گزارش کارآموزی کارخانجات ايران مرينوس قم
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
صنایع
گزارش کارآموزي کارخانجات ايران مرينوس قم در 96 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
صفحه عنوان
مقدمه .......................................................................................................... 1
قسمت ريسندگي......................................................................................... 4
قسمت مقدمات بافندگي ........................................................................... 14
قسمت بافندگي............................................................................................ 25
قسمت تکميل .......................................................................................... 32
قسمت رنگرزي ........................................................................................... 58
قسمت کنترل کيفيت ................................................................................. 90
تاسيسات ..................................................................................................... 112
اطلاعاتي دربار? کارخانجات ايران مرينوس
کارخانجات ايران مرينوس (سهامي عام) در سال 1346 با مساحت صد و بيست هزارمترمربع و زيربناي در حدود بيست هزارمترمربع تأسيس و در سال 1348 با سرمايهگذاري بخش خصوصي و با هدف توليد پارچه فاستوني در قم به بهرهبرداري رسيد.
ظرفيت اسمي توليد پارچه در زمان تأسيس شرکت هفتصدهزار مترطولي در سال بوده است که با چندين مرحله نوسازي و توسعه کارخانه و مدرنيزه کردن ماشينآلات و بهينه سازي روند توليد به دو ميليون و هفتصدهزار مترطولي در سال رسيده است.
تعداد پرسنل در حال حاضر 426 نفر مرد و 55 نفر زن ميباشد.
سهامداران شرکت 60 درصد مربوط به بخش خصوصي و 40 درصد متعلق به بخش دولتي است. محصول کارخانه پارچه فاستوني و البسه ميباشد و از توليدات ديگر کارخانه ميتوان به پتو اشاره کرد.
مواد اوليه شامل تاپس پشم که از کشور استراليا تهيه ميشود و تاپس پلياستر و مواد شيميايي که از کشورهاي آلمان و سويس و فرانسه تهيه ميشود. در قسمت توليد کارخانه در 2 شيفت A و B يعني 16 ساعته کار ميکند.
کميتههاي فعال درک ارخانه شامل وام، حفاظت فني، انضباط کار، بهرهوري، طبقهبندي مشاغل ميباشد. ضمن اينکه شوراي اسلامي کار، انجمن اسلامي و پايگاه مقاومت بسيج هم به فعاليت مشغولند.
در کميته بهرهوري دونفر نماينده مديريت کارخانه، يک نفر نماينده سرپرستان و دونفر نماينده شوراي کار عضويت دارند وظيفه اين کميته تعيين مبلغ اضافه توليد کارخانه ميباشد که اين مبلغ به عنوان بهرهوري به کارکنان شاغل پرداخت ميشود.
کميته طبقهبندي مشاغل ازيابي حقوق کارکنان و انضباط کار را برعهده دارد. حفاظت فني کارخانه و بهداشت و درمان کارکنان نيز برعهده اين کميته ميباشد.
امکانات رفاهي که به کارکنان تعلق ميگيرد عبارت است از :
1- کمک نقدي شامل وام قرضالحسنه- اهداء جوائز به فرزندان ممتاز پرسنل، پرداخت هزينه کفن و دفن به ورّاث شاغليني که به هر دليل فوت ميکنند به صورت بلاعوض.
2- کمک غيرنقدي شامل برنج- روغن- مرغ- شکر- پارچه کت و شلواري.
3- ساير امکانات شامل تعاونيهاي مسکن و مصرف- سالن غذاخوري- چايخانه- مهدکودک- خانه بهداشت- نمازخانه- سالن ورزش- پارکينگ- حمام- آب شيرين- سرويس اياب و ذهاب- بيمه درماني و بيمارستاني شاغل و سه نفر تحت تکفل وي و باضافه بيمه عمر و حوادث شاغل نزد بيمه آسيا.
دورههاي آموزشي براي کارگران در هنرستانهاي فني و حرفهاي به صورت آموزش کار با دستگاهها تشکيل ميشود.
کارخانجات ايران مرينوس داراي طرح توسعه در شهرک صنعتي شکوهيه ميباشد که ضمن اين طرح کارخانه جديدي که بيش از 90 درصد عمليات ساختماني و سالنهاي توليد آن انجام شده تأسيس خواهد شد. ماشينآلات موردنياز آن در محل موردنظر پياده شده و آماده نصب ميباشد. هدف از تأسيس کارخانه رنگرزي و تکميل انواع پارچه ميباشد.
کارخانجات ايران مرينوس داراي استاندارد ايران و ISO 9001 ميباشد. داراي طرح طبقهبندي مشاغل که در سال 1378 بازنگري شده است نيز ميباشد. همچنين دااري دفاتر تحقيق و توسعه و کنترل کيفيت ميباشد که مجهز به پيشرفتهترين تجهيزات موردنياز ميباشد.
قسمت ريسندگي
ماشين ملانژ :
تغذيه : تاپس پشم و پلي استر.
ميزان تغذيه : محدوديتي ندارد اما با توجه به نمره تاپس بايد به اندازهاي باشد که نسبت 45% پشم و 55% پلياستر رعايت شود. به عنوان مثال اگر گرم بر متر تاپس پلي استر 39/20 و گرم بر متر تاپس پشم 61/22 باشد براي اينکه اين نسبت رعايت شود بايد 7 تاپس پلياستر و 6 تاپس پشم به ماشين تغذيه شود.
کار ماشين ملانژ :
1- تقليل وزن خطي تاپس مخلوط پلياستر و پشم.
2- صاف و مستقيم و موازي کردن الياف و يکنواخت کردن.
3- مخلوط کردن.
تاپسي که وارد کارخانه ميشود قبل از ورود به خط توليد به آزمايشگاه کنترل کيفيت ميرود. تا از نظر خار و خاشاک موجود در آن و گرم بر متر آزمايش شود اگر تأييد شد وارد خط توليد ميشود.
تاپسها در هنگام تغذيه به ملانژ، تقسيم ميشوند، به عنوان مثال اگر 7 تاپس پلياستر و 6 تاپس پشم داشته باشيم 4 تاپس پلياستر و 3 تاپس پشم از يک طرف و 3 تاپس پلياستر و 3 تاپس پشم از طرف ديگر تغذيه ميکنيم. اين الياف پس از عبور از يک جفت غلتک به نام غلتک تغذيه، گيل ميشود. گيل داراي سوزنهايي است که ضمن موازي کردن و مستقيم کردن الياف آنها را به جلو هدايت ميکند.
سپس الياف شانه شده از بين يک جفت غلتک توليد عبور ميکند. آنچه که باعث کشش و در نهايت تقليل وزن خطي تاپس محصول ميشود اختلاف سرعت غلتک توليد و غلتک تغذيه ميباشد.
در يک مخزن آب و روغن و آنتي استاتيک و در بعضي مواقع تينت موجود است. الياف در حالت عادي خشک و شکننده است براي جلوگيري از شکستگي الياف و ايجاد پرز در مراحل بعدي، از روغن استفاده ميکنيم. اليافي که در حال حرکتند با همديگر درگيرند و با يکسري فلزاتي مثل غلتک و سوزن در تماس هستند که باعث ايجاد الکتريسته ساکن در الياف ميشود براي جلوگيري از اين امر از آنتي استاتيک استفاده ميشود.
تينت يک مايع رنگي ميباشد که کاربرد آن براي شناسايي است يعني با روغن ريسندگي مخلوط ميشود و به الياف موجود در تاپس يک ته رنگي ميدهد به رنگهاي مختلف مثلاً زردآبي يا سبز در هنگام تغذيه به ماشينهاي بعدي دچار مشکل نشويم. محصول ماشين ملانژ : تاپس مخلوط پلياستر و پشم يکنواخت و مستقيم.
نمره سوزن در ماشين ملانژ 4 ميباشد يعني 4 سوزن در يک سانتيمتر از شانه. که سوزنها سطح مقطع گرد دارند. به طورکلي در مراحل اوليه ريسندگي از سوزنهاي با سطح مقطع گرد استفاده ميشود زيرا الياف هنوز فشردهاند اگر از سوزنهاي با سطح مقطع تخت از همان ابتدا استفاده شود پرز در مراحل بعدي زياد داريم.
نيپ گيج يعني فاصله آخرين شانه تا غلتک توليد اهميت زياي دارد بطوريکه اگر اين فاصله از حد متعارف کمتر باشد شکستگي الياف افزايش مييابد و اگر اين فاصله از حد متعارف بيشتر باشد الياف شناور تحت کنترل قرار نميگيرد و الياف به صورت بريده بريده خارج شده و باعث نايکنواختي ميشود.
ماشين گيل باکس Gill box :
در اين مرحله هدف عبارت است از کشش به خاطر تقليل وزن مخصوص خطي فتيله و چندلا کربن به منظور ايجاد يکنواختي و مخلوط شدن بهتر الياف. در اثر کشش الياف موازي شده و فروموجهاي موجود در آن نيز باز ميشود. در گيل باکس شماره 1، 6 فتيله تبديل به يک فتيله ميشود.
تعدادي از فتيلههاي حاصل از گيل باکس 1 در اختيار گيل باکس شماره 2 قرار ميگيرد و پس از چند لاشدن و کشش به يک فتيله تبديل ميشود. به همين ترتيب تعدادي از فتيلههاي گيل باکس 2 به گيل باکس 3 منتقل ميشود و پس از کشش و چندلاکردن به يک فتيله تبديل ميشود.
گرچه هر يک از اين پاساژها به منظور خاصي به کار ميروند اما اصول کلي آنها يکسان است. فتيله حاصل از گيل باکس ممکن است به صورت بالشچه پيچيده شود يا اينکه در داخل بشکه قرار گيرد.
سيستمهاي کشش در ماشين گيل باکس :
انواع سيستمهاي کشش در ماشينهاي گيل باکس که در دسته مختلف تقسيم ميشود که عبارت است از :
1- گيل باکس با حرکت پيچي ضربهاي.
2- گيل باکس با حرکت پيچي بدون ضربه.
3- گيل باکس با حرکت زنجيري.
4- سيستم کشش با گيل گردان.
5- سيستم کشش بدون گيل باکس.
سوزنهاي گيل باکس داراي مقطع تخت ميباشند..
چله پيچي :
براي اينکه نخها در پشت ماشين بافندگي قرار گيرد بايد بر روي اسنو بافندگي پيچيده شود که اين کار توسط دستگاه چله پيچي صورت ميگيرد. روش کار بدين صورت است که به سرپرست قسمت چله يک برنامه نخ ارائه ميشود که در آن مشخصات کاملي از قبيل : تعداد سرنخ تار- تعداد بندها- تعداد نخ هر بند- تعداد بوبين داخل قفسه- تعداد و رنگ نخهاي حاشيه- متراژ نخ موردنياز- شيب- دنده متراژ- نمره نخ تار- تراکم تار- اصلاح شيب و سرعت مشخص است و با توجه به مشخصات موجود در کارت برنامه اقدامات لازم جهت انجام عمليات صورت ميگيرد کارخانه داراي دو دستگاه چله پيچي بخشي ميباشد که هر دستگاه با دو کارگر کار ميکند.
ابتدا بوبينهاي موردنظر در داخل قفسهها قرار ميگيرد بدين صورت که بالاترين رديف و دورترين بوبين نخ شماره يک است و بوبين کناره آن نخ شماره (2) و به همين صورت ظرفيت قفسهها 500 عدد و به صورت دوبل بود که در هر طرف 250 بوبين قرار ميگرفت به همين منظور براي بدست آوردن تعداد سرنخ موردنياز مجبور بودند که از چله پيچي استفاده کنند که به همين منظور با توجه به ظرفيت قفسه و راحتي کار به چند بند تقسيم ميشود و در کنار يکديگر بر روي چله قرار ميگرفت.
قفسهها شامل قسمت کشش به صورت ديسکي و فنري و همچنين سيستم توقف هنگام پارگي ميباشد که در هر قسمت چراغي براي اطلاع از پارگي روشن ميشد. پس از عبور از شانهها و شانه سرچله پيچيده ميشد. براي جلوگيري از تاب خوردن نخها را يکي در ميان از همديگر جدا ميکردند بدين صورت که يک نخ کلفتتر را از بين نخهاي تار به صورت يکي رو و يکي زير عبور ميدادند و اين کار را در کليه بند ادامه ميدادند. پس از اتمام چله با تغيير دورچله و چرخش معکوس آن، نخها را بر روي اسنو بافندگي ميپيچيدند.
دستورالعملهاي سرپرست چله پيچي :
1- ارتباط مستقيم با مافوق
2- گرفتن کارت مشخصات بافت از مافوق
3- محاسبه وزن و کنترل دقيق کارت تحويلي
4- تحويل و کنترل نخ طبق وزن مندرج در کارت تحويلي
5- تنظيم دستور کار مخصوص دستگاه که در آن تراکم متراژ، عرضبندي، تعداد بند، زاويه شيب و نمره نخ بايد محاسبه و تنظيم شود.
6- کنترل دقيق چله و يا کنترل نقشههاي چله طرح
7- کنترل دقيق شيب در هنگام روي کار گذاشتن چله، کنترل پهناي بند و به طورکل نظارت بر کارهاي اپراتور.
قسمت بافندگي
در اين قسمت نخهاي توليد شده در مراحل قبل در هم بافت رفته و تشکيل پارچه را ميدهد اين کار توسط ماشين بافندگي و با قرارگيري نخهاي پود با توجه به راپورت طرح در بين نخهاي تار صورت ميگيرد. در کارخانه تعداد ماشين بافندگي 57 عدد است که 24 عدد آنها sulzer F2001 و باقي آنها sulzer G6100 ميباشد.
نحوه اختصاص کارگر به ماشينآلات نيز به اين صورت که هر 6 ماشين را به يک نفر اختصاص ميدهند و به تناوب با توجه به دستور سرپرست جاي کارگرها عوض ميشود.
در بعضي موارد پارچههاي پتوي توليدي (پتوي تابستاني شمد مانند) موارد، پيش ميآمد که کارگر مجبور بود به طور دائم بر روي يک ماشين بماند. و در موارد نادر در مورد نخهاي ضايعاتي که به طور دائم تار يا پود پاره ميشود و ماشين در شيفت حداکثر 2 تا 3 متر پارچه ميبافت و به طور آزمايشي بود. 2 تا 3 کارگر را مشغول يک ماشين ميکرد.
رطوبت سالن در ميزان کارکرد ماشينآلات و راندمان آنها تأثير داشت با توجه به هواي شهر که خشک است رطوبت سالن بايد در حدود نرمال (65%-60) باشد که در صورت نبود رطوبت پود پارگي يا تار پارگي افزايش مييافت و همچنين پرز نخها نيز فضاي سالن را پرميکرد که براي کارگران ايجاد مشکل ميکرد همچنين قسمتهاي مختلف دستگاه نيز از پرز پوشيده ميشد کارگران مجبور بودند روي دستگاهها را بادگيري کنند.
از عيوب ديگري که به علت رطوبت کم و وجود پرز زياد در نخها به وجود ميآمد عيب قفسهاي شدن بود. که در اين حالت دو يا سه نخ تار کنار هم به هم چسبده و با هم بالا و پايين ميروند که سبب ايجاد يک خط در راستاي پود ميشد که به آن قفسهاي گفته ميشد.
نخهاي بکار رفته براي پود نخ ساير و نمهاي تار نخ دولاي قسمت مقدمات از ماشينهاي دولا تاب ميباشد.
قسمتهاي مختلف ماشين :
سيستم بازکننده نخ تار يا سيستم رگلاتور نخ از نوع نيمه مثبت بود که ميزان بازشدن نخ تار متناسب با ميزان کشيدگي در نخهاي تار است. از نوع مکانيکي بود که سنسور مورد استفاده به شکل فنر بوده و ميزان باز شدن را تنظيم ميکرده.
غلتک پل تار از نوع نوسان کننده و به صورت فنري بود که در لحظه دفتين زدن به سمت جلو و در لحظهاي که دفتين به مرگ عقب آيد به سمت عقب برميگشت.
سيستم کنترل نخ تار آنها با استفاده از لامل بود که در دو نوع مکانيکي و الکتريکي بود که نوع مکانيکي که در ماشين F2001 استفاده ميشود لاملها بر روي دوريل شياردار محرک قرار داشت که يکي از ريلها محرک بود و زماني که نخ تار پاره ميشد لامل به پايين افتاد از حرکت ريل جلوگيري ميکرد و دستگاه فوراً متوقف ميشد.
در نوع الکتريکي با پايين افتادن لامبل جريان الکتريکي برقرار شده و باعث از کارافتادن ماشين ميشود. سيستم تشکيل دهنده ماشينها به صورت دابي مکانيکي (روتاري) بود که اين سيستم در ماشينهاي F2001 و G6100 ديده ميشد که فرمان لازم براي ايجاد طرح توسط کارت ضربه مشخص بود. تعدادي از ماشينهاي G6100 نيز داراي دابي الکتريکي بودند که نحوه فرمان دادن به کمک کامپيوتر بود به اين صورت که رئيس قسمت دادهها را از کامپيوتر بر روي دستگاه مخصوصي ريخته و با اتصال آن دستگاه به ماشين بافندگي فرمان يا طرح مربوطه را بر روي ماشين پياده ميکرد.
سيستم پود گذاري ماشين از نوع راپري Dewas بود و به اين صورت عمل ميکرد که توسط دو عدد feeder يا تغذيه کننده نخ که در قسمت کناري دستگاه قرار داشت و هميشه مقدار معيني پود در داخل خود ذخيره ميکرد. نخ پود توسط يک راهنماي انگشتي که با توجه به رنگبندي طرح عمل ميکرد در سر راه حرکت راپير قرار ميگرفت.
و پود بر نخ پود را تا وسط دهانه برده و پود آور در وسط دهانه سرنخ را گرفته و تا انتهاي دهنده ميبرد. در اين ماشينآلات براي بهبود کيفيت پارچه و يکنواختي بيشتر در پارچه از دو تغذيه کننده نخ به صوت يک در ميان استفاده ميشود تا نخهاي پود متفاوت ضعفهاي يکديگر را بپوشانند و پارچه يکنواختتر باشد.
هنگامي که نخ پود به انتها دهنه ميرسد براي اينکه دهانه دفتين زدن نخ پود به داخل دهنه باز نگردد در کناره دهانه تعدادي نخ تار قرار دارد که در آنجا دهانه متفاوتي تشکيل ميگردد تا دو سرنخ پود را گرفته و از بازگشت آن به داخل دهانه جلوگيري ميکند.
همچنين براي بهبود کيفيت در پارچه و جلوگيري از دررفتگي کناره و ايجاد کناره ريش ريش کنارهها را توسط دستگاهي به صورت دوبل يا لينو (lino) درميآورد. به اين صورت که بعد از بريدن دو سر نخ پودي که داخل دهانه قرار گرفت، توسط يک انگشتي سرنخ پود به داخل دهانه برگردانده ميشود تا کناره به صورت دوبل درآيد.
رگلاتور پارچه که در اين ماشين از نوع مثبت ميباشد که در آن تراکم پودي همراه ثابت بوده و فواصل بين مراکز پودي همواره ثابت ميماند به اين صورت که در هر دور ميل لنگ مقدار پارچه به جلو کشيده شده مقدار ثابتي است.
در هر کارخانه برنامه مربوط به هر ماشين توسط يک کاليته (برنامه توليد بافندگي) که در واقع يک شماره مشخصه پارچه ميباشد. مشخص ميشود که اين کاليته توسط دفتر برنامهريزي به رئيس قسمت بافندگي ارائه شده و بر روي ماشين موردنظر اجرا ميشود. در کاليته موردنظر نمره تار و پود- راپورت طرح- رنگ و پارتي نخ تار و پود- تار در سانت- نمره شانه- متراژ چله- تعداد طاقه پارچه و ... مشخص ميشود.