گزارش کاراموزی نقش آموزش و پرورش در توسعه فردي و اجتماعي

دسته بندي : علوم انسانی » علوم اجتماعی
گزارش کاراموزي نقش آموزش و پرورش در توسعه فردي و اجتماعي در 27 صفحه ورد قابل ويرايش


فهرست:

مقدمه

طراحي سند توسعه

نظام تحقيق و توسعه

روش اجرا

مشاركت مردمي، نياز حتمي آموزش و پرورش

جايگاه بهره وري

بيان مساله

آموزش و پرورش و توسعه

كاركرد پرورشي مدارس در مواجهه با جرائم اجتماعي

معرفي گروه ارتقاء علمي منابع انساني







مقدمه

طراحي سند توسعه

انقلاب فن آوري اطلاعات و ارتباطات مرزهاي جغرافيايي و محدوديت هاي زماني و مکاني در جهان را درنورديده است و پديده جهاني شدن را تحقق بخشيده و موجب تحولات شگرف در جنبه هاي مختلف زندگي بشر شده است؛ طوري که آلوين تافلر (1370) اين عصر را، عصر دانايي ناميده است و آن را مهمترين منبع قدرت ذکر مي کند.

با بررسي عوامل مؤثر بر دانايي در هزاره سوم، مي توان از آموزش و نقش آن به عنوان مهم ترين و مؤثرترين ابزار براي مقابله با چالش ها ياد کرد. در عصر اطلاعات، دانايي و توسعه دانايي محور، متخصصان و صاحب نظران اجتماعي بر پي ريزي اساس و پايه هاي توسعه در پرتو آموزش اطلاعات مدار يا دانش محور اصرار مي ورزند. بزعم آنان، براي رسيدن به توسعه دانش محور، جامعه دانايي مدار بايستي از مسير آموزش عبور کند. توسعه دانايي مستلزم آموزش تحول يافته و دانايي آفرين است.

آموزش و پرورش مبتني بر توسعه دانايي محور، مستلزم بررسي هايي است که برخي از آن ها براي حرکت به طرف دانايي لازم است؛ يعني بايد ظرفيت ها و روش هاي موجود را بررسي کنيم و ضعف هاي آن ها را مورد شناسايي قرار دهيم و از قوت ها و امکانات نظام هاي جديد مطلع شويم تا بتوانيم در جهت جامعه دانايي مدار گام برداريم. به عبارت بهتر، وقتي ديدگاه ها و الگوهاي (پارادايم ها) توسعه دانايي محور را مورد مداقه قرار مي دهيم، درمي يابيم که براي تحقق جامعه دانايي مدار بايد زيرساخت ها و ظرفيت هاي بالقوه و باالفعل آن در نظام آموزشي شناسايي و مورد مطالعه قرار گيرند. همين طور بايد سيستم هاي فعلي مبتني بر فرايند هاي الگوي توسعه دانايي مدار شناسايي و به چالش گذاشته شوند و سيستم هاي مطلوب و جديد و سازگار با اين مدل نيز مشخص گردند.

نظام تحقيق و توسعه:

عوامل و مؤلفه هاي درون دادي: فرهنگ پژوهش، نيرو هاي انساني پژوهشگر، شبکه هاي اطلاعاتي و اطلاع رساني، بودجه و اعتبارات پژوهشي، ساختار و تشکيلات پژوهش

عوامل و مؤلفه هاي فرايندي: نحوه سازماندهي و هدايت امور پژوهشي، نحوه اشاعه و کاربست نتايج تحقيقات انجام شده، معلمان پژوهنده، شيوه هاي تامين و تربيت پژوهشگر، روش شناسي پژوهش

روش اجرا:

به منظور پاسخ به پرسش هاي طرح و تحقق اهداف مورد نظر، مجري طرح گروه هاي مختلف علمي و اجرايي اعم از اساتيد دانشگاه ها و صاحب نظران و کارشناسان و دست اندرکاران درون سازماني براي هم انديشي و استفاده از خرد جمعي براي تدوين و تهيه داده ها و استخراج و تحليل و ترکيب اطلاعات و تصميم گيري جمعي را تشکيل مي دهد. بنابراين شوراي راهبري، کميته ها و کميسيون هاي تخصصي استان به شرح زيرتشکيل مي گردد:

أ‌- شوراي راهبري سند توسعه استان:

اين شورا با ترکيبي از ساستگذاران، تصميم گيرندگان، دست اندرکار و مجريان آموزش وپرورش در شهر تهران، يکي از نمايندگان تهران در مجلس شواراي اسلامي، اعضاي هيات علمي دانشگاه ها، کارشناسان آموزش و پرورش، نمايندگان سازمان هاي دولتي از قبيل: سازمان مديريت و برنامه ريزي، بخش صنعت، بخش کشاورزي، بخش خدمات تشکيل مي شود.

ب‌- کميته تخصصي سند توسعه:

اين کميته با توجه به ماهيت و اهداف طرح متشکل از کميسيون هاي ذيل مي باشد:

1. کميسيون مطالعه مؤلفه هاي اساسي آموزش و پرورش(نظام مديريت و برنامه ريزي راهبردي، نظام تأمين منابع انساني، نظام تأمين منابع مالي و مادي، نظام برنامه ريزي درسي و فن آوري آموزشي، نظام تحقيق و توسعه)

2. کميسيون مطالعه عوامل محيطي(محيط هاي بين المللي- منطقه اي، محيط حقوقي، قضايي و تأميني، محيط هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي، محيط اداري- اجرايي دولتي و عمومي).

کميسيون ترويج و توسعه.

مشاركت مردمي، نياز حتمي آموزش و پرورش

با توجه به رشد جمعيت در دو دهه گذشته، كم تر كسي از ضرورت نقش مردمي و مشاركت مردمي - كه مي تواند مشكل گشاي آموزش و پرورش ما باشد - صحبت به ميان مي آورد. نقشي كه وظيفه تمامي آحاد جامعه است و اگر ما به آموزش و پرورش بالنده و سرافراز مي انديشيم، نمي توانيم به سادگي از اين مهم بگذريم.

امروزه مشاركت در امر آموزش و پرورش وظيفه كل جامعه است، زيرا نظام هاي آموزشي در جهان با وظيفه بسيار بزرگ و مهم آموزش بهتر و بيش تر مواجه شده اند. در اين كشاكش، آموزش در وادي تنهايي دست و پا مي زند و فاقد ابزار كافي است. اين در حالي است كه توسعه همه جانبه هر كشوري مرهون توسعه منابع انساني آن كشور است. در چنين شرايطي سوال اين است كه چگونه مي توان به آموزش و پرورش مطلوب دست يافت؟ شايد بتوان گفت كه هنوز هم يكي از بهترين پاسخ ها به اين سوال اساسي، جوابي است كه كميسيون بين المللي توسعه آموزش و پرورش يونسكو داده است. يعني آن كه هرگاه آموختن از نظر طول دوره و از منظر تنوع مطالب كار يك عمر باشد و همچنين از نظر منابع آموزشي، اجتماعي و اقتصادي محصول تمامي جامعه مي شود، در آن صورت بايد از تجديدنظر متعارف در نظام هاي آموزشي نيز پا را فراتر نهاده و به ترسيم يك «آرمان شهر» پرداخت، زيرا اين حجم و ابعاد واقعي نبرد آموزشي فرد است. در اين رهگذر بايد اشاره كرد كه آموزش و پرورش وظيفه كل جامعه است، در حالي كه ساختار كنوني آموزش و پرورش ايران و «دولتي انديشيدن» در اين زمينه، احتمال نزديك شدن نظام آموزشي را به يك نظام مطلوب بسيار ضعيف ساخته است. با نگاه دولتي به آموزش و پرورش و با اهداف از پيش تعيين شده و با برنامه ريزي هاي خطي از بالا به پايين و متكي بر بودجه دولتي و شرح وظايف سازماني، دعوت از مردم به شكل يك پديده صوري و نمايشي در آمده و در حقيقت حضور مردم را به گريز از صحنه بدل مي گرداند.

مشاركت مردمي و شرايط تحقق

كاركرد پرورشي مدارس در مواجهه با جرائم اجتماعي

شخصيت آينده سازان در محيط تعليم و تربيت شكل مي گيرد.از ديرباز خانواده بعنوان نخستين نهاد اجتماعي و زيربناي تمام جوامع بشري تا به امروز مطرح بوده است و هر يك از اعضاي خانواده بر ديگري تاثيرگذار و وابستگي و عواطف متقابلي در درون آن بوده كه نوع و چگونگي آن، تاثير بسيار مهم در شخصيت و آتيه تك تك آنان بخصوص كودكان و نوجوانان داشته است.

در گذشته در عين حالي كه خانواده يك واحد اجتماعي كوچك محسوب مي شد اما در جاي خود پايه و اساس اجتماعات بزرگ مطرح بود تا جايي كه به غير از تعليم و تربيت حتي امر آموزش نيز از اين طريق امكان پذير بود اما با گذشت زمان و گسترش شهرها، تاسيس كارخانه و سازمانهاي مختلف، خانواده كه در گذشته بار سنگيني برعهده داشت ديگر خاصيت و نفوذ خود را در زمينه آموزش و پرورش تا اندازه زيادي از دست داده است. زيرا به دليل كثرت و تنوع مهارت ها و دانسته ها اين نهاد كوچك و اجتماعي ديگر آن كشش و قدرت را ندارد تا بتواند همه معلومات را به شكل جديد به نسل نو منتقل نمايد از اين رو مردم و نهاد آموزش و پرورش به عنوان محيطي خاص شناخته شده است كه همه افراد به دليل آنكه از مزاياي اجتماعي بهره مند شوند ملزم به گذراندن مراحل مختلف آموزشي در مدرسه هستند زيرا مدرسه نقش مهم و بسزايي در انتخاب افراد براي ايفاي نقش هاي اجتماعي داشته و نحوه عملكرد فرد در مدرسه، طول مدت تحصيل و رشته تحصيلي در تعيين شغل و منزلت اجتماعي آينده افراد نقش بسزايي دارد.

در اين مدت اما نبايد مسايل تربيتي و نيازهاي فردي و اجتماعي دانش آموزان را ناديده گرفت زيرا هدف از آموزش صرفا نمره گرفتن و يادگيري موقت يكسري موضوعات درسي كه بعد از مدتي به دست فراموشي سپرده شود نيست بلكه سازگاري فرد با محيط و شناخت صحيح محيط خواهد بود.

امروز در سراسر دنيا آموزش و پرورش به عنوان يك پديده فراگير اجتماعي مطرح است و با وجود تفاوت در ميان نظام هاي آموزشي و پرورشي القاي الگوهاي فرهنگي مناسب حفظ ارزشهاي اجتماعي، گسترش و ترويج دانش مهارت و فنون، انتقال و حفظ ميراث فرهنگي و آداب و رسوم، براي هر جامعه اي از اهميت خاصي برخوردار است. با توجه به اهداف و وظايفي كه در نظام آموزش و پرورش تمام جوامع دنبال مي شود اين سؤال مطرح است كه آيا آموزش و پرورش در كشور ما به عنوان يك نهاد رسمي و فرهنگي، تاكنون توانسته است به اهداف مورد نظر دست يابد؟ اين نهاد تا چه حدي در جلوگيري و كاهش ناهنجاريهايي كه سبب ساز جرائم دانش آموزي مي شود نقش داشته يا تا چه حد در بهداشت رواني نقش داشته است؟ در حاليكه روزانه شاهد اتفاقاتي هستيم كه دور از انتظار است. به عنوان مثال مصرف و خريد و فروش قرصهاي توهم زا، انرژي زا و شادي آفرين در بين دانش آموزان، و رد و بدل كردن آنها در راه مدرسه، مصرف و خريد و فروش موادمخدر در بين دانش آموزان دبيرستاني، بروز رفتارهاي پرخاشگرانه و بيماريهاي عصبي در بين دانش آموزان دختر همه نمونه هايي از رفتارهايي است كه گروهي از دانش آموزان با آن مواجه هستند. يك روان شناس تربيتي در اين خصوص مي گويد: به طور كلي براي هر كودك و دانش آموزي كه به مدرسه مي رود بايد دو هدف اساسي را در نظر گرفت. نخست آموزش كه با استفاده از كتاب و كلاس و ديگر امكانات آموزشي انجام ميشود و در مرحله بعد، پرورش و هدايت كودكان كه همواره در كنار آموزش و نيز مقدم بر آن است. به شكلي كه حتي تغيير و ايجاد دگرگوني بنيادي در مدارس براي تامين بيشتر و بهتر نيازهاي تربيتي و پرورشي ضروري به نظر مي رسد. چون در مدارس ما نيز همانند تمامي نقاط دنيا دانش آموزاني وجود دارند كه اگر به موقع به آنان رسيدگي نشود و به حال خود رها شوند، رفتارهاي ضداجتماعي و عدم علاقه به درس و آموزش، آنان را از مسير طبيعي زندگي خارج خواهد كرد.

در حال حاضر مهم ترين مسايلي كه عده اي از دانش آموزان با آن مواجه هستند اختلالات رفتاري، خلقي و حتي جنسي و نيز اشكالات آموزشي است كه به شكل عقب ماندگي درسي ناتواني در تمركز حواس، بي دقتي، بي اعتنايي و بي توجهي به اطراف بروز مي كند و به شكل سرپيچي و نافرماني، قانون شكني، گستاخي و نيز دروغگويي، فرار، سرگرداني و دير به خانه آمدن نمايان مي شود.
دسته بندی: علوم انسانی » علوم اجتماعی

تعداد مشاهده: 1368 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 27

حجم فایل:153 کیلوبایت

 قیمت: 24,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: