گزارش کاراموزی بررسی مشاوره شغلي
دسته بندي :
علوم انسانی »
مدیریت
گزارش کاراموزي بررسي مشاوره شغلي در 33 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مشاوره شغلي 1
تاريخچه مشاوره شغلي 1
اهميت مشاوره شغلي 3
فرآيند مشاوره شغلي 4
زمان اقدام به مشاوره شغلي 5
علت معرفي مشاغل را توضيح دهيد؟ 6
چه ضرورتي وجود دارد كه راهنمايي شغلي صورت گيرد؟ 8
رغبت و استعداد در انتخاب شغل 9
پرسش هاي دانش آموزان در آشنايي با شغل 10
روش هاي گروه راهنمايي و مشاوره شغلي و حرفه اي در مدارس 11
مهارت مشاوره اي 12
مشاغل مربوط 14
مهارت 15
بذر اشتغال 16
عوامل موثر در كار كردن 18
هماهنگي تواناييهاي فردي با ويژگيهاي كار 19
عوامل انگيزشي در كار كردن 19
ماهيت كار به عنوان يك عامل موثر 20
شرايط محيطي به عنوان عامل موثر در كار كردن 20
گروههاي كاري به عنوان عامل موثر در كار كردن 21
بازده كار به عنوان عامل موثر در كار كردن 21
زمينه هاي روانشناسي سازماني 22
روشهاي پژوهش در روانشناسي سازماني 24
توسعه و مشاوره شغلي 25
روابط بين انتخاب با تريج وانتظارات شغلي 28
تعريف عملي انتخاب شغل 29
كلام آخر 33
مشاوره شغلي
مشاوره شغلي عبارت است از تعيين يک حرفه که با استعدادها و امکانات و خصوصيات رواني و جسمي فرد سازگار و هماهنگ باشد.
به عبارتي در اين شاخه راهنمايي و مشاوره دو دسته اطلاعات مورد بررسي قرار ميگيرند. يک دسته اطلاعات مربوط به مشاغل و دسته ديگر اطلاعات مربوط به ويژگيها و استعدادهاي فرد و در جريان مشاوره تلاش ميشود تا هماهنگي و تناسب بين اين دو دسته اطلاعات مشخص شود و تعيين گردد تا چه اندازهاي شرايط مربوط به يک حرفه با تواناييها و ويژگيهاي فرد سازگاري دارد.
تاريخچه مشاوره شغلي
در گذشته انتخاب مشاغل توسط افراد بسيار متفاوتتر از شرايط کنوني بوده است. جوانان خانواده معمولا مشاغل و حرفه خود را به صورت موروثي از پدران خود دريافت ميکردند و در نتيجه مشاوره شغلي چندان مفهوم و اهميتي براي آنان نداشت. اما با شروع پيچيدهتر شدن جوامع ، گسترش يافتن حرفهها و مشاغل متعدد ، تخصصيتر شدن حرفهها و احساس نياز به همخواني بين توانايي فرد و نوع حرفه ، نياز مراکز صنعتي و ... به افراد ماهر ، افزايش بيرويه جمعيت جوان کشورها و افزايش دانش آموزان و ... زمينه و احساس نياز بوجود فرآيندي با عنوان راهنمايي شغلي را فراهم ساخت.
بطور کلي آغاز کلي فرآيند مشاوره با کارهاي فرانک پارسونز در سالهاي 1907 تا 1908 که او را پدر راهنمايي شغلي و حرفهاي مي دانند در شهر بستون آمريکا بود. البته قبل از پارسونز نيز فعاليتهاي پراکندهاي در زمينه راهنمايي شغلي و ساير مشاورهها بطور غير رسمي و بخصوص در مدارس انجام ميگرفت. پارسونز يک مرکز راهنمايي حرفهاي تأسيس کرد. به دنبال آن اولين مجله حرفهاي يعني بولتن حرفهاي در سال 1915 ميلادي انتشار يافت. در سال 1917 ميلادي شرکت فعالانه آمريکا در جنگ جهاني اول ايجاب نمود که آن کشور افراد متخصص را در زمينههاي گوناگون تربيت و به ميدانهاي جنگ روانه کند. در آن زمان بالا بودن هوش به عنوان اولين ويژگي براي انتخاب افراد مورد نظر بکار گرفته شد.
در ايران شروع به کار مشاوره به صورت مقدماتي به سالهاي 1337 تا 1350 بر ميگردد که رفته رفته به صورت متکاملتري در آمده است. تربيت مشاوران و اعزام آنان به مدارس راهنمايي تحصيلي ، تهيه بروشورهاي شغلي و استفاده از فعاليتهاي مختلف جهت آشنا سازي دانش آموزان به ويژگيهاي خود و مشاغل ، از جمله کارهاي انجام گرفته در اين زمينه بوده است. علاوه بر اينکه بر اساس اهداف مشاوره شغلي بازپروريهاي شغلي و دورههاي ضمن خدمت براي مشاغل مختلف بوجود آمد، که طي آنها تلاش ميشد کارآيي و توانايي افراد مشغول در حرفههاي مختلف را بالا ببرند.
اهميت مشاوره شغلي
شغل و حرفه فرد از آنجايي که بخش عمدهاي از زندگي او را به خود اختصاص ميدهد و به عبارتي انسان ساعات زيادي از وقت خود را در محل کار خويش و درگير حرفه خويش ميگذراند، اهميت بسزايي دارد. چنين شرايطي اگر چنانچه با شرايط و تواناييها و علايق فرد همخواني نداشته باشد، به عدم رضايت شغلي خواهد انجاميد. تحقيقات نشان ميدهد عدم رضايت شغلي يکي از مهمترين مشکلات استرسزا در زندگي فرد است که ميتواند جنبههاي ديگر زندگي او را تحت تأثير قرار دهد.
به عنوان مثال فرض کنيد فردي را که به شغل خود علاقمند نيست يا تواناييهاي لازم براي انجام آن را بطور مفيد ندارد، خستگي او مسلما بيشتر از فردي خواهد بود که با رضايت و لذت کامل آن شغل را انجام ميدهد. فرد اول با دامنهاي از استرس و خستگي شديد وارد منزل ميشود و ميزان تحمل و مقاومت او در برابر جنبههاي مختلف زندگي پايينتر از فرد دوم خواهد بود که شغل خود را کامروابخش تلقي ميکند.
علاوه بر تأثيرات فردي مشاوره شغلي ، تأثيرات اجتماعي آن را نيز نبايد از نظر دور داشت. کارآيي فرد در حرفهاي که به او واگذار شده است بسيار تحت تأثير توانايي و استعداد و علاقه او به آن شغل دارد. عدم هماهنگي فرد با شرايط شغل کارآيي او را در مسير اهداف شغلي مرکز ، کارخانه يا مؤسسه پايين خواهد آورد. مؤسسات و مراکز مختلف کاري مايل به بکارگيري افرادي هستند که کارآيي بالاتري داشته باشند.
فرآيند مشاوره شغلي
مشاوره شغلي بر طبق نظر پارسونز در سه مرحله اساسي صورت ميگيرد:
شناسايي کامل تواناييها ، استعدادها ، رغبتها و محدوديتهاي فردي؛ اين ويژگيها تمام تواناييهاي جسماني ، رواني و محدوديتهاي جسماني و رواني و اجتماعي فرد را در بر ميگيرد.
شناسايي مشاغل متعدد و آگاهي نسبت به عواملي که منجر به موفقيت و رضايت شغلي ميگردند. در اين راستا ويژگي هاي مختلف هر يک از مشاغل از جنبه هاي مختلف مالي، اجتماعي و ساير محدوديت ها مورد بررسي قرار مي گيرند. برخي مشاغل ويژگيهاي خاص خود را دارند که بايد مورد توجه قرار گيرند. مثل مسأله شب کاري براي شغل پرستاري و دور بودن از محل زندگي براي مدتهاي طولاني براي انجام فعاليتهاي باستان شناسي و ... .
ايجاد سازش منطقي بين خصوصيات شخصي و شرايط شغلي که به موفقيت و رضايت شغلي ميانجامد. شغل مورد نظر چه ويژگيها و چه محدوديتهايي دارد؟ چه ويژگيهاي فردي را نياز دارد؟ و چقدر بين اين دو دسته ويژگي هماهنگي و همخواني وجود دارد، سؤالاتي هستند که در جريان مشاوره شغلي به آنها پاسخ داده ميشود.
بذر اشتغال
يافتن شغل يکي از اصليترين دغدغههاي افراد ، بخصوص فارغ التحصيلان دانشگاهي است. حتي در حين انتخاب رشته ، ابتدا فرصتهاي شغلي آن را مدنظر قرار ميدهند. در اينجا روي صحبت ما بيشتر با دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاهي ميباشد. بسيارند افرادي که پس از فارغ التحصيلي به هر دري ميزنند تا جذب کار شوند، ليکن ناکام مي گردند و البته تعدادي از افراد نيز بلافاصله ، جذب بازار کار ميشوند.
شايد در ذهن خود با اين سوال دست و پنجه نرم کردهايد که چرا برخي از افراد براحتي مشغول به کار ميشوند و برخي ديگر خير؟ در پاسخ بايد گفت که اکثر اين افراد از دوران دانشجويي مهارتهايي براي يافتن شغل کسب نمودهاند و بدين وسيله بذر اشتغال خود را در بسياري از مراکز پاشيدهاند. يافتن شغل نياز به آگاهيها و مهارتهايي دارد که به برخي از آنها اشاره ميگردد:
با اساتيد و دبيران خود ارتباط برقرار کنيد.
علاقمندي و تلاشگري خود را به آنها نشان دهيد، زيرا اساتيد ميتوانند علاوه بر راهنمايي شما به عنوان کليدهايي در جهت آگاه شدن شما از فرصتهاي شغلي عمل نمايند.
در سمينارهاي مرتبط با رشته و علايق خود ، شرکت فعال داشته باشيد.
شرکت در چنين سمينارهايي علاوه بر آشنا ساختن شما با مباحث جديد رشته تحصيلي خود و خلق ايدههاي نو در ذهنتان ، موجب آشنايي شما با متخصصين خواهد شد که ممکن است از همکاري شما در آينده استقبال نمايند.
خود را به مهارتهايي از قبيل دانش کامپيوتر و تسلط به يک زبان خارجي مجهز سازيد.
مراکز ادارات مرتبط با شغل خود را ، هم در شهرستان خود و هم در محل تحصيل شناسايي کرده و با آنها ارتباط برقرار نماييد.
در NGO ها يا نهادهاي مردمي و سازمانهاي غير دولتي شرکت نماييد. فعاليت در چنين مراکزي علاوه بر گستردهتر کردن ارتباطات شما ، منجر به افزايش تجربه کاري شما و نيز داشتن سابقهاي مثبت از شما خواهد شد.
در فرصتهاي کارورزي و گذراندن طرح ، قابليتهاي خود را نشان داده و از جان و دل کار کنيد. زيرا اغلب چنين مراکزي ، نيروهاي کاري و مهرههاي خلاق و پر تلاش را جذب خواهند نمود.
اهداف خود را بلند ، اما گامهايتان را کوچک انتخاب کنيد.
انتظار نداشته باشيد که پس از فارغ التحصيلي يا حتي در دوران دانشجويي ، دقيقا همان شغل و مقامي را بدست آوريد که در پي آن بودهايد. شما بايستي ابتدا مهارت ، شايستگي و فروتني خود را در کارهاي محوله و گاه حتي خرد ، اثبات کنيد تا در مسير بالا رفتن از پلکان ترقي قرار گيريد.
ياد بگيريد که چگونه با اعتماد به نفس بالا ، خود و تواناييهايتان را به ديگران ارائه کنيد.
براي مثال شما بايستي هنگام تقاضاي شغل ، مشخصات ، تواناييها ، سوابق ، علايق کاري ، ... (رزومه) خود را بطور مکتوب همراه داشته و در زمان مقتضي آن را ارائه کنيد و نيز مهارتهاي خود را براي برقراري بهتر بالا ببريد.
خلاقانه فکر کنيد.
ذهن خود را باز و آزاد بگذاريد تا به تمام راههايي که از آن طريق به نوعي ميتوان کار آفريني نمود، فکر کنيد.
هرگز از شکست نترسيد.
انديشمندي ميگويد: "به ياد داشته باش که هر پيروزي بزرگي ، پس از چند بار شکست بدست ميآيد. شکستهاي مکرر ، مانند پيکهايي هستند که در جاده منتهي به پيروزي حرکت ميکنند."
عوامل موثر
انسان فعاليتهاي مختلفي انجام ميدهد. برخي از اين فعاليتها جنبههاي اختصاصيتر بخود ميگيرند و برخي فعاليتهايي عمومي هستند. برخي از اين کار کردنها تحت عنوان شغل فرد ياد ميشوند. در هر حال در هر لحظه که انسان کار انجام ميدهد، عوامل متعدي شيوه عمل و نتيجه حاصله را تحت تاثير قرار ميدهد. برخي از اين عوامل تاثيرات مفيد و موثري روي شيوه عمل و نحوه فعاليت او بر جاي ميگذارد و برخي ديگر به صورت عامل بازدارنده عمل ميکنند و يا سرعت عمل فرد را کاهش ميدهند.
هماهنگي تواناييهاي فردي با ويژگيهاي کار
زماني که بين تواناييهاي فرد و ويژگيهاي کار مورد نظر هماهنگي و همخواني وجود داشته باشد تاثير مثبتي بر شيوه عمل خواهد گذاشت. برخي از فعاليتها به تواناييها و خصوصيات ويژهاي نياز دارند که بدون آنها انجام کار به صورت مفيد و ثمر بخشي انجام نخواهد گرفت. فرض کنيد فردي را که بنيه جسمي قوي ندارد و قصد دارد کار سنگيني مثل جابجا کردن قطعات سنگين را انجام دهد. اين يک مثال واضح از ضرورت همخواني تواناييهاي فردي با ويژگيهاي مورد نياز براي انجام کار است. چنين تطابقي در برخي کارهاي فکري ، ظرافت و پيچيدگي بيشتري دارد.
عوامل انگيزشي در کار کردن
در بحث انگيزش گفته ميشود که طي جريان انگيزش نيروي لازم براي انجام کار فراهم ميشود. در واقع انگيزش به منزله موتور رفتاري انسان بشمار ميرود. از اين جهت سطح انگيزشي فرد تاثير بسيار زيادي در اقدام او به انجام کار و تداوم به انجام کار دارد. افرادي که از انگيزش کافي برخوردار نيستند يا در شروع به انجام کار مشکل دارند يا در شيوه انجام کار ضعيف و کند عمل ميکنند. نتيجه کار اين افراد معمولا به اندازه نتيجه کار افراد با انگيزه مفيد و سودمند نيست. افراد داراي انگيزش بالا توان بهتري در انجام کار دارند، سرعتشان بالاتر است، زودتر اقدام و شروع بکار ميکنند. نواقص کمتري دارند و در صورت بروز مشکل تلاش بيشتري جهت رفع نواقص ميکنند.
ماهيت کار به عنوان يک عامل موثر
اينکه نوع کار مورد نظر چيست؟ چه اندازه دشوار است؟ در چه مدت زماني بايد انجام گيرد و تمام شود؟ نتايج مورد نظر کدامها هستند و ... ماهيت کار را مشخص ميسازند. اصولا کارهايي که از درجه دشواري بالاتري برخوردار هستند، و به عبارتي کارهاي سخت تفاوتهايي از لحاظ مدت زمان مورد نياز براي اتمام کار ، نتايج مورد نظر و ... با کارهاي سادهتر دارند. از اين لحاظ ماهيت کار ، سخت و آسان بودن آن نيز ميتواند شيوه کار را تحت تاثير قرار دهد. کارهاي آسان راحتتر و سهلتر و در مدت زمان کمتري انجام داده ميشوند و توجه و دقت مورد نياز براي آنها کمتر است.