گزارش کارآموزی بررسی مکانیک خودرو
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
مکانیک
گزارش کارآموزي بررسي مکانيک خودرو در 78 صفحه ورد قابل ويرايش
مقدمه
نظر به اين که علم مکانيک رونق خوبي در کشور داشته است اينجانب سعي کرده ام که مطالبي را که در مورد سيستمهاي کلي مکانيک مثل مولد وانتقال قدرت است خلاصه نويسي کرده ودر عوض مطالبي خاص ومفيد را تهيه بکنم؛ مطالبي که مطمئناً در پيشرفت وبه روزشدن مکانيک تأثير گذار مي باشد.
دراين پروژه مطالبي که ارائه شده بر مبناي کارهايي است که من درمدت دوره کارورزي خود گذرانده ام از اين رو مطالب اين پروژه در مورد سيستمهاي خاصي از خودرو تنظيم شده است.
پروژه اينجانب از2بخش اصلي يعني:
بخش گزارش کارهاي انجام شده در دوره کارورزي
بخش تئوري کار
تشکيل شده است.
موتور
ساختمان موتور
ساختمان موتورها بسيار گوناگون ولي در عين حال از لحاظ اصول کلي بسيار مشابه است. مثلا همه موتورهاي احتراقي داراي يک محفظه براي فشرده کردن سيال ميباشند که سيلندر نام دارد. يا اينکه همگي داراي يک قطعه متحرک رفت و برگشتي ميباشند که پيستون نام دارد و ... ليکن ساختار موتورهاي برقي متفاوت است. همگي آنها داراي يک سيم پيچ ثابت ميباشد که ميدان مغناطيسي ايجاد ميکند. در ميان اين سيم پيچ ميدان ، يک آرميچر (روتور) وجود دارد که با تغييرات ميدان مغناطيسي انرژي الکتريکي را به انرژي جنبشي تبديل ميکند (به شکل چرخش) و ... .
طرز کار موتور
موتورهاي الکتريکي از لحاظ تجهيزات و ساختار نسبتا ساده تر از موتورهاي احتراقي هستند. البته طرز کار آنها نيز نسبتا ساده تر است. اين موتورها با ايجاد يک ميدان مغناطيسي و تغييرات مکرر اين ميدان مغناطيسي باعث به چرخش درآمدن روتور ميشوند. و اين چرخش توسط ميله اي از محفظه موتور خارج و مورد استفاده قرار ميگيرد. موتورهاي احتراقي بصورت نوساني کار ميکنند يعني اينکه قطعات متحرک آنها (پيستون ها) که قابل انتقال انرژي هستند، حرکت رفت و برگشتي دارند. براي تبديل اين حرکات رفت و برگشتي به حرکت چرخشي وسيلهاي به نام ميل لنگ استفاده ميشود. ليکن در نهايت انرژي جنبشي اين موتورها هم بصورت چرخش يک ميله از محفظه موتور به خارج فرستاده ميشود.
قدم مهم در توسعه موتورهاي امروزي (که اغلب موتورهاي احتراق داخلي هستند) زماني برداشته شد که بودورثا مهندس فرانسوي چهار اصل عمده را که براي کار موثر اين موتورها الزامي بودند، ارائه کرد. اين اصول چهارگانه به قرارزيرند:
اتاقک احتراق بايد کوچکترين نسبت سطح به حجم ممکن را داشته باشد.
فرآيند انبساط مخلوط گاز هوا و سوخت بايد تا حد امکان سريع انجام شود.
تراکم مخلوط در ابتداي مرحله انبساط بايد تا حد امکان زياد باشد.
کورس پيستون مي بايست تا حد امکان زياد باشد.
انواع موتور
موتورها را بر اساس منبع تامين کننده انرژي به دو دسته موتورهاي برقي و موتورهاي احتراقي تقسيم مي کنند.
موتورهاي احتراقي: با سوزاندن مواد سوختي (اغلب سوخت هاي فسيلي) توليد انرژي مي کنند.
موتورهاي برون سوز: در اين موتورها احتراق در بيرون از موتور صورت مي گيرد (مانند موتور بخار)
موتورهاي درون سوز: در اينگونه موتورها ماده سوختني مستقيما در داخل موتور سوزانده مي شود.
موتورهاي درون سوز خود به دو گروه تقسيم مي شوند:
موتورهاي اشتعال جرقه اي: سوخت به کمک يک جرقه الکتريکي در اين موتورها مشتعل مي شود.
موتورهاي ديزل: در اين موتورها سوخت بواسطه حرارت بالاي ايجاد شده بوسيله فشار مشتعل مي گردد
موتورهاي ديزل
موتورهاي ديزل نيز مانند ساير موتورهاي احتراق داخلي بر مبناهاي مختلفي قابل طبقهبندي هستند. مثلا ميتوان موتورهاي ديزل را بر حسب مقدار دفعات احتراق در هر دور گردش ميل لنگ به موتورهاي ديزل دوزمانه و يا موتورهاي ديزل چهارزمانه تقسيمبندي نموده و يا بر حسب قدرت توليدي که به شکل اسب بخار بيان ميگردد. يا بر حسب تعداد سيلندر و يا شکل قرارگيري سيلندرها که بر اين اساس به دو نوع موتورهاي خطي و موتورهاي V يا خورجيني تقسيم بندي ميکردند و ...
ساختمان
ساختار موتورهاي ديزل نه تنها در سيستم تغذيه و تنظيم سوخت با موتورهاي اشتعال تغذيه اي تفاوت ميکند. بنابراين ساختارهاي بسيار مشابهي ميان اين موتورها وجود دارد و تنها تفاوت ساختماني آنها قطعات زير است که در موتورهاي ديزل وجود دارد و در ساير موتورهاي احتراق داخلي وجود ندارد.
_پمپ انژکتور :__ وظيفه تنظيم ميزان سوخت و تامين فشار لازم جهت پاشش سوخت را به عهده دارد.
انژکتورها : باعث پودر شدن سوخت و گازبندي اتاقک احتراق ميشوند.
فيلترهاي سوخت : باعث جداسازي مواد اضافي و خارجي از سوخت ميشوند.
لولههاي انتقال سوخت : ميبايست غيرقابل اشباع بوده و در برابر فشار پايداري نمايند.
توربوشارژر : باعث افزايش هواي ورودي به سيلندر ميشوند.
طرزکار
همانگونه که اشاره شد موتورهاي ديزل بر اساس نحوه کارکردن به دو دسته موتورهاي 4 زمانه و 2 زمانه تقسيم ميشوند. ليکن در هر دوي اين موتورها چهار عمل اصلي انجام ميگردد که عبارتند از مکش يا تنفس - تراکم - انفجار و تخليه اما بر حسب نوع موتورها ممکن است اين مراحل مجزا و يا بصورت توام انجام گيرند.
سيکل موتورهاي ديزل چهارزمانه
زمان تنفس :
پيستون از بالاترين مکان خود (نقطه مرگ بالا) به طرف پايينترين مکان خود در سيلندر (نقطه مرگ پايين) حرکت ميکند در اين زمان سوپاپ تخليه بسته است و سوپاپ هوا باز است. با پايين آمدن پيستون يک خلا نسبي در سيلندر ايجاد ميشود و هواي خالص از طريق مجراي سوپاپ هوا وارد سيلندر ميگردد. در انتهاي اين زمان سوپاپ هوا بسته شده و هواي خالص در سيلندر حبس ميگردد.
زمان تراکم :
پيستون از نقطه مرگ پايين به طرف بالا (تا نقطه مرگ بالا) حرکت ميکند و در حاليکه هر سوپاپ بستهاند (سوپاپ هوا و سوپاپ تخليه) هواي داخل سيلندر متراکم ميگردد و نسبت تراکم به 15 تا 20 برابر ميرسد. فشار داخل سيلندر تا حدود 40 اتمسفر بالا ميرود و بر اثر اين تراکم زياد حرارت هوا داخل سيلندر به شدت افزايش يافته و به حدود 600 درجه سانتيگراد ميرسد.
زمان قدرت :
در انتهاي زمان تراکم در حاليکه هر دو سوپاپ همچنان بستهاند و پيستون به نقطه مرگ بالا ميرسد مقداري سوخت روغني (گازوئيل) به درون هوا فشرده و داغ موجود در محفظه احتراق پاشيده ميشود و ذرات سوخت در اثر اين درجه حرارت زياد محترق ميگردند. پس از خاتمه تزريق سوخت عمل سوختن تا حدود 3/2 از زمان قدرت ادامه پيدا ميکند.
فشار زياد گازهاي منبسط شده (به علت احتراق) پيستون را به طرف پايين و تا نقطه مرگ پايين ميراند. حرکت پيستون از طريق شاتون به ميللنگ منتقل ميشود و موجب گردش ميللنگ ميگردد. در اين مرحله حرارت گازهاي مشتعل شده به 2000 درجه سانتيگراد ميرسد و فشار داخل سيلندر تا حدود 80 اتمسفر افزايش مييابد.
زمان تخليه :
با رسيدن پيستون به نقطه مرگ پايين در مرحله قدرت ، سوپاپ تخليه باز ميشود و به گازهاي سوخته تحت فشار اوليه اجازه ميدهد سيلندر را ترک کند. پس پيستون از نقطه مرگ پايين به طرف بالا حرکت ميکند و تمام گازهاي سوخته را بيرون از سيلندر ميراند. در پايان پيستون يکبار ديگر به طرف پايين حرکت ميکند و با شروع زمان تنفس سيکل جديدي آغاز ميگردد.
سيکل موتور دوزمانه ديزل
در اين نوع موتورهاي دوزمانه سوپاپ تنفس هواي تازه ، نظير آنچه در موتورهاي چهار زمانه ذکر شد وجود ندارد. و به جاي آن در فاصله معيني از سه سيلندر ، مجراهايي در بدنه سيلندر تعبيه شده است. که پيستون در قسمتي از مسير خود جلوي آنها را ميبندد، اصول کار اين موتورها در دوزمان است، که در واقع در هر دور چرخش ميللنگ اتفاق ميافتد.
زمان اول :
پيستون از نقطه مرگ پايين به طرف بالا و تا نقطه مرگ بالا حرکت ميکند. در اين زمان پيستون پس از عبور از جلو مجاري تنفس هواي تازه را تاحد معيني متراکم ميسازد. در طول اين زمان سوپاپ تخليه که در قسمت فوقاني سيلندر و در داخل سه سيلندر قرار دارد کماکان بسته مانده است.
زمان دوم :
در انتهاي زمان اول مقداري سوخت روغني (گازوئيل) به صورت پودرشده به درون هواي متراکم شده و داغ موجود در محفظه احتراق پاشيده ميشود و ذرات سوخت محترق ميگردد. فشار زياد گازهاي محترق شده پيستون را به طرف پايين ميراند. پيستون در مسير حرکت روبه پايين خود جلو مجاري تنفس هواي تازه را باز ميکند. در اين موقع هواي تازه به شدت وارد سيلندر ميگردد. در همين حال سوپاپ تخليه نيز باز ميگردد و گازهاي حاصل از احتراق بوسيله هواي تازه از سيلندر خارج ميگردند. پس از رسيدن پيستون به نقطه مرگ پايين سيکل جديدي آغاز ميشود.
قسمتهاي موتور
سيلندر
تقسيمات و انواع سيلندر
همانطور که ذکر شد سيلندرها داراي طيف وسيعي از اندازه و تعداد ميباشند. ليکن تقسيمبندي سيلندرها را ميتوان بر اساس نحوه ساخت و ريخت داخلي آنها انجام داد. چرا که هر گروه از سيلندرها در ابعاد و تعداد مختلف ساخته ميشوند. بدنه موتورها يا همان بلوک سيلندر معمولا به شکل ريختهگري و از جنس چدن يا آلياژ آلومينيم ميسازند. در حين ساخت اين قطعه ريختهگري مجاري عبور آب را نيز در درون آن تعبيه ميکنند. پس از توليد بدنه مجاري عبور روغن از طريق سوراخکاري در بدنه بلوک سيلندر ايجاد ميشوند. البته ممکن است اين مجاري نيز در مرحله ريختهگري تعبيه شوند. براي سيلندرهايي که پيستون درون آنها حرکت ميکند ميتوان يکي از ساختارهاي زير را بکار برد.
بلوک يکجا :
در موتور اکثر وسايل نقليه از آرايش بلوک يکجا استفاده ميشود. که در آن سيلندرها مستقيما در بدنه بلوک سيلندر ريختهگري ميشوند.
بلوک سيلندر :
به مجموعه سيلندرهاي کنار يکديگر و مجاري آب و روغن اطراف آنها اتلاق ميگردد.
بوش خشک :
در اين بلوک سيلندر ديواره داخلي سيلندر را از يک استوانه قابل تعويض ميسازند که اصطلاحا به اين استوانه قابل تعويض بوش ميگويند. کلمه خشک را نيز به اين دليل به کار ميبرند که آب خننک کننده موتور مستقيما با ديواره اين بوش در تماس نيست.
بوش تر :
در اين بلوک سيلندر ديواره داخلي سيلندر را يک بوش تشکيل ميدهد ليکن اين بوش بصورت مستقيم با آب سيستم خنک کاري موتور در تماس است و با آن از طريق مستقيم تبادل حرارتي انجام ميدهد.
ساختار
سيلندرها استوانههاي توخالي هستند که محل بالا و پايين رفتن پيستون ميباشند. ليکن چگونگي و کيفيت سطح داخلي سيلندرها که در تماس با پيستون است بسيار مهم است. ديوارههاي چدني يا آلو مينيمي سيلندرها به منظور فراهم آوردن يک سطح صاف براي حرکت پيستونها بايد صيقل زده شود. صيقلي بودن سطح داخلي سيلندرها به خاطر کم کردن اصطحکاک ميان پيستون و جداره سيلندر است. البته بديهي است که اصطکاک باعث توليد حرارت اضافي و هدر رفتن انرژي ميشود که ميبايست تا حدامکان از آن جلوگيري کرد.
براي اين منظور از روغن نيز استفاده ميشود. سيلندرها و بوشها داراي سطح پرداخت شدهاي (صيقل خورده) ميباشند که داراي هاشورهاي (شيارهاي) بسيار کوچکي است که به شکل متقاطع و در حين حرکت بالا و پايين سنگ سمباده در درون سيلندر ايجاد شده است. اين هاشورهاي متقاطع از گير کردن رينگهاي پيستون جلوگيري کرده و در ضمن سطحي را براي نگهداري روغن روانساز فراهم ميآورند.
پيستون
ساختمان پيستون
پيستونها به شکل يک استوانه توخالي هستند که يک سر آنها بسته و سر ديگرشان باز است که از طريق اين سر و بوسيله شاتون به ميل لنگ متصل ميشود البته معمولا قطر پيستون در سر باز آن بيشتر است. به عنوان يک مثال اگر يک استکان را برگردانيد تقريبا شکل کلي يک پيستون را خواهيد ديد.
طول پيستونها معمولا کمي بيشتر از قطرشان است و تا حد امکان سبک ساخته ميشوند. پيستونها ميبايست داراي استحکام لازم بوده و کيفيت بالايي داشته باشند در ضمن ميبايست بتوانند به خوبي حرارت را هدايت کنند. هدايت حرارت در پيستون بسيار حياتي است زيرا در غير اينصورت پيستون بسيار داغ شده و خطر چسبيدن آن بر اثر انبساط به جداره سيلندر پيش ميآيد.
مواد ساختماني
موادي که براي ساختن پيستونها بکار ميروند عبارتند از چدن خاکستري ، فولاد ريخته گري ، و آلياژ آلومينيوم. از چدن يا فولاد معمولا در ساختار پيستونهاي موتورهاي سنگين که به سرعت زياد و شتاب آني نياز ندارند استفاده ميشود. در اغلب موتورهاي اتومبيلها از پيستونهايي استفاده ميشود که با آلياژ آلومينيوم ساخته شدهاند. دليل اين تفاوت اينست که مواد بکار رفته در پيستونهاي اتومبيلها با وزن سبکتر خود اجازه کار در سرعتهاي بيشتر و انعطاف پذيري درسرعتهاي مختلف را به پيستونها ميدهند.
از طرف ديگر در بعضي از موتورهاي سنگين از پيستونهاي آلياژ آلومينيومي به لحاظ داشتن خواص رسانش گرمايي مناسب اين ماده استفاده ميشود بدين ترتيب که استفاده از آن ، کنترل بهتر حرارت محفظه احتراق را فراهم آورده و بنابراين باعث کنترل بهتر احتراق ميگردد. پيستونهاي چدني در مقابل فرسودگي مقاومت بيشتري داشته شي کمتري در داخل سيلندر نسبت به پيستونهاي آلومينيومي نياز دارند (اصطلاح لقي پيستون به فاصله ميان پيستون و جداره سيلندر گفته مي شود). پيستونها چدني گاهي اوقات با قالع يا يک فلز مخصوص روکش داده ميشوند تا جلاي صافتر و مقاومت بهتري در مقابل فرسودگي بوجود آورند.
عيب پيستونهاي آلومينيومي
عيب مهم پيستونهاي آلياژ آلومينيومي اينست که داراي ضريب انبساط بالايي ميباشند. اين بدان معناست که لقي در اين پيستون ميبايست اندکي بيشتر از لقي در پيستونهاي چدني باشد، معمولا براي جلوگيري از انبساط پيستونها از روشهاي مخصوصي استفاده ميشود که در ذيل چهار روش رايج آنها را به اختصار ميکنيم.
روش اول
در اين روش مقطع بدنه پيستون را به جاي آنکه به شکل دايره بسازند. به شکل بيضي عمود بر محور انگشتي پيستون و قطر کوچک آن در جهت انگشتي پيستون باشد.
روش دوم
در اين روش براي کنترل کردن انبساط پيستون بر اثر حرارت يک سري شکافهاي عمودي و افقي و يا فرو رفتگيهايي در بدنه پيستون ايجاد ميگردد.
روش سوم
در اين روش براي کنترل انبساط حرارتي پيستون از روش تقويت کردن يا دو فلزي نمودن قسمتي از پيستون که در معرض حرارت بيشتري قرار دارد، استفاده ميگردد. بدين ترتيب که در داخل پيستون نواري از فولاد يا يک فلز مخصوص (که فلز غير قابل تغيير ناميده ميشود) قرار ميدهند و روي آنها را با ماده اصلي يا آلياژهاي آلومينيوم پوشش ميدهند. در بعضي از پيستونها مواد فولادي بصورت حلقهاي در موقع ريخته گري داخل پيستون قرار ميگيرند.
روش چهارم
در اين روش براي جلوگيري از انتقال حرارت سر پيستون (که در مجاورت احتراق سوخت است) به بدنه پيستون ، يک سر حرارتي شامل شياري است که در نزديکي سر پيستون و به موازات شيارهاي رينگ ايجاد ميشود با اين عمل تا اندازهاي راهي که حرارت را از سر پيستون به بدنه آن منتقل ميسازد کمتر ميکنند. بنابراين بدنه زياد گرم نميشود و انبساط زيادي پيدا نميکند.
قسمتهاي اصلي پيستون
قسمتهاي اصلي پيستون عبارتند از سر يا تاج ، شيارهاي رينگ ، سطوح پيستون ، بدنه يا دامن و سوراخ انگشتي.
سر يا تاج پيستون
اين قسمت سطح بالايي پيستون است معمولا دايرهاي شکل است و نيروي توليد شده توسط سوخت مستقيما روي آن وارد ميشود سر بعضي از پيستونها خصوصا پيستونهاي موتورهاي دوزمانه و موتورهاي ديزلي فرمدار ساخته ميشود.
شيارهاي رينگ
شيارهاي محل قرار گرفتن رينگها در قسمت بالاي پيستون ميباشند در هر پيستون معمولا 3تا 5 شيار رينگ وجود دارد. پايينترين شيارها متعلق به رينگهاي روغن ميباشد و همين دليل در ته اين شيار منافذي براي ورود روغن به داخل پيستون تعبيه شده است.
سطوح پيستونها
تکيه گاهها يا سطوح عبارتست از لبههايي که بين شيارهاي رينگ قرار گرفتهاند بگونهاي که رينگها را در شيارهاي خود نگه داشته و حمايت ميکنند.
بدنه يا دامن پيستون
بدنه پيستون به قسمت خارجي آن گفته ميشود که در زير شيارهاي رينگ قرار دارد. پيستون توسط بدنه در حالت راست قرار ميگيرد.
سوراخ انگشتي
سوراخ انگشتي محلي است که شاتون بوسيله انگشتي به پيستون متصل ميگردد. اطراف دو سوراخ انگشتي پيستون (در داخل پيستون) ضخيمتر ساخته شده است تا استقامت اين سوراخها افزايش يابد. هر يک از اين قسمتها ، برجستگي انگشتي پيستون ناميده ميشود.
طرز کار پيستون
همانگونه که ذکر شد پيستون اولين قطعه متحرک موتور است که باعث ميشود تا انرژي آزاد شده از احتراق سوخت در دسترس قرار بگيرد. بدين منظور پيستون با حرکات خود ابتدا باعث ورود هوا و يا مخلوط هوا و سوخت به داخل سيلندر ميشود (در هنگام حرکت به سمت پايين) ، سپس باعث فشرده شدن مخلوط مذکور ميگردد و در ضمن به نحو رضايت بخشي از نشت کردن گازها جلوگيري ميکند (در هنگام حرکت رو به بالا) ، پس از عمل احتراق انرژي آزاد شده توسط پيستون جذب شده و با کمک شاتون به ميل لنگ منتقل ميگردد. و در نهايت پيستون باعث بيرون راندن گازهاي ناشي از احتراق از محفظه سيلندر ميگردد.
چرخ دنده ها
يکي از قطعات مهم در خودرو مي باشد که در باره آن به طور کامل صحبت مي کنيم
چرخدنده ها چگونه کار مي کنند؟
چرخدنده ها در بسياري از وسايل مکانِيکي استفاده مي شوند.آنها کارهاي متفاوت بسياري انجام مي دهند ولي مهمترين آن کاهش دنده در تجهيزات موتوري است.اين نقشي کليدي است زيرا اغلب يک موتور کوچک چرخان با سرعت زياد مي تواند قدرت کافي براي وسيله را توليد کند ولي گشتاور کافي را نمي تواند.بعنوان مثال پيچ گوشتي الکتريکي دنده کاهشي بسيار بزرگي دارد زيرا که نياز به گشتاور پيچشي زيادي براي پيچاندن پيچ دارد. ولي موتور فقط مقدار کمي گشتاور در سرعت بالا توليد مي کند.با دنده کاهشي سرعت خروجي کاهش اما گشتاور افزايش مي يابد.
کار ديگري که چرخدنده ها انجام مي دهند تنظيم کردن جهت چرخش است.بعنوان نمونه در ديفرانسيل بين چرخ هاي عقب اتومبيل شما قدرت بوسيله ميل محوري که به مرکز اتومبيل متصل است منتقل مي شود و ديفرانسيل بايد 90 درجه نيرو را بچرخاند تا در چرخها بکار برد.
پيچيدگيهاي بسياري در انواع مختلف چرخدنده وجود دارد.در اين مقاله خواهيم آموخت که دندانه هاي چرخدنده چگونه کار مي کنند و درباره انواع مختلف چرخدنده که در همه نوع ابزارهاي مکانيکي يافت مي شوند خواهيم آموخت.
اصول اوليه
در هر چرخدنده نسبت دنده با فاصله از مرکز چرخدنده تا نقطه تماس تعيين مي شود.به عنوان مثال در ابزاري با دو چرخدنده ،اگر قطر يکي از چرخدنده ها 2 برابر ديگري باشد، ضريب دنده 2:1 خواهد بود.يکي از ابتدايي ترين انواع چرخدنده که مي توانيم ببينيم چرخي با برامدگي هايي بشکل دندانه هاي چوبي است.
چرخدنده ي ساده ي چوبي
مشکلي که اين نوع از چرخدنده ها دارند اين است که فاصله از مرکز هر چرخدنده تا نقطه تماس ،وقتي که چرخدنده مي چرخد تغيير مي کند.اين بدان معني است که ضريب دنده وقتي چرخدنده مي چرخد تغيير مي کند.يعني سرعت خروجي نيز تغيير ميکند. چنانچه شما در اتومبيل خود از چرخدنده هايي شبيه به اين استفاده کنيد،ثابت نگه داشتن سرعت در اين شرايط غير ممکن خواهد بود و شما دائما بايد سرعت را کم و زياد کنيد.
دندانه هاي چرخدنده هاي نوين پروفيل مخصوصي که دنده گستران (اينولوت involute ) ناميده مي شود استفاده مي کنند.اين پروفيل داراي خاصيت بسيار مهم ثابت نگه داشتن نسبت سرعت بين دو چرخدنده است.در اين نوع ، همانند چرخ ميخي بالا نقطه تماس جابجا مي شود ولي فرم گستران دندانه هاي چرخدنده اين جابجايي را جبران مي کند.براي جزئيات به اين قسمت مراجعه کنيد.