك محصول انتظارات مصرف كننده خود را بر طرف مي سازد .
تعريف كنترل كيفيت (QC) : كنترل كيفيت سيستمي است جهت رسيدن به سطح مطلوبي از كيفيت يك محصول يا يك سطح فرآيند توليد و نگهداري آن با برنامه ريزي دقيق، استفاده از ماشين آلات مناسب، بازرسي مستمر و عمل اصلاح كننده هرگاه كه لازم باشد .
کنترل کيفيت در مواقعي فقط به بازرسي نهايي و جدا کردن محصولات فاقد کيفيت محدود مي شود اما در مواردي فراتر از آن عمل مي کند . به عنوان مثال به برنامه ريزي کيفيت ، کنترل مواد ورودي ، کنترل کيفيت در حين توليد ، کنترل مواد خروجي ، تجزيه و تحليل و اقدام مقتضي در رابطه با مشکلات کيفي توليد و . . . مي پردازد . در اين حالت گزارشات مربوط به مسايل کيفي کمک بزرگي به حساب مي آيند . در کل مي توان گفت کنترل کيفيت سيستمي است که با اتکا به آن مي توان کيفيت يک محصول يا يک فرايند توليد را به حد مناسبي رساند و با برنامه ريزي دقيق ، استفاده از ابزراهاي کيفي ، بازرسي هاي مداوم و . . . آن را حفظ کرد و يا نسبت به بهبود مداوم آن گام برداشت .
تاريخچه کنترل کيفيت
کنترل کيفيت آماري با شروع از سال 1920 ميلادي ، در طي 78 سال گذشته دچار تغييراتي به شرح زير شده است :
1- کنترل کيفيت براي اولين بار در سال 1920 ميلادي توسط دانشمندي به نام والتر شوهارت در آزمايشگاه شرکت تلفن بل آمريکا بنيان گذاري شد. وي در 16ام ماه مي سال 1920، اولين تصاوير نمودار هاي کنترلي را رسم کرد و در مطالعات بعدي از آن بهره گرفت . والتر شوهارت بعد از 11 سال کار مداوم در سال 1931 ميلادي نتايج تحقيقات خود را در کتابي با نام " کنترل اقتصادي کيفيت محصول ساخته شده" منتشر کرد.
2- بعد از تحقيقات پروفسور شوهارت ، دو همکار ديگر وي به نام هاي داج و رومينگ کاربرد تئوري آماردر نمونه گيري را بررسي کرده و نتايج کار خود را در سال 1944 با نام" جداول بازرسي داج-روميگ" منشر کردند . اين مجموعه بعد ها به عنوان اساس علمي کنترل کيفيت آماري مورد استفده قرار گرفت .
3- در دهه 1930 ، پروفسور شوهارت و همکارانش با همکاري "جامعه آمريکايي براي آزمايش و مواد"، " انجمن استاندارد هاي آمريکا " و " جامعه مهندسين مکانيک آمريکا " تلاش همه جانبه اي را براي معرفي روش هاي جديد آماري آغاز کردند.
در اين دوره عليرغم تبليغات وسيع در مورد روش هاي جديد، صنايع آمريکا در اين خصوص مقاومت نشان دادند . پروفسور فريمن استاد آمار در انستيتو تکنولوژي ماساچوست اين عدم استقبال را ناشي از دو علت زير مي دانست:
الف) از آنجا که مهندسين بخش هاي توليدي اعتقاد راسخ داشتند که اولا وظيفه اصلي آنها تکميل روش هاي فني تا حدي است که در کيفيت محصولات توليدي هيچگونه تغيير مهمي به وجود نيايد و دوما نظريه تغييرات تصادفي و احتمالات نمي تواند جايگاه مناسبي در روش هاي توليد داشته باشد لذا در پذيرش آن مقاومت نشان مي دادند .
ب)آموزش ديدن آمارشناسان صنعتي در زمينه کاري خود،آنها را در پذيرش روش هاي جديد دچار مشکل مي کرد لذا آنها نيز از روش هاي جديد استقبال نمي کردند.
مقاومت صنايع آمريکا باعث شد تا سال 1937، تعداد مراکز صنعتي پذيرنده روش هاي جديد از 12 مرکز تجاوز نکند. در دوران جنگ جهاني دوم که در سال 1939 شروع شد ، ايالات متحده آمريکا اهميت افزايش کارآيي تجهيزات نيرو هاي مسلح خود را درک کرد. اين امر شروعي بر حرکت نيرو هاي مسلح آمريکا به سمت صنايع بود که نتايجي به شرح زير داشت :
الف) نيرو هاي مسلح به جهت نياز به بالا بودن کيفيت تسليحات مورد نياز ، اولين پذيرنده روش هاي علمي بازرسي از طريق نمونه گيري شدند . اين قدمي بود که بلافاصله بعد از وارد شدن آمريکا در جنگ برداشته شد . در اين دوره بنا به در خواست دولت آمريکا ، گروهي از مهندسين برجسته آزمايشگاههاي شرکت تلفن بل براي تدوين يک برنامه بازرسي از طريق نمونه گيري در اداره تدارکات ارتش مشغول به کار شدند . اين فعاليت ها به ارايه جداول بازرسي از طريق نمونه گيري اداره تدارکات ارتش و نيرو هاي مسلح در سال 1942 و 1943 منجر شد. تلاش هاي گروه فوق با برگزاري دوره هاي آموزش جداول و روش هاي جديد براي کارکنان دولت ادامه يافت .
ب) ارتش يک برنامه وسيع آموزشي براي کارکنان علاقه مند صنايع ترتيب داد . در واقع از اوايل سال 1940، انجمن استاندارد هاي آمريکا با دعوت وزارت جنگ پروژه اي را شروع کرد که نتيجه آن تدوين استاندارد هاي " استاندارد هاي جنگ آمريکا " ، " راهنماي کنترل کيفيت و روش نمودار هاي کنترل براي تجزيه و تحليل داده ها " و " روش نمودار هاي کنترل براي کنترل کيفيت در حين توليد " بود.مطالب اين استاندارد ها به عنوان مواد درسي دوره هاي آموزشي ارايه شده توسط ارتش به کار گرفته شد.
4- در ماه ژوئن سال 1942 يک دوره فشرده ده روزه کنترل کيفيت آماري در دانشگاه استانفورد براي نمايندگان صنايع نظامي و مراکز خريد نيرو هاي مسلح برگزار شد . در ادامه يک دوره هشت روزه نيز در شهر لس آنجلس برگزار شد.
5- موفقيت اين دوره هاي آموزشي، اداره توسعه و تحقيقات شوراي توليدات نظامي را به بر گزاري دوره هاي مشابه در سرتاسر آمريکا ترغيب کرد . از سال 1943 تا 1945، 810 سازمان از 35 ايالت مختلف آمريکا ، نمايندگاني را جهت شرکت در 32 دوره فشرده آموزش کنترل کيفيت آماري اين اداره اعزام کردند. در ميان آنها استادان دانشگاه نيز حضور داشتند که در اين زمينه آموزش مي ديدند.
6- دوره هاي آموزشي و برنامه هاي تحقيقاتي به تشکيل هسته هايي از افراد علاقه مند و آموزش ديده در مراکز مختلف صنعتي منجر شد. به دنبال آن ، انجمن هاي کنترل کيفيت در نقاط مختلف شکل گرفتند و جلسات آنها فضاي مناسبي را براي تبادل نظرات و آموزش اعضاء جديد فراهم کرد. بعد ها در شهر بافالو با همکاري دانشگاه بافالو ، انجمن مهندسين کنترل کيفيت تاسيس شد و به انتشار مجله " کنترل کيفيت صنعتي" همت گماشت . پخش اين مجله در سراسر کشور و درج مقالاتي از تمامي متخصصين علاقه مند ، تلاش ها در جهت استفاده بيشتر از کنترل کيفيت آماري را هماهنگ کرد.
7- بعد از پايان جنگ ، يک تشکيلات ملي به نام انجمن کنترل کيفيت آمريکا تاسيس شد . اين انجمن با به دست گرفتن انتشار مجله کنترل کيفيت صنعتي ، به بزرگترين مرکز ترويج استفاده از کنترل کيفيت آماري در قاره آمريکا تبديل شد .اين انجمن بعد ها شعبه اي نيز در ژاپن تاسيس کرد.
8- در سال 1950 با تلفيق روش هاي نمونه گيري ارتش و جداول بازرسي وصفي ها ، استاندارد مربوطه تهيه و منتشر شد. در سال 1975 نيز استاندارد جداول بازرسي متغير ها ارايه شد.
مفهوم عدم قطعيت اندازه گيري
در مسائل رياضي محض اعداد بصورت يك مقدار دقيق فرض ميشوند زيرا شرايط فيزيكي محيط هيچ تأثيري در روي مقدار يك عدد خالص ندارد.
ولي اندازه گيري ويژگي الكتريكي و يا فيزيكي يك جسم و يا دستگاه كاملا” تكرارپذير نيست زيرا كه تحت تأثير بسياري از عوامل قرار دارد. براي مثال فرض كنيد كه يك تخته يك متري داريم و آن را به 5 قسمت مساوي اره ميكنيم، طول هر قطعه چقدر است؟ احساس طبيعي ما ميگويد 20 سانتيمتر كه از نظر رياضي درست است ولي اگر بخواهيم درست جواب بدهيم بايد آنها را اندازهگيري كنيم. طول اوليه تخته ميتواند 5/0 سانتي متر خطا داشته باشد. عمل اره كردن مي تواند چند دهم سانتيمتر نيز اختلاف ايجاد نمايد. بنابراين تساوي اين پنج قطعه صرفا”مي تواند از طريق مقايسه انجام شود كه احتمالا”از يك متر معمولي به عنوان استاندارد استفاده ميشود كه خود داراي مقداري خطاست بنابراين هر گاه عدد درستي مانند يك متر بعنوان كميت اندازه گيري داده شود حتما” مي بايست آن را با تقريب در نظر گرفت هرگاه عمليات رياضي روي نتايج اندازه گيري انجام شود، خطاي اندازه گيري در تمامي عمليات رياضي نفوذ كرده و در نتيجه بدست آمده اثر مي گذارد. بنابراين” تمامي اندازهگيريها تا حدود نامطمئن هستند “ .
توجه اينكه هدف نهايي حذف تمامي خطاهاي اندازه گيري نيست بلكه كم كردن عدم قطعيت تا حد قابل قبول براي شخصي كه از دستگاه اندازه گيري استفاده ميكند ميباشد. پس براي رسيدن به اين هدف ميبايستي از طبيعت و نوع خطاها اطلاع كاملي داشته باشيم.
عدم قطعيت چگونه برآورد مي گردد
عدم قطعيت به دليل معلوم نبودن علامت تصادفي، بصورت ± يك مقدار، يعني فاصلهاي در اطراف نتيجه، بيان مي گردد. اين مقدار توسط تركيب تعدادي از عوامل عدم قطعيت برآورد ميگردد. اين عوامل يا توسط ارزيابي نتايج چندين اندازه گيري تراري بصورت كمي تعيين ميشوند و يابوسيله تخميني بر اساس دادههاي موجود در سوابق، اندازه گيريهاي قبلي و ياآگاهي از وضعيت ابزار و نحوه عمل اندازهگيري.
عوامل ايجاد كننده عدم قطعيت
در هر عمل اندازه گيري و كاليبراسيون ، گونههاي مختلفي از عدم قطعيت ممكن است وجود داشته باشد كه هر يك از آنها سهم مشخصي در عدم قطعيت كلي خواهند داشت. موارد زير از جمله منابع اصلي عدم قطعيت هستند:
1 – عدم قطعيت موجود در استانداردها و تجهيزات كاليبراسيون.
2 – عدم قطعيت ناشي از خطاي اپراتور.
3– عدم قطعيت مربوط به ريزنگري يا تشخيص.
4 – عدم قطعيت ناشي از عوامل محيطي شامل تغييرات دما، فشار يا منبع تغذيه و غيره.
5 – فقدان تكرارپذيري – عدم قطعيت مربوط به عدم ثبات.
6 – عدم قطعيت عملكردي، كه در نتيجه عملكرد ناصحيح تجهيزات بوجود ميآيد.
7 – عدم قطعيت ناشي از آلودگي.
8 – عدم قطعيت مربوط به كيفيت پايين بافت سطهي و نواقص شكل هندسي استاندرادها.
9 – عدم قطعيت ناشي از مرور زمان كه باعث بروز تغييراتي در تجهيزات و قطعه كار ميشود.
10 – عدم قطعيت ناشي از گرد كردن اعداد.
محاسبات عدم قطعيت استاندارد ( Standard Uncertainty)
محاسبات عدم قطعيت کميتهاي ورودي به دو روش A , B قابل محاسبه مي باشد . در روش A محاسبه عدم قطعيت با استفاده از آناليز آماري مشاهدات بدست مي آيد ، در اين روش عدم قطعيت بصورت تعيين انحراف معيار آزمايشي بيان کي شود که از روش ميانگين و يا آناليز خط رگرسيون بدست مي آيد ؛ روش A بنام روش خطاي سينوسي ناميده مي شود و روش مناسبي براي تعيين عدم قطعيت اندازه گيري مقادير ورودي مي باشد . اين روش بتنهائي مرد تفسير و آناليز قرار مي گيرد ، و به دو مدل مي توان محاسبات را انجام داد و بررسي نمود.
• روش ( TYPE A) A
- ميانگين نمونه را محاسبه كنيد
- انحراف معيار استاندارد نمونه را محاسبه كنيد
- سپس انحراف معيار تجربي ( عدم قطعيت ) نمونه را محاسبه كنيد
UA = S / ?n
- حال بايد محدوده پذيرش را محاسبه كنيد
R = X ± UA
با توجه به طرح محدوده ذکر شده ، پذيرش کل آزمايش و يا عدم پذيرش آن از تابع توزيع نرمال ياگوسي تخمين زده مي شود ؛ پس اگر ? ( تقريبا 67% ) با در نظر گرفتن عدم قطعيت داخل محدوده باشد کل آزمايش قابل قبول محسوب مي شود، در غير اينصورت بايد موارد خارج شده را کنار بگذاريم و نقاط جديد جايگرين نمائيم و سپس مرخله دوم آزمايش را انجام دهيم .
اگر پس از تکرار بيش از ? جواب نادرست وجود داشته باشد پيشنهاد مي شود دستگاهها يا وسايل اندازه گيري در کل فرايند نياز به کاليبراسيون پيدا مي کند.
• روش ( TYPE B) B
روش عدم قطعيت نوع B روشي است با استفاده از تخمين Xi براي ورودي Xi به وسيله آناليز آماري يك سري از مشاهدات است. مقدار (Xi) U به وسيله يك مبناي علمي كه سبب تغيير مقادير Xi مي شوند تعيين ميشوند كه علت اين تغييرات ميتواند ناشي از عوامل زير باشد (عوامل اثرگذار) .
1 - مقادير اندازه گيري شده قبلي.
2 - رفتار و شرايط محيطي مربوط به ماده و دستگاههاي اندازهگيري .
3 - نوع تكنولوژي ساخت دستگاه .
4 - مقادير بدست آمده در كاليبراسيون و ديگر گواهينامهها.
5 - عدم قطعيت ارجاع شده به اطلاعات مرجعي كه از Hand Book گرفته شده است.
پس روش مناسب براي دستيابي اطلاعات لازم جهت روش نوع B براي محاسبه عدم قطعيت، استفاده از استانداردي است كه بصورت آزمايش و استنباطي كلي علمي بدست آمده است.
اعتبار روش B به اندازه روش A است با توجه به اين مسئله كه روش A براي زماني است كه دادههاي كم باشد و روش A به تنهايي قابل تفسير و آناليز مي باشد. در روش محاسبه عدم قطعيت بر مبناي داشتن اطلاعات و مهارتهاي علمي صورت ميگيرد و اين روشهاي A,B پايه گذار محاسبات و تفسير آناليز هر چه بهتر ابزار به نوع عدم قطعيت گسترش يافته ميباشد.
- محاسبه عدم قطعيت فاکتور هاي تاثير گذار با توجه به نوع توزيع
U1 , 2 ,… K) = Value Factors *)
- سپس انحراف معيار تجربي ( عدم قطعيت ) را محاسبه كنيد
UB = SUM U FACTORS
در ضمن ضريب ثابت K به تفکيک هر توزيع بشکل جدول مطروحه زير مي باشد
K DISTRIBUTION
2 Normal
2=1.41? U-Shape
3=1.73? Triangular
6=2.45? Rectangular
- حال بايد عدم قطعيت ترکيب دو نوع را بدست آوريم
Total (combined) Standard Uncertainty = UC(y) ? ? ui y
U C(y) ? UA + UB 1 + UB2 + UBU
محاسبات عدم قطعيت گسترش يافته ( Total Expanded Uncertainty)
در EA تصميم گرفته شده است كه آزمايشگاههاي كاليبراسيون كه عضو اين مجمع هستند توسط يك پارامتر عدم قطعيت توسعه يافته U معتبر شوند؛ (اعتبار بيشتري پيدا كنند) كه آن به وسيله حاصلضرب عدم قطعيت استاندارد U(y) در يك ضريب پوششي (K) از مجدد اطمينان موردنظر برآورد ميشود، بدست ميآيد.
TOTAL EXPANDED UNCERTAINTY) = U = K * UC y (
توصيه مي شود که ميزان عدم قطعيت گسترش يافته به اندازه احتمال پوششي محاسبه روش نرمال باشد ، که به عنوان نحوه عملکرد ديکر بايد انجام شود .
در ضمن سطوح اطمينان به تفکيک عدد ثابت K بشکل جدول مطروحه زير مي باشد
Confidence (%A) k
1 68.27
1.645 90
1.96 95
2 95.45
2.576 99
3 99.73
در ضمن با توجه به عدد بدست آمده U ؛ اگر اين عدد 3 تا 7 برابر دقت ابزار(Resolution) ، دقت بيشتري داشته باشد ميتوان آزمايش عدم قطعيت اين ابزار را پذيرفت و در حد قابل قبول دانست در غير اينصورت درصوريتکه تيم ذيربط اظهار به اين اقدام را نمايد بايد نمونههاي جايگزين و تكرار آزمايش را انجام داد ، . و گرنه بايد پيرو موارد ي که در روش B ( در بالا ) اراته شده است عارضه يابي و اقدامات اصلاحي اجرا نمود .
ارزيابي دوره اي
اين مرحله به بررسي و اعلام نتايج حاصل از اجراي SPC مربوط است. بعد از به کار بردن نمودار هاي کنترل در خط توليد، تيم مجري SPC هر 15 روز يکبار، نتيج اجراي SPC را بوسيله شاخص اندازه گيري بهره وري بررسي مي کند و نتيجه را به اطلاع کميته راهبري مي رساند. کميته راهبري نيز بوسيله گزارش هاي ارسالي توسط تيم ها درباره نحوه عملکرد آنها اظهار نظر مي کند. در مثال قطر شفت، تيم مجري، شاخص بهره وري را، درصد موتور هايي که نويز بيشتر از استاندارد دارند، تعريف کرده بود و در شروع کار 30 درصد موتورها نويز بيشتر از استاندارد داشتند. تيم مجري هر 15 روز يکبار، اين شاخص را اعلام مي کند و کميته راهبري با مقايسه آن با حالت اوليه (30 درصد) مي تواند درباره نحوه عملکرد تيم اظهار نظر کند.
مطالب مربوط به اجرا و پياده سازي SPC که موضوع اين فصل بود، در اين جا به اتمام مي زسد. در پايان لازم است به ارزيابي اجراي SPC در مقابل روش هاي کنترل معمول اشاره کنيم.
اگر بخواهيد وضعيت اجراي SPC را در توليد کننده اي که مدعي است کنترل آماري فرآيند در خطوط توليدش جاري است بررسي کنيد، بايد نکاتي را در نظر بگيريد. براي سهولت کار يک چک ليست ارزيابي را همراه با راهنماي آن در ضميمه ارائه شده است که مي تواند شما را در اين راه کمک کند. ارزيابي مي تواند بيش از يک بار و در فواصل زماني تعريف شده انجام شود.
مزاياي SPC نسبت به روش هاي کنترل معمول
کنترل هاي معمول در خط توليد شرکت ها معمولاً بدين صورت انجام مي گيرد که در فواصل زماني معين يا پس از توليد تعداد مشخصي قطعه، چند قطعه بازرسي مي شود. آنگاه در صورتي که يکي از قطعات بازرسي شده معيوب بود، فرآيند توليد تحت بررسي و اصلاح قرار مي گيرد. البته ممکن است قطعات توليد شده بين دو زمان بازرسي به صورت صد درصد کنترل شوند .
SPC نيز يک روش کنترل فرآيند است، با اين تفاوت که هنگام استفاده از نمودار هاي کنترل، در صورتي که نمودار هاي مربوط تحت کنترل باشد، توليد ادامه مي يابد، اما چنانچه خارج از کنترل باشد، فرآيند بررسي و اصلاح مي شود. در اين روش، زمان اصلاح و بررسي فرآيند فقط به مواقعي که قطعه معيوب (خارج از حدود نقشه) توليد شود، محدود نمي گردد، بلکه نمودار هاي کنترل به گونه اي طراحي مي شوند که رفتار فرآيند را طي زمان نشان دهند و به محض مشاهده حالت خارج از کنترل مي توان پيش آمدن مشکل در فرآيند را حدس زد.
به طور خلاصه مي توان موارد زير را به عنوان حداقل مزاياي SPC مطرح کرد :
نمودار هاي کنترل، روشي اثبات شده براي بهبود بهره وري
استفاده موفقيت آميز از نمودار هاي کنترل سبب مي گردد تا ضايعات و دوباره کاري ها که خطري جدي براي هر گونه برنامه بهبود کيفيت هستند، کاهش مي يابد. اگر ضايعات و دوباره کاري ها کاهش يابند بهره وري و ظرفيت توليد افزايش و هزينه کاهش پيدا مي کند.
نمودار هاي کنترل، ابزاري موثر در جلوگيري از توليد اقلام معيوب تلقي مي شوند.
نمودار هاي کنترل کمک مي کند تا فرآيند تحت کنترل قرار گيرد و با دادن هشدار هاي به موقع، احتمال توليد اقلام معيوب را مشخص مي کند که اين امر با اصل " انجام کار به نحو صحيح در بار اول " سازگاري دارد. جدا کردن محصولات خوب از بد در مرحله نهايي هرگز ارزانتر از انجام آن به طور درست از ابتدا نيست. اگر از روش کنترل فرآيند مناسبي استفاده نکنيد، مانند اين است که کارگري استخدام کرده ايد که محصول معيوب توليد کند.
3.نمودار هاي کنترل از از تنظيم غير ضروروي فرآيند جلوگيري مي کنند.
نمودار هاي کنترل مي تواند اختلاف بين انحرافات تصادفي و تغييرات غير عادي را تشخيص دهد، در حالي که هيچ ابزار ديگري (حتي اپراتور ها) نمي تواند به طور موثر چنين اختلافي را تشخيص دهد. اگر اپراتور ها، فرآيند را بر اساس آزمون هاي دوره اي غير مرتبط با نمودار هاي کنترل تنظيم کنند، آنگاه در اغلب موارد، آنها نسبت به وجود انحرافات بيش از حد واکنش نشان داده و فرآيند را بي دليل تنظيم مي کنند. اين گونه تنظيم هاي غير ضروري مي تواند باعث بروز اشکال در عملکرد فرآيند شود.
4.نمودارهاي کنترل اطلاعات شخصي ارائه مي کنند.
روند نقاط روي نمودار کنترل معمولاً اطلاعاتي را آشکار مي سازد که ارزش خاصي براي مهندسان و اپراتور هاي با تجربه دارد. وجود اين گونه اطلاعات به ما اجازه مي دهد تا بتوانيم تغييرات مورد نياز را براي بهبود عملکرد فرآيند اعمال کنيم.
5.در روش هاي کنترل معمول، دانشي در باره توانايي فرآيند ها و تحت کنترل بودن آنها در دسترس نيست، اما SPC درباره توانايي فرآيندها و تحت کنترل بودن آنها، اظلاعات جامعي در اختيار ما مي گذارد و در نتيجه مي توانيم نسبت به خروجي فرآيند اطمينان اظهار نظر کنيم.
توسط روش SPC به سادگي مي توان متوجه شد که چه موقع در فرآيندها بهبود ايجاد شده و اين بهبود دائمي است يا نه.
استفاده صحيح از SPC و شناخت شاخص هاي قابليت فرآيند به ما کمک مي کند تا توامايي خود را براي توليد قطعات مشبه تخمين بزنيم و به اين طريق مي توانيم در مورد قبول يا رد قرارداد توليد يک قطعه جديد مشابه، اظهار نظر کنيم.
با استفاده از SPC کارگران به توانايي هاي خود پي مي برند و مديريت نيز مي تواند در مورد فرآيند هاي نا توان تصيميم درست اتخاذ کند.
توسط روش SPC مديريت سازمان، نمايندگان مشتري، و بازرسان کنترل کيفي مي توانند با آديت خطوط توليد و ديدن نمودار هاي کنترل، اطلاعات بسياري در مورد شرايط توليد کسب کنند.
اطلاعات از قابليت فرآيند، در استفاده صحيح از بازرسي هاي حين توليد و پايان توليد به ما کمک خواهد کرد.
با توجه به اينکه بازرسي هيچ ارزش افزوده اي بر محصول و فرآيند نخواهد گذاشت و فقط نوعي هزينه تلقي مي شود، کاهش بازرسي براي فرآيند هاي توانا و داراي قابليت بالا از فوايدي است که با بکار بردن SPC حاصل مي شود.