گزارش کارآموزی كشف نفت در منطقه غرب
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
صنایع
گزارش کارآموزي كشف نفت در منطقه غرب در 115 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
تاريخچه 2
كشف نفت درمنطقه غرب 4
تاسيس پالايشگاه كرمانشاه 4
آشنايي باواحدهاي مختلفutility 7
شرح كاردستگاه api 8
آب صنعتي 11
واحد توليد برق 16
كمپروسورهاي توليد هوا 17
توليدات پالايشگاه 22
واحدهاي تقطير 25
محصولات پالايشگاه 52
بنزين موتور 53
MTBE 54
عدد اكتان 57
نفت سفيد 59
نفت گاز 60
نفت كوره 61
آشنايي باواحدهاي مختلف آزمايشگاه 62
مفاهيم واختصارات 65
انواع وچگونگي انجام آزمايشات 68
آزمايشات انجام شده درآزمايشگاه 71
فهرست مطالب
عنوان صفحه
تعين مقدار TDS 82
تعين درجه خلوص كاستيك سودا 89
اندازه گيري نمك درنفت خام 96
نقطه ريزش 99
اندازه گيري نقطه اشتعال 102
اندازه گيري رنگ مواد نفتي 104
اندازه گيري كل سختي 107
اندازه گيري PHENOL 109
آزمايش كلرين 114
تقطير 115
مقدمه
عظمت صنايع نفت كه زماني كوتاه در صف بزرگ ترين صنايع سنگين جهان قرار گرفته است ، مديون تكنولوژي پيشرفته ي آن است كه تمام قدرت علمي و دانش بشري قرن بيستم را به خدمت گمارده است . خصوصيات واحدهاي پالايش نفت را شايد بتوان در پيچيدگي ماده ي اوليه آن به لحاظ شيميايي و حجم زياد ماده ي اوليه از نظر فيزيكي خلاصه كرد . همين خصوصيات تكنولوژي خاصي را براي صنايع پالايش نفت به وجود آورده كه آن را از تكنولوژي عمومي صنايع شيمايي متمايز مي سازد .
در حال حاضر مشكل مي توان قسمت هايي از زندگي انساني را نام برد كه مشتقات نفت در آن مستقيم يا غير مستقيم نقشي نداشته باشد . نيروي محركه ي ماشين ها و موتور هاي ديزل به وسيله ي بنزين و نفت گاز تأمين مي شود . كليه قسمت هاي متحرك موتورها از روغن هاي نفتي استفاده مي كنند . در داروسازي كاربرد فراوده هاي نفتي هر روز زيادتر مي شود و بالاخره صنايع عظيم پتروشيمي از گازها و ساير فراورده هاي نفتي مايه مي گيرد .
سال 1859 به عنوان سال تولد صنعت نفت ذكر شد ، ليكن تاريخ استفاده از فراورده هاي نفتي به شكلي كه در طبيعت وجود دارد و به شكل محدود آن خيلي قديمي تر است .استفاده از نفت به قديمي ترين تمدن هاي بشري در كشورهايي كه نفت و قير در سطح زمين پيدا مي شده ،بر مي گردد.
ثابت شده كه در چين در حدود 200 سال قبل از ميلاد مسيح براي استخراج آن تا اعماق قابل ملاحظه و با روش ضربه اي كه هنوز نيز مورد استفاده است حفاري كرده اند . ولي با وجود اين آشنايي بشر به نفت و موارد كاربرد آن علت عقب ماندگي اين صنعت را معلول به عواملي چند دانسته اند كه مهمترين را بايد در نقص دستگاه هاي تقطير دانست ، زيرا در اواخر قرن 18 بود كه دستگاه هاي تقطير به سبب پيشرفت تنوري هاي جديد حرارتي تكميل شد و در مقياس صنعتي مورد استفاده قرار گرفت .
نكته ي ديگر آنكه پيشرفت صنعت نفت و توليد زياد مواد نفتي محتاج مصرف و در نتيجه تفاضاي زياد براي فرآورده هاي نفتي بود . ابتدا در مناطق نفت خيز تنها فراورده ي مورد استفاده كه به مقياس تجاري توليد شده نفت چراغ بود ، كه جاي روغن هاي نباتي حيواني را كه قبلاً براي روشنايي استفاده مي شد ،گرفت ( برش نفت چراغ به طور متوسط فقط در حدود 10% از كل نفت خام را تشكيل مي دهد ) . قسمت بنزين و باقي مانده ي تقطير يعني سوخت موتور ها و سوخت هاي مايع كه حال ، يكي از مهمترين و با ارزش ترين فرآورده هاي نفتي است ، هيچ گونه ارزشي نداشت
فرآورده هاي ديگر نفتي مانند بنزين ، نفت گاز ، روغن ها و موم ها ، سوخت هاي مايع و مواد آسفالتي كم كم در طول سال ها مورد استفاده پيدا كرد . ليكن صنعت نفت مدت هاي مديدي هنوز شكل ابتدايي داشت . افزايش ناگهاني مصرف بنزين به عنوان سوخت موتورها ي درون سوز ، پيشرفت هاي فني زيادي را ايجاب كرد تا توليد بتواند جواب گوي تقاضا و مصرف باشد . به اين ترتيب مي توان گفت كه افزايش زياد ماشين هاي سواري محرك اصلي پيشرفت سريع صنعت نفت در قرن ماست .
تاريخچه
يك ربع قرن پس از تأسيس پالايشگاه آبادان دومين پالايشگاه كشور در سال 1314 در مجاورت شهر تاريخي كرمانشاه تأسيس گرديد . علت اصلي انتخاب كرمانشاه ، كشف ذخاير نفت در منطقه مرزي « نفت شاه سابق » به شمار مي آمد ، اما اين ذخاير بسيار قليل بود و هيچ گاه قابل مقايسه با ذخاير جنوب غربي نبود وچنانچه منطقه ي غرب از ذخاير نفت قابل ملاحضه برخوردار مي بود ، چه بسا كه كرمانشاه به جاي آبادان پايتخت نفت ايران مي شد . لازم به تذكر است كه كاشف نفت ايران « ژرژ برنارد رينولز »نخست كار اكتشافي خود را در منطقه غرب و در نزديكي شهر مرزي قصر شيرين آغاز نمود .
تاريخ اكتشاف اوليه ي نفت در غرب كشور
در محافل علمي اروپا ، موضوع نفت در غرب ايران نخستين بار توسط باستان شناس فرانسوي ، ژاك دمورگان مطرح گرديد . او در طي اكتشاف خود در دهه ي 1270 در غرب ايران به نشتي هاي نفتي در محل چياه سرخ در مجاورت كوه بوزينان برخورد نمود ومشاهدات خود را در گزارشي عيناً منعكس كرد . رينولز در بدو ورود به ايران در اواخر سال 1281 اولين چاه اكتشافي خود را در محل چياه سرخ به زمين زد كه چاه اوليه خشك بود . سپس در سال 1282 به زدن چاه دوم مبادرت ورزيد و اين بار در عمق 330 متري به لايه ي نفتي رسيد . توليد اوليه اين چاه بالغ بر 120 بشكه در روز بود ، اما به مرور زمان توليد اين چاه روبه تنزل گذاشت و در اولين تابستان 1283 هنگامي كه توليد اين چاه به 20 بشكه در روز رسيده بود . وي دستور بستن چاه را داد و تصميم گرفت به جنوب غرب كشور و كوهپايه هي زاگرس عزيمت نمايد . او بالاخره در مسجد سليمان موفق گرديد به نفت خام بصورت تجاري دست يابد .
كشف نفت در منطقه ي غرب
پس از كشف تاريخي رينولز در مسجد سليمان ، منطقه ي غرب كشور كاملاًبه فراموشي سپرده شد و تنها از پايان جنگ جهاني اول بود كه مجدداً اين منطقه نيز شامل برنامه هاي اكتشافي شركت نفت ايران و انگليس قرار گرفت .متخصصين اين شركت در چارچوب شركت اكتشافي فرعي موسوم به شركت اكتشافي مارسي روانه ي منطقه ي غرب كشور شدند و در سال 1302 اولين كشف خود را در منطقه ي نفت خيز عراق به ثبت رساندند . در سال 1306 در منطقه ي نفت شاه ايران نيز موفق به كشف نفت شدند .
در بخش ايران پيشرفت اكتشافات بسيار كند بود و كار اجرايي در نفت شهر تنها پس از قرارداد 29 آوريل 1933 (سال 1312 ) بين دولت وقت ايران و شركت نفت ايران و انگليس رونق گرفت . ماده ي نهم آن قرارداد با شركت مذكور ، اين شركت را مؤظف به توسعه ي ميدان نفت شاه نموده بود ، بنابراين فوراً تداركات لازم به وسيله يك شركت فرعي براي استخراج و تصفيه نفت ايالت كرمانشاه آغاز شد .
تاًسيس پالايشگاه كرمانشاه
پيرو قرارداد سال 1312 ، در سال 1313 يك شركت فرعي به نام شركت نفت كرمانشاه با سرمايه ي اوليه بالغ بر 750 هزار ليره استرلينگ توسط شركت نفت ايران و انگليس تأسيس گرديد و بلافاصله شروع به فعاليت نمود .
پالايشگاه كرمانشاه در فاصله ي هفت كليومتري از شهر تاريخي كرمانشاه و در محلي مشرف بر رودخانه قره سو ساخته شد . ( البته به علت توسعه ي شهر ، اين پالايشگاه در حال حاضر تقريباًدر ميانه ي شهر واقع شده است .)
خوراك اين پالايشگاه ، از طريق خطوط لوله اي به قطر 3 اينچ و به طول 237 كيلومتر از چاه هاي نفت شهر تأمين مي شد كه يك سال پيش از آن احداث شده بود . البته هم اكنون خوراك مصرفي پالايشگاه كرمانشاه از سه شهر نفت شهر ، قصر شيرين و اهواز تأمين مي شود كه از كل ظرفيت پالايشگاه كه حدود 25 هزار بشكه در روز است ، حدود 13 هزار بشكه از اهواز آورده مي شود و 9-7 هزار بشكه از نفت شهر وارد مي شود كه كم وزياد شدن اين مقدار را خطوط لوله كنترل مي كند .
ابتدا واحد هاي توليدي پالايشگاه كرمانشاه بسيار ساده و شامل يك برج تقطير در جو و دو واحد تصفيه ي بنزين موتور و تصفيه ي نفت سفيد بود . خدمات رفاهي اين پالايشگاه نيز بسيار محدود و قليل بود .
در اواسط دهه ي 1340 طرح توسعه ي پالايشگاه كرمانشاه در شركت ملي نفت ايران مطرح گرديد . از يك سو تأسيسات موجود حدود 30 سال قدمت داشت و از سوي ديگر با رشد جمعيت ، تصفيه حدود 4500 تا 5000 بشكه در روز حتي مصرف غرب كشور را ديگر تأمين نمي كرد .
پس از انجام بررسي هاي مقدماتي ، طرح توسعه ي اين پالايشگاه مورد تصويب شركت ملي نفت ايران قرار گرفت و مقررشد كه پالايشگاه جديدي با ظرفيت 15000 بشكه در روز ( حداكثر ظرفيت ممكن با توجه به محدوميت توليد نفت خام از هشت چاه نفت شهر ) احداث شود . متعاقب اين تصميم اساسي ، شركت ملي نفت ايران در سال 1347 ، شركت آمريكايي J.O.P را به عنوان طرح پالايشگاه جديد و شركت هلندي كانتينال را براي كارهاي مهندسي و ساختمان آن انتخاب كرد .
در تابستان سال 1350 ، برج تقطير قديمي تعطيل شد و چند ماه بعد كل پالايشگاه قديمي براي هميشه ازكار ايستاد و از تاريخ 27 ارديبهشت سال 1351 پالايشگاه جديد رسماً افتتاح شد و آغاز به كار كرد . در طي سال اول بهره برداري اين پالايشگاه موفق شد روزانه 14750 بشكه نفت خام را تقطير نمايد .
دوران جنگ تحميلي
در اوايل مهر ماه 1359 به علت اشغال منطقه ي نفت شهر توسط عراق ، فعاليت هاي توليدي پالايشگاه كرمانشاه به علت نداشتن خوراك به كلي متوقف گرديد. جهت راه اندازي مجدد پالايشگاه لازم بود خوراك جديدي از منبع ديگري تأمين شود و برنامه ريزان شركت ملي نفت ايران ، پس از انجام بررسي هاي لازم با اين نتيجه رسيدند كه بهترين را حل براي تأمين خوراك جديدپالايشگاه ، كشيدن خطوط لوله ي فرعي به طول 172 كيلومتر از خط اصلي اهواز – ري در نقطه اي به نام افرينه به طرف پالايشگاه است . اين خط لوله 16 اينچ ظرف مدت كمتر از سه سال با موفقيت احداث گرديد .به طوري كه در آبان ماه سال 1362 پالايشگاه با نفت خام اهواز بار ديگر فعال گشت و از فرآورده هاي حاصله جهت تأمين نياز نيروهاي مصلح در جبهه هاي غرب كشور استفاده شد.
آب صنعتي
همان طور كه مي دانيم در يك پالايشگاه ، آبي كه جهت بخار ، خنك كردن دستگاه ها وساير موارد توليد مي شود ، بايد داراي شرايط خاصي باشد . وظيفه ي واحد آب صنعتي را مي توان تهيه ي آب مورد نياز براي واحد بخار ، تهيه ي آب مورد نياز ظرف نمك گير (Desalter) و نيز تهيه ي آب مورد نياز جهت خنك كردن دستگاه هاي واحد پالايش و در انتها فراهم نمودن آب جهت مصارف آشاميدن بيان نمود .
حال به طور اجمالي به شرح عمليات واحد آب صنعتي مي پردازيم :
خوراك ورودي اين واحد در فصول پر آب سال كه رودخانه داراي آب فراوان باشد از آب رودخانه تأمين مي گردد و در مواقعي كه آب رودخانه جواب گوي نياز اين واحد نباشد ، از آب چاه استفاده مي گردد . سختي آب رودخانه به طور معمول در حدود PPM 300 و اين ميزان براي آب چاه به دليل وجود املاح معدني بيشتر در حدوPPM 600 مي باشد .
آب در ابتداي ورود به اين واحد وارد يك مخزن مي شود . اين مخزن كه شماره ي 1 نام دارد داراي يك سري ديواره مي باشد كه در مسير جريان آب قرار مي گيرند . اين ديواره ها دو خاصيت مهم دارند، اول اين كه جريان آب پس از برخورد با اين ديواره ها ، تلاطم خود را از دست مي دهد و آرا م مي شود و مواد معلق در آب توسط اين عمل سريع تر ته نشين مي گردند ، دوم اين كه مسير عبور آب طولاني تر مي شود و اين خاصيت نيز به ته نشيني بيشتر ذرات معلق كمك مي كند .
در ابتداي ورود آب به اين مخزن ، به ميزان لازم به آن زاج يا Al2(So4) تزريق مي كنند ، علت اين كار را مي توان چنين بيان نمود كه : ذراتي كه در آب وجود دارند و باعث سختي آن مي گردند داراي جزيي بار منفي هستند . وجود زاج باعث مي شود كه محيط حدودي خاصيت قطبي پيدا كند ، در اين چنين محيطي ذرات بيشتر به هم نزديك مي شوند و ذرات درشت تر ي را توليد مي كنند و مشخصاً ذرات درشت تر ، سريع تر ته نشين خواهند شد .
پس از عبور آب از مخزن شماره 1 ، وارد مخزن شماره 2 مي شود . ساختمان اين مخزن نيزكاملاًشبيه به مخزن شماره1 مي باشد اما در اين مخزن ديگر به آب زاج اضافه نمي گردد . در اين مخزن نيز ادامه عمل ته نشيني صورت مي پذيرد . پس از اينكه اكثر مواد معلق در آب در اين دو مخزن به صورت ته نشين در آمد ، سپس اين آب به تانك خوراك «feed tank» وارد مي گردد . اين تانك اصولاًبراي نگه داراي آب استفاده مي شود تا هميشه مقداري آب به صورت ذخيره وجود داشته باشد . از اين تانك ، آب توسط دو عدد پمپ (P-2009 ) به دو شاخه جداگانه پمپ مي گردد. يك شاخه آب را به سمت ظرف نمك گير (Desalter) و همچنين براي خنك كردن دستگاه ها و به خصوص پمپ ها مي برد . شاخه دوم آب را جهت تصفيه بيشتر (سختي گيري ) به برج انفعالات شيمايي (Reaction tower) مي برد . به اين برج از طريق دو مخزن و دو پمپ كه يكي از پمپ ها معمولاً از سرويس خارج است ، آهك و سوداتزريق مي گردد . تزريق اين مواد باعث مي شود كه سختي هاي دائم و موقت موجود در آب ، تا حدود زيادي گرفته شود .مواد رسوبي از پايين اين برج تخليه مي شود . ظرفيت اين برج در حدود 27 متر مكعب در ساعت است .
واحد هاي تقطير
Unit 100 (unit distillation oil crude )
همانطور كه قبلاً گفته شد نفت خام در چهار مخزن 1024 ، 1025 ، 1026 و 1027 ذخيره مي شود و مقداري آب و املاح و نمك آن ته نشين مي شود كه بايد آنها را تخليه نمود . هر ليتر آب در اثر حرارت كوره حجمش 1700 برابر مي شود كه باعث افزايش فشار و از بين رفتن سيني هاي برج تقطير مي شود ، اين آب اگر همراه نفت وارد برج تقطير انرژي لازم دارد كه خارج شود ، آب رطوبت ايجاد مي كند ، رطوبت وارد محصولات مي شود و مشكل ايجاد مي كند و همين طور فشار برج را بالا مي برد . نمك ها كه شامل كلريدها و ... مي باشند ، يك سري رسوب كرده و روي مبدلها مي نشينند و باعث اتلاف انرژي مي شوند و يك سري با هيدروليز شدن ، تركيب اسيدي داده و باعث خوردگي مي شوند . اين نفت خام بوسيله پمپ هاي A,B,C,D 107 كه دو تاي آنها در حال كار و دو تاي ديگر خارج از سرويس هستند از مخازن گرفته مي شود . فشار توليدي اين پمپ ها در حدود Psi 400 مي باشد . اين پمپ ها نفت خام را از طريق يك لوله به سمت مبدلها مي فرستند . نخستين مرحله پالايش ، تقطير نفت خام در فشار نزديك به جو مي باشد . براي انجام اين كار نفت خام را از مخازن پالايشگاه توسط تلمبه به كوره اي فرستاده و آنرا حرارت مي دهيم تا گرم شود و به راحتي بتوان مواد سبك آنرا از مواد سنگين جدا نمود. اما قبل از آنكه نفت خام را وارد كوره نمائيم آنرا از يكسري مبدل حرارتي عبور مي دهيم كه قدري آنرا گرم كنيم . اين مبدل هاي حرارتي مبدل هايي هستند كه براي سرد نمودن فرآورده هاي برج تقطير استفاده مي شوند . بوسيله اين مبدل ها كه شباهت به لوله هاي دو جداره دارند ( مبدل Shell & Tube ) ما فرآورده اي را كه قرار است خنك شود و به مخزن فرآورده ها هدايت شود سرد كرده و نفت خام را كه قرار است حرارت ديده و گرم شود گرم مي كنيم . بدين طريق ما در مقدار سوخت لازم جهت افزايش دماي نفت خام صرفه جويي مي كنيم . دماي نفت خام در لحظه ورود به برج تقطير در اتمسفر يك حدود 325 درجه فارنهايت مي باشد. اگر نفت خامي كه وارد كوره مي شود دمايش پايين باشد قطعاً تلفات گرمايي فراوان خواهيم داشت ، در ضمن ممكن است به خطوط لوله آسيب برسد ، به همين دليل سع مي شود دماي نفت خام قبل از ورود به كوره به حدود 300 الي 400 درجه فارنهايت برسد. نفت خام پمپ شده به سمت مبدل 105 مي رود ، اما قبل از ورود به اين مبدل بايد از طريق يك لوله فرع به آن آب تزريق شود به دليل اينكه در نفت خام مقداري نمك وجود دارد و بايد اين نمك از نفت خام جدا شود. زيرا نمك باعث خوردگي لوله ها و يا رسوب و انسداد در برخي مجار مي شود . آب بصورت دستي اضافه مي شود مقدار مصرفي آب را آزمايشگاه مشخص مي كند ولي چون معمولاً مقدار نمك موجود در نفت خام زياد است حداكثر مقدار آب اضافه مي شود . اگر بخواهيم رنجي را براي آب اضافه شده به نفت در نظر بگيريم ، بين 3تا 10 در صد حجمي مي باشد كه بستگي به API ( دانسيتيه نفت خامي است كه به وسيله يك هيدرومتر تعيين مي شود كه اين هيدرومتر درجه بندي اش توسط موسسه نفت آمريكا تعيين شده است ) دارد . هر قدر API كمتر باشد چون دانسيته نفت خام بيشتر است درنتيجه مقدار اب اضافه شده نيز بيشتر خواهدبود. نمك هايي كه در نمك گير جدا نمي شود را بايد جدا كرد كه براي اين كار از سود سوزاور 14 تا 20 درصد استفاده مي شود ، پس از آن نفت خام وارد مبدل 105 مي شود و در قسمت لوله هاي آن جريان جريان پيدا مي كند . از قسمت پوسته اين مبدل گازوئيل محصول استريپر (102-V) كه در قسمت بعد راجع به آن توضيح داده مي شود مي گذرد . دماي نفت خام در اين مبدل از حدود 78 درجه فارنهايت به 100 درجه مي رسد و سپس وارد مبدل 104 مي شود و از قسمت لوله هاي آن مي گذرد . از قسمت پوسته اين مبدل نفت سفيد محصول (103-V) عبور مي كند . پس از عبور نفت خام از مبدل 104 اين نفت خام از طريق لوله به سمت دو مبدل A,B 103 پيش مي رود و قبل از ورود به آنها دو شاخه مي شود . يك شاخه وارد مبدل A 103 و شاخه ديگر وارد مبدل B 103مي شود و از قسمت لوله هاي اين دو مبدل عبور مي كند ، از قسمت پوسته اين دو مبدل نفت سفيد به عنوان reflax برج تقطير عبور داده مي شود
شرح عمليات واحد يونيفاينر
بنزين سنگين پس از عبور از يك مبدل حرارتي وارد كوره مي شود . كه قبل از ورود به كوره و عبور از مبدل حرارتي به آن هيدروژن به عنوان كمك كاتاليزور تزريق مي شود و باعث مي شود كه واكنش هاي شكستن هيدرو كربونها برگشت نداشته باشد . در كوره حدود 635-610 درجه حرارت مي بيند . كه در همين حين ساختار مولكولي هيدرو كربونهاي حاوي گوگرد و ازت شكسته و S و N، جدا مي شوند . كه با هيدروژن تزريق شده واكنش داده و H2S و NH3 توليد مي كنند . اكسيژن نيز آب توليد مي كند . تركيب وارد فن هاي هوايي يا A.E( air exchanger) مي شود . كه قبل از ورود تركيب به آن به تركيب آب اضافه مي كنيم . چون A.E لوله هاي باريكي وجود دارد كه مواد موجود در تركيب ( بنزين و آب ترش ) باعث انسداد اين لوله ها مي شود . به همين جهت به آن آب اضافه مي كنيم . سپس بخار آب نيز اضافه مي شود تا H2S و ديگر ناخالصي ها با بخار آب جدا شده و به صورت آب ترش يا سولواتر در مي آيد كه در يك ظرف جدا كنندهافقي در قسمت moot آن آب و محلول آمونياك جمع و در بالاي آن بنزين همراه مقداري گازهاي سبك و H2S نيز در بالا قرار مي گيرند . فشار در اين قسمت بايد كنترل شود . چون اگر فشار كم شود ممكن است آب و بنزين با هم مخلوط شود . آب ترش و آمونياك محلول از قسمت پايين بصورت تدريجي خارج مي شود ( بطور دستي ) و بنزين از مخزن خارج شده و به سمت استريپر مي رود . تا اگر احتمالاًمقداري ناخالص و گوگرد در آن باقي مانده است در استريپر گرفته شود . بنزيني كه از استريپر خارج مي شود charge plat ناميده مي شود . ناخالصي هاي معلق جدا شده و سوزانده مي شوند . ورود به استريپر آخرين مرحله واحد يونيفاينر مي باشد .بنزين خارج شده از واحد يونيفاينر تقريباًعاري از ناخالصي هاي معلق جدا شده و سوزانده مي شوند . ورود به استريپر آخرين مرحله واحد يونيفا ينر مي باشد . بنزين خارج شده از واحد يونيفاينر تقريباً عاري از ناخالصي مي باشد . كه حاوي ppm ./2 گوگرد ، حداكثر مقدار T.S( totall sulfur) 74 گرم و ازت كمتر از ppm ./1 . ازت توليد نشادر مي كند . در جاهاي سرد بصورت جامد در مي آيد و لوله ها را مسدود مي كند . كاتا ليست واحد پلاتفرمر كه U .O.P آمريكا آنرا مشخص كرده و در اين پالايشگاه استفاده مي شود ، R62 ميباشد ( پلاتين – رنيوم ) كه از نظر كارايي بسيار خوب است ولي قبلاًاز كاتاليست R11 استفاده مي شده است ، كه در صد بالاتري از آن پلاتين بوده است . آب ترش كه حاو ي SNH4 مي باشد در اين پالايشگاه به رودخانه ريخته مي شود . ولي فبل از آن در واحد SRR گوگردزدايي مي شود . در اين واحد پلاتفرمر صورت مي گيرد از پلاتين و رنيوم استفاده مي شود . كه اين كاتاليزرور حاوي مقداري كلر مي باشد ، 1-1/5 درصد .