گزارش کاراموزی تحلیل و تفسیر فضا در معماری
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
معماری
گزارش کاراموزي تحليل و تفسير فضا در معماري در 35 صفحه ورد قابل ويرايش
زمان شروع و پايان دوره
محل كارآموزي اينجانب در تاريخ 25/1/ در دفتر فنى امين ابهر شروع به فعاليت نمودم و تا تاريخ 5/4/ روزانه از ساعت 8 صبح لغايت 4 بعد از ظهر در آن محل به كارآموزي و فرا گرفتن اطلاعات و تجربيات مفيد جديد مشغول بودم.
لازم به ذكر است كه در ايام تعطيل رسمي و جمعهها با كسب اجازه از مهندس امين در محل كارآموزي خود حضور نداشتم. و با گذراندن چند روز اضافه به جبران روزهاي كه تعطيل رسمي و جمعه بود پرداختم.
لازم به ذكر است اينجانب حتي پس از گذراندن 240 ساعت كارآموزي با كسب اجازه از مهندس امين چند روز ديگر در آنجا براي فراگيري بيشتر كار حضور داشتم.
گزارش فعاليتهاي انجام شده
در تاريخي 25/1/ در اولين روز كارآموزي با مراجعه دفتر فني مهندس امين سازه محلي كه در آنجا بايد فعاليتهاي دوره كارآموزي خود را به انجام ميرساندم حضور يافتم. در اولين روز كارآموزي به دليل آشنا نبودن با افراد و محيط كار مشغول به آشنايي با مسئولان و كاركنان دفتر مهندس شدم.
در تاريخ 26/1/ در دومين روز كارآموزي پس از مراجعه به دفتر فني سعي به آموختن روابط بين كاركنان با مراجعين و نوع آمد و شد مهندسين و پيمانكاران پرداختم. در آن روز چند پيمانكار و يك صاحب زمين كه براي ساخت آپارتمان زمين يك طبقه خود را در اختيار مهندس امين قرار داده بود به صحبتهاي آنها پيرامون ساخت و ساز توجه كردم.
در تاريخ 27/1/ در سومين روز كار آموزي پس از مراجعه به دفتر فني به دليل آشنا نبودم كامل و صحيح با مهندس امين و ديگر كاركنان به مانند روزهاي قبل بيشتر سعي كردم تا با روابط بين مهندس و كاركنان و مراجعين و صحبت با يكي از همكاران مهندس امين به پيرامون درس معماري در دانشگاه خود در ابهر و نوع آموزش درسها و سطح آموزش صحبت كرديم.
در تاريخ 28/1/ در چهارمين روز كارآموزي خود با حضور دفتر مهندسي پس از گذشتن چند ساعت از روز كه من مشغول صحبت با همكار مهندس امين در مورد دفتر مهندس كه در آن مشغول كارآموزي بودم يكي از پيمانكاران با مراجعه به دفتر فني مهندس امين خواستار تغيير طراحي نقشهاي كه مهندس امين ترسيم كرده بود نمود و دليل خود را زيبا نمودم طرح از نظر مالك زمين عنوان نمود و من نيز با كسب اجازه از مهندس امين با نظرات بر نحوه ارائه طرح جديد و رفع اشكال در آن نقشه توسط مهندس امين چند نكته در مورد طرح و بهتر نمودن طرح آموختم.
در تاريخ 29/1/ در پنجمين روز كارآموزي خود پس از حضور در محل و با كسب اجازه از مهندس امين به بررسي چند نقشه معماري كه مهندس امين ترسيم نموده بود و جواز ساخت داشتند پرداختم و با بررسي نقشهها با هم از جمله متراژ زمين، متنوع بودن طرحها، شمالي و جنوبي بودن زمينها، قرارگيري آنها در كوچهها يا گذر خيابانها، قرار گيري فضاهاي خانهها با توجه به شمالي و جنوبي بودن آنها، نوع عوارض، محدوديتهاي هر يك از آنها خانهها به نكات جديدي در مورد طراحي يك خانه دست يافتم كه شايد در هيچ كتاب و جزوهاي اين نكات وجود نداشت و من براي اولين بار بود كه يك نقشه تاييد شده از ظرف شمرداري را با مهر و امضا ميديدم برايم بسيار جالب و قابل توجه بود.
در تاريخ 12/2/ پس از حضور در محل كارآموزي با كسب اجازه از مهندس امين شروع به مطالعه آئين نامه ضوابط شهرداري ابهر در مورد مواظين و مقررات اجرائي ساخت ساختمان در ابهر و محدوديتها و عوارض و جريمههاي تعدي از مقررات اجرائي را تا حدودي مطالعه نمودم پس به صحبتها و همفكريهاي مهندس امين با يكي از همكارانش را كه پيرامون يك طرح در حال گفتگو بودند توجه كردم تا نكات بيشتري را فرا بگيرم. هر طرح و نقشه براي خود از اهميت خاصي برخوردار است كه طراح بايد با توجه به موقعيتهاي آن منطقه كه خانه در آنجا ساخته ميشود طرح نهايي خود را ارائه نمايد.
در تاريخ 14/2/ پس از حضور در محل به دليل علاقهمند شدن من به قوانين و ضوابط شهرداري ابهر شروع به ادامه مطالعه در مورد
قوانين ساخت و ساز پرداختم زيرا چند سال قبل در هنگام كارآموزي دوره متوسطه براي كسب ديپلم در شهرداري منطقه ابهر مقداري درباره آن مطالعه و اطلاع داشتم ولي همان طور كه ميدانيم هر سال ضوابط و قوانين شهرداري ابهر تغيير ميكند به عنوان مثال در آن سال كه من كارآموزي ديپلم خود را ميگذراندم ساختمانها اجازه ساخت تا چهار طبقه به همراه يك طبقه پيلوت را داشتند اما در آئين نامه جديد ساختمانها حق ساخت سه طبقه همراه با يك طبقه پيلوت را دارا بودند و در صورتي كه ساختمانها داراي پاركينگ باشد حق ساخت چهار طبقه را داشتند به خاطر همين مطلب سعي به يادگيري بيشتر در مورد قوانين جديد كردم.
مقدمه :
وابستگي انسان به فضا ، ريشه هاي عميقي دارد . اين دلبستگي از نياز به درك روابط اجتماعي انسان ، جهت كسب مفهوم و فرمانروايي بر دنياي حوادث و رويدادها سرچشمه مي گيرد . بشر بين خود و اشياء رابطه ايجاد مي كند . بدين معني كه وي خود را به طريق فيزيولوژي با اشياء وفق داده و ايجاد سازگاري مي كند . چون حركات بشر در فضا انجام مي شود ، لذا فضا بيان كننده وجه ويژه اي از ايجاد ارتباط ميان انسان ها و ميان انسان ها و محيط نبوده بلكه صورتي است جامع از هرگونه ايجاد ارتباط و دربرگيرنده آن . بنابراين مي توان بر اين نكته تاكيد كرد كه فضا فقط يك جنبه از ايجاد ارتباط كلي است .
در عهد باستان دو نوع تعريف ، مبتني بر دو گرايش فكري براي فضا يافت مي شود : تعريف افلاطون كه فضا را همانند يك هستي ثابت و از بين نرفتني مي بيند كه هر چه به وجود آيد در داخل اين فضا جاي دارد .
تعريف ارسطويي كه فضا را به عنوان Topos يا مكان بيان مي كند و آن را جزئي از فضاي كلي تر مي داند كه محدودة آن با محدودة حجمي كه آن را در خود جاي داده است ، تطابق دارد . تعريف افلاطون موفقيت بيشتري از تعريف ارسطو در طول تاريخ پيدا كرد و در دورة رنسانس با تعريف نيوتن تكميل شد و به مفهوم فضاي سه
بعدي و مطلق و متشكل از زمان و كالبدهايي كه آن را پر مي كنند درآمد .
دكارت بر خصوصيات متافيزيكي فضا تاكيد دارد ، ولي در عين حال با تاكيد بر فيزيك خالص و مكانيكي اصل سيستم مختصات راستگوشه را براي قابل شناسايي كردن وسعت ها به كار برد .
بعد از رنسانس به تدريج مفاهيم فضا از موجوديت واقعي آن جدا و بيشتر به جنبههاي متافيزيكي آن توجه شد ، ولي در زمينه هاي علمي ، فضا مفهوم مكاني بيشتري را پيدا كرد .
در طراحي معماران كوشش معماران همواره براي خلق فضاهاي مطلوب و سودمند جهت استفاده انسان بوده ، كه براي نيل به اين هدف اطلاع از نحوه برخورد و رفتار او در درون اين فضاها بسيار اهميت دارد . مبلمان ، نور ، رنگ ، عملكرد ، حريم ، احساس ، نحوه استفاده و بطور كلي همة ابعاد كمي و كيفي و رفتار انسان در درون هر فضا «سناريو» ي اين فضا را تعيين مي كند .
در اين مقاله ، سعي شده است به اين پرسش پاسخ داده شود كه تعريف فضا چيست؟ فضا در معماري چه مفهومي دارد؟ انواع فضا كدام است ؟
و در نهايت پاسخ به پرسش نهايي : فضاي معماري چه نوع فضايي بايد باشد و خصوصيات آن چيست ؟
1-فضا چيست؟
«ذرات فضا چيزي را باز مي نماياند كه فضا مي خواهد باشد.» لوئي كان
نزديكترين تعريف براي فضا ، به نظر مي رسد چنين است كه فضا را خلائي در نظر بگيريم كه مي تواند شي را در خود جاي دهد و يا از چيزي آكنده شود .
فضا در واقع چيزي نيست كه تعريف دقيق داشته باشد ، اما قابل اندازه گيري است . ارسطو اولين متفكر اروپايي باستان ، فضا را قابل قياس با ظرف مي داند كه جايي خالي است و براي وجود داشتن بايد پيرامون آن محصور باشد ، يعني ارسطو براي فضا نهايتي در نظر مي گيرد .
بر عكس اين تعبير را جيوردانو برونو (Giordano Bruno) در قرن شانزدهم ارائه ميدهد . (با استناد به نظريه كپرنيك) . به عقيده او فضا از طريق جداره ها درك ميشود و مجموعه اي از روابط ميان اشياء است و نيازي نيست كه از همه سمت محصور باشد و يا به تعبيري همواره نهايتي داشته باشد . محيط و خصوصاً معماري در مجموعه اي از سيستم هاي فضايي كم و بيش پيچيده است كه بر يكديگر تاثير ميگذارند . هر چه ساختار فضايي اين ارتباطات ساده تر باشند درك آن به عنوان يك كليت ساده تر است و به عكس ، پيچيدگي در نظم آن باعث مي شود تا نگاه ما بيشتر به دنبال ساختار و ريز نقش آن باشد . بشر از همان ابتدا نيازمند فضايي است كه او را در مقابل تاثيرات محيط حفظ كند . بنابراين اين فضا چون نقطه شروع انسان براي شناخت محيط است داراي ارزش خاصي مي باشد .
2-3-فضاي عمومي و فضاي خصوصي :
در فضاي رياضي ، بين فضاي عمومي و خصوصي تفاوت است ، در حاليكه در فضاي احساسي اين تمايز كاملاً مشهود است . انسان به عنوان موجوديت اجتماعي به برقراري ارتباط با همنوعان نيازمند است ،از سوي ديگر براي آرامش و تفكر و رفع خستگي نيز محتاج محوطة فردي است . انسان مدام بين فضاي خصوصي و عمومي درگذر است . خانه به عنوان محيط خصوصي ، مرجع اصلي حركت و نقطه بازگشت او مي باشد . سكونت به معني وقت خود را در يك محل گذراندن نيست ، بلكه به معني خود را در خانه خويش «احساس كردن» است .
به فضاي خصوصي ، تنها عده خاصي اجازه ورود دارند . از طرفي براي انسانها نيز مانند حيوانات حد و مرزهاي نامرئي وجود دارد كه به تنظيم قواعد همزيستي كمك مي كند . ادوارد هال(Hall) هاله هاي فيزيكي پيرامون هر فرد را چهار دسته كرده است : هاله كاملاً خصوصي - هالة شخصي - هاله اجتماعي و هالة عمومي
2-4-فضا مابين :
فضا را مي توان سيستمي از روابط ميان اشياء در نظر گرفت .فضاي مابين تنها يك فضاي تهي نيست بلكه براي شناخت اشياء ضروري است . مثلاً اگر دو ساختمان كاملاً نزديك هم باشند ممكن است يكي جزء ديگري در نظر گرفته شود و اگر فاصلة بين اين دو زياد باشد، ديگر رابطه اي بين آنها وجود ندارد . بنابراين اين فضاي مابين است كه وسيلة ايجاد ارتباط ميان ساختمانها است . نوع فضاي مابين تابع سه عامل است : اندازه ، تناسب و فرم هر كدام از اجزاء .
عوامل اجتماعي ، رواني نيز تاثير مهمي دارد . مثلاً يك مكان خاص ممكن است براي يكي كنج براي ديگري احساس تنگي و فشار را ايجاد كند .