گزارش کاراموزی بررسی مصالح(کاشی)
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
سرامیک
گزارش کاراموزي بررسي مصالح(کاشي)در 105 صفحه ورد قابل ويرايش
كاشي :
كلمه كاشي از واژه لاتين tegula مشتق شده از فعل tegere ميباشد كه معني پوشاندن يا پوششدادن است لازم به ذكر است كه اين واژه در زبان روميها به كاشيهاي بام اطلاق ميشده كاشي را بعنوان قطعاتي مسطح سطحي از سفالينه پخته شده در نظر ميگيريم كه در كفها و ديوارهاي ساختمانها استفاده ميشود و اغلب بخاطر ايجاد مانعي جهت نفوذ آب به بدنه كاشي و نيز جهت خلق رنگ و نقش متنوع آنها را لعاب ميدادند معمولاً به لحاظ جنبههاي عملي و زيباكاري از كاشي استفاده ميگردد. يك سطح مفروش به كاشي و سطحي كاملاً بهداشتي نفوذناپذيري در برابر آب و مناسب نظافت خواهد بود. و با وجود اينكه در مقابل آتش مقاوم است ليكن بخوبي گرما را در محيط پخش مينمايد. معمولاً تزئين كاشيها به روشهاي مختلفي انجام ميگيرد. گاهي اوقات تصويري واحد گاهي منظرهاي كامل و زماني نيز نقوش مرموز كه البته ريشه در مسائل آموزشي دارد با باورهاي نمادين ملل طرح اين كاشيها را تشكيل ميدهند. گاهي اوقات فقط در مورد زيبائي سطحي كاشي بحث ميشود كه البته اين نكته مهم نيز حكايت از اهميت طرحها بافتها، لعابهاي رنگي دارد كه هميشه چشمها را خيره ساخته است. شكلهاي كاشي بسيار متنوع است و اما وجه تشابه تمامي آنها در اين است كه فقط مناسب پوشش سطوح هستند( كه معمولاً صاف و يكدست و گاهي اوقات نيز كوژ دارند) و به همين علت ميتوان به راحتي آنها را بدون ايجاد خسارت به ساختمان و از سطوح جدا ساخت. اين خصوصيات سبب تمايز كاشي از ديگر پوششهاي سراميكي مانند آجرهاي لعابدار، سفالينههاي بدون لعاب، يا بلوكهاي كوچك لعابدار شدهاست. انواع مذكور معمولاً پس از نصب جزء لازم ساختمان به شمار ميآيند و به آساني نميتوان آنها را انتقال داد اساساً كاشي را جسمي دوبعدي يا دوكاره محسوب ميكنند چرا كه تمايز بين اثر ظاهري كاشي و كاربرد آن امري تقريباً محال است.
يكي از دلائل استفاده از كاشي مسئله محكمبودن، مقاومبودن اين ماده در مقابل حوادث طبيعي مانند باد، باران، آفتاب. عناصر شيمياي و كنشها و واكنشهاي فيزيكي در ساختمان ميباشد. كاشي كه پوششي از لعاب روي آن مينشيند بعد از انجام مراحل پخت به دليل شيشهاي بسيار مقاوم سخت و در مقابل جذب آب نفوذناپذير ميباشد. علاوه بر استحكام مناسب اين ماده عوامل ديگري نيز در بكارگيري كاشي مؤثر بودهاند از جمله:1- دسترسي آسان به مواد اوليه 2- همآهنگي و همسنخبودن كاشي با آجر
3-شرايط جغرافيايي اعم از آب و هوا ومنابع طبيعي و درست 4- تنوع رنگ و انعطافپذيري كاشي.
- تنوع رنگها و انعطافپذيري كاشي- همانطور كه ذكر شد آجر و كاشي از قابليت انعطافپذيري عجيبي برخوردارند به نحوي كه ميتوان كاشي را به ريزترين قطعات ممكن( معرق) و بزرگترين قطعات درآورد. همچنين ميتوان اين قطعات را در منحنيها، طاقها و قوسها مانند تزئينات مقرنس نيز مورد استفاده قرار داد. «عنصر زيباشناختي مهمي كه ايران براي معماري مساجد به ارمغان آورد رنگآميزي بيرون و درون است.» اين رنگآميزي كه با كاشيهاي الوان صورت ميگيرد علاوه بر زيبايي و جذابيت براي تأثيرگذاري بر بخشهايي از معماري مانند محراب، رواق و كتيبهها مؤثر بوده است چنان كه « درك هيل» در كتاب معماري و تزئينات اسلامي ميگويد:« تكنيك استفاده از رنگ براي مشخصكردن عناصر ساختماني يا ترييني به منظور تأكيد بر برخي قسمتهاي ساختمان يا تزيين به صورت يك ويژگي هميشگي معماري اسلامي باقيماندهاست. استفاده از كاشيهاي الوان فضاي معماري اسلامي را دگرگون كرده و هيچگاه در صدد آن نبوده كه ماهيت معماري را تحت تأثير خودش قرار دهد. بلكه بزرگترين قدرت كاشي تزيين الوان، تغيير مشكل يك تركيب كاملاً ساختماني به تركيبي درخشان بود كه در آن تودههاي معماري، طرحهاي تزييني و رنگ با يكديگر درآميخت در عين اينكه هر يك اصول و ويژگي خاص خود را دارند. ملاحظه ميشود كه استفاده از كاشيهاي الوان براي ارتقا معنوي و زيبايي فضاي معماري به كار گرفتهشده نه براي پوشاندن نقائص و كاستيهاي فضاي معماري« اصولاً كاشيكاري براي تأكيدگذاري و تجلي بخشي بر اعضاي ساختمان مورد بهرهبرداري قرار ميگرفت نه به نيت پوشاندن زير كار يا پنهانكردن خرده نقايص بنايي.» بنابراين به هيچ عنوان تزئينات معماري در ستيز با فضاي معماري بر نيامدهاند بلكه كاشيها در كمال آرامش به بدنه معماري اسلامي تكيهزدهاند و فضاي بهشتآسا براي آرامش روح و روان ساختهاند.
و كوچك اين عمل با دست انجام
ميشود.
قالبگيري و شكلدادن: بسته به نوع محصول قالبگيري به چندين روش صورت ميگيرد روش قديمي خشتزني بادست كه در مورد آجر معمولي بكار ميرفتهاست. هنوز در مورد قالبگيري و ساخت بعضي از ظروف سفالي و يا سراميكي و ساخت آجرهاي صنعتي اعمال ميشود. روش ديگر روش چرخ كورهاي است كه براي تهيه بعضي از ظروف سفالي هنوز در ايران متداول است. براي تهيه وسايل چيني بهداشتي معمولاً از قالب گچي استفاده ميشو ولي براي تهيه كاشي و سراميك( كاشي كف) امروزه متداولترين روش استفاده از دستگاههاي پرس است. در اين روش ابتدا مواد اوليه را به نسبت معين مخلوط كرده و آنها را در آسيابهاي مخصوص با آب مخلوط كرد و دوغاب تهيه ميكنند. دوغاب تهيهشده توسط دستگاه پاشنده به صورت فواره در داخل سيلو پاشيده ميشود و پس از حرارتديدن به صورت پودر خشك با حدود 6 تا 8 درصد رطوبت درميآيد. در دستگاه پرس با قالب و فشار استاندارد از پودر نرم قالبهاي(خشت) كاشي و سراميك تهيه ميشود كه به آنها بيسكويت خام ميگويند.
خشككردن، پختن، و لعابدادن كاشي و سراميك: پس از قالبگيري و خشككردن عمل پختن كاشي در دماي بالاي 1100 درجه سانتيگراد به صورت زير صورت ميگيرد:
ابتدا بيسكويتهاي خام را كه در روي واگنهايي چيده شدهاند وارد كورة تونلي كرده و از طرف ديگر كوره خارج ميكنند. و سپس آنها را براي لعابزني به خط لعاب هدايت مينمايند. پس از پاشيدن لعاب روي آنها از دستگاههاي چاپ نقش براي چاپ نقش و ساختن كاشي گلدار يا نقشدار استفاده ميشود وآنگاه در آخرين مرحله پخت، براي پختن نهايي، مجدداً وارد كوره ميكنند. كاشي پختهشده پس ازخارجشدن از كوره درجهبندي و دركارتنهاي مخصوص براي عرضه به بازار بستهبندي ميشود.
قديمي با انواع جديد آن منجر گرديد.
افزايش استفاده از كاغذديواري در قرنهاي 18و 19 نكتهاي درخود توجه است. مقايسه احياءكنندگان ابنيه باستاني نيز آثاري تأسفبار از خود بجاي گذاشتهاند. در قرن 19 بسياري از كليساهاي كوچك وبزرگ قرون وسطي درواقع طعمه سبكهاي نوين معماري نظير« ويولت ل دوكViollet- Le- Duc درفرانسه يا سرجورج گيلبرت اسكات Sir Gorge Gillbert Scott در بريتانيا متأسفانه طي بازسازي قرن نوزدهم اكثر كاشيهاي قرون وسطي از بين رفتند. د رخلال قرن 20 دليل عمده تهاجم و نابودي احياء و بازسازي سريع شهرها بود و هلند كه بواسطه ساختمانهاي كاشيشدهاش بسيار معروف بود هماكنون به ندرت داراي كاشيهاي مربوط به قرن 17 يا حتي 18 ميباشد.
در كشورهايي كه شيوه صنعتيشدن ساختمانسازي و بازسازي شهري به كندي پيش رفتهاست نمونههاي بسياري از كاشيهاي اوليه باقيماندهاند. قسمتهايي از ايتاليا و جنوب اسپانيا، پرتغال ميراثي از كاشيهاي اصيل خود را حفظ كردهاند ( بخصوص در عبادتگاهها، كاخها، يا خانههاي اشرافي) اغلب كاشيهاي قرن 19 در اوايل قرن 20 را ميتوان در شمال اروپا و امريكا يافت. اين مسئله و اين رشد سطح آگاهي نسبت به ميراث گرانبهاي كاشيهاي اروپايي و امريكا بيشتر به خاطر علايق و گردآورندگان كاشي و نيز گروههاي حفظ تاريخ طبيعي بودهاست.
پديده جمعآوري كاشي به قرن 19 بازميگردد كه هم تأثيري منفي و هم مثبت داشتهاست. جداكردن كاشي از محل نصب در واقع فاصلهاي بين محيط اصلي و كاربرد آنها قائل است. از طرفي ديگر بسياري از كاشيها با اين روش از خط نابودي فاصله گرفته و هماكنون در كلكسيونهاي عمومي يا خصوصي بسر ميبرند. چنانچه ساختماني از بين برود تنها آيندگان ميتوانند از عكسهاي آن استفاده كنند. كاشيهاي تزئيني كف مربوط به قرون وسطي در مكانهاي گوناگون بريتانيا مورد استفاده قرار ميگرفتند و در كاخ قرون وسطايي« الحمبرا Alhambra » كه متعلق به مغربيهاي مسلمان در جنوب اسپانياست. هنوز هم كاشيهاي موزائيكي آن دوران به چشم ميخورند. در اوايل قرن 19 بكاربردن تكنيكهاي نقاشي چندرنگ بر روي كاشي با روكش قلع از ايتاليا به تمام اروپا توسعه يافت و دركاشيهاي منقوش و صفحات نقشدار باشكوه و مجلل قرون 16 و 17 و اوايل قرن 18 توسط سفالگران اسپانيايي، هلندي ، پرتغالي به اوج خود رسيد. دوره رنسانس يكي از مهمترين دوران مربوط به توليد كاشي در اروپا بود بطوريكه در اين دوره نماي داخلي تمام ديوارها از بالا تا پائين با كاشيهاي نقاشيشده آراسته ميشدند. انعكاس اين توسعه تحت تأثير صنعت كاشي هلندي، حتي در فرانسه و بريتانيا، آلمان، و دانمارك نيز به چشم ميخورد.