گزارش کاراموزی كابرد چوب در معماري
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
معماری
گزارش کاراموزي كابرد چوب در معماري در 42 صفحه ورد قابل ويرايش
مقدمه
سرزمين کهنسال ايران با فرهنگي غني و تمد ني درخشان وتاريخي ، همواره کانون پژوهشهاي علمي و تحقيقات باستانشناسي وفرهنگي بوده است ، به همين علت هم از دير بازپژوهندگان،دانشوران،شرق شناسان،سيّاحان خارجي وعلاقه مندان به فرهنگ و هنر مشتاقانه به اين سرزمين افسانه اي چشم دوخته اند.
موزه هاي بزرگ و معروف جهان نيز بخش مهمي از فضاهاي فرهنگي ايران اختصاص داده ومراکز تحقيقاتي خاصي را بدين منظور تأسيس کرده اند ودانشگاههاي معتبر دنيا هم بخشهاي ويژه اي را جهت شناخت تمدن وفرهنگ ايران داير نموده اند.اين همه توجه و دقت پيگير در شناخت ميراث اصيل فرهنگي ايران نشانه بارزي ازغناي فرهنگي و وسعت وپيچيدگي هنر دردورانهاي مختلف اين سرزمين کهنسال است.
سازمان ميراث فرهنگي کشور تلاش دارد تا علاوه بر آشنا ساختن مردم با ارزشهاي گرانبار تاريخ وفرهنگ اين مرز و بوم،به تبادل اطلاعات تخصصي در سطح بين المللي دست يازد و از ديگر سو با انتشار مقالات و نتايج پژوهشهاي انجام يافته و همچنين تحقيقات علمي جديد،اين رسالت بزرگ رابه انجام رساند.بي ترديد استمرار اين شيوه که به زعم ما افق هاي گمشده اي را پيش چشم خواستاران و پيوستگان آداب و ارزشهاي فرهنگي ايران اسلامي خواهد گشود.
باشدتااين مجموعه نيز در پرتو همراهي. اساتيد محترم
پيشگفتار
زندگي انسان از نخستين دوران،با هنر عجين بوده است و به تدريج که آدمي رشد و تکامل
يافته،نيز همزمان با او به صورتهاي مختلف تعلي يافته است.تاکنون تعريفها ونظرهاي گوناگوني دربارة هنر ارائه شده است و آنچه که به وضوح از بررسي آنها قابل درک است،اين است که هنر بيان کننده حالتهاي عاطفي و انعکاسهاي روحي انسان است که به
شکلهاي متفاوت نمايان مي گردد.هنر را از نقطه نظر زماني مي توان به دورههاي ((کلاسيک))و((معاصر)) تقسيم نمود.
هنرهاي کلاسيک که ريشه درزندگي مردم دارند بر اصولي استوارند که مطابق با آداب و سنن و محيط زيست هر منطقه تولد و رشد يافته اند.اين گونه هنرها در ايران به تذهيب، مينياتور، ميناکاري،زري بافي ،کاشيکاري،سراميک سازي،قلمزني،خاتم کاري،منبت ومعرق کاري شهرت يافته اند ودر کل به عنوان هنرهاي سنتي شناخته شده اند.اگر چه مجموع اين هنرها در ردة هنرهاي مصور قراردارند ولي اکثر آنها در شمارکارهاي صناعي نيز محسوب مي شوند و با نوآوريها و دقت نظرهاي ظريف هنري که موجب لطافت هر يک از
اشياي کاربري آن مي شود از ديدگاه هنري نيز مورد نظر قرار مي گيرد.
بدين گونه است که امروز از اين صنايع هم به طورمستقيم و هم کاربردي در تزئينات داخلي استفاده مي شود و ما در اين کتابچه کوشش کرديم تا قدري در مورد تاريخچه چوب ومعرق وهمچنين کاربرد چوب و هنر معرق در معماري داخلي بررسي کنيم .
چوب
ü مقدمه
ü تعريف چوب
ü انواع چوب
مقدمه
چوب يکي از اولين موادي است که به طور طبيعي وفراوان در دسترس بشر قرار داشته است.
آثار باقيمانده از زمانهاي بسيار دور نشان مي دهد که انسانهاي قديم چوب را در وسايل منزل،وسايل کار و ساختمان،بخصوص براي پايه و پوشش پناهگاه خود به کار مي برند. درجوامع انساني استفاده از چوب براي خانه سازي،درسازي،دسته سازي،گهواره،نرده بام، تختخواب،ميزونيمکت،وسايل کشاورزي،کشتي و قايق سازي و همچنين وسايل حمل و نقل زميني قرنهاي متمادي- بي آنکه تغيير و تحولي چشمگيربيايد- رايج بوده است. در قرون معاصر با ساخت اولين ماشين چوب بري،درصنايع چوب تحولي اساسي صورت گرفت و امکان تبديل درختان قطور به قطعات نازک فراهم گرديد.
باتوجه به اين که در حال حاضر از چوب وفرآوردهاي آن درخانه سازي و ساير فعاليتهاي ساختماني به صورت گسترده استفاده مي شود .
تعريف چوب
چوب يک بافت سلولزي آلي که از ساقه،شاخه و ريشه درختان بدست مي آيد.
اين ماده از سلولهاي عمدتأدوکي شکل وتوخالي تشکيل شده است که به موازات يکديگر و درراستاي طول درخت قرار دارند. بعضي از قسمتهاوعناصرتشکيل دهنده ساختمان چوب در
تشريح و بيان خواص فيزيکي و مکانيکي چوب نقش مهمي دارند.قسمتها مشخص شده اند
که به بررسي هر يک از آنها مي پردازيم .
الف) پوست درخت که حفاظت تنه و يا شاخه در خت را به عهده دارد و شامل دو پوسته بيروني ودروني است.
ب) چوب،حجم عمده تنه درخت را چوب تشکيل مي دهد. اين قسمت از تنه درخت قابليت
بارگذاري دارد و از آن براي تهيه انواع چوب استفاده مي شود.
ج) مغز،در مرکز تنه و شاخه قرار دارد. اين قسمت داراي بافت نرم است و قابليت بار گذاري
ندارد.
د) دايره سالانه(حلقه رشد) روي برش عرض تنه درخت دايره هاي هم مرکزي هستند که نشانة سن درخت مي باشد.
خصوصيات چوب
ü محاسن چوب
ü معايب چوب
ü خواص مکانيکي
چوب دوام طبيعي دارد. ماه چوبي در برابر عوامل فيزيکي و شيميايي که بر ساير مصالح ساختماني سهولت آسيب مي رساند،مقاوم است؛ازاين رومي توان از چوب گونه هاي مقاوم
در مقابل عوامل فيزکي و شيميايي درساختمان اسکله بنادر وساير اماکن با تغيرات شديد
جوّي استفاده کرد.
معايب چوب :
چوب به سهولت آتش مي گيرد و احتراق آن تداوم دارد؛تغيير خواص و ويژگيهاي آن در ارتباط با تغييرات رطوبت؛هچنين حشرات و قارچها نيز از عوامل مهم تخريب چوب به شمار مي آيد.
مهمترين خواص و ويژگيهاي چوب به دو گروه عمده((خواص فيزيکي و مکانيکي))تقسيم مي شود.
خواص فيزيکي چوب:
خواص فيزيکي چوب شامل وزن مخصوص،رنگ،رطوبت،مقاومت وهدايت حراتي،الکترنيکي و صوتي چوب و نظاير آن مي باشد.
همچنين ساير خصوصيات چوب مانند: قابليت رنگ پذيري،چسب فوري و ارّه کشي چوب مي توان نام برد. تغييرات رطوبت شامل از هم کشيدگي و واکشيدگي مي شود .
خواص مکانيکي چوب:
همان طور که بيان شد چوب ماده اي است که در برا بر نيروهاي گوناگون مقاوم است. ازاين رو از گذ شته هاي دور در بسياري از زمينه ها که نيازمند تحمل نيرو بوده رايج گرديده است.
به مرور زمان در انواع روشهاي استفاده از آن تغييراتي به وجود آمده است ودرحال حاضر در کارهاي ساختماني،خانه سازي،صنعتي وتزييني از قبيل اسکلت سازي،داربست ها،پل سازي و غيره به صورت گسترده مورد استفاده قرار مي گيرد.
در هر يک از موارد فوق بايد مشخص گردد که تحمل چوب در برابر انواع نيروها از قبيل ((فشاري،کششي،خمشي،ضربه وسايش،پيچش و قيچي شدن))همچنين مقدار شکاف خواري،حدّار ارتجاعي و سختي آن چگونه است و نيز به هگام استفاده در چه جهتي و سطحي يا به چه شکلي بايد قرار گيرد.
اين گونه خواص و ويژگيهاي چوب را((خواص مکانيکي چوب)) مي نامند.
دكوراسيون داخلي ساختمان
- مقدمه
- تزئينات داخلي ساختمان
- نحوه پارتيشن
- پاراوان
دكوراسيون داخلي ساختمان مهمترين عنصر جلوه دهنده تزئينات داخلي است و نمايسازي داخي و خارجي ساختمان بيانگر هنرنمائي هنرمندان ساختمان مي باشد در اين مورد انتخاب رنگ و هم آهنگي رنگ اميزي مبلمان و دكوراسيون داخل هر ساختمان در اولويت قرار دارد ابتدا طراحي آن بوسيله طراح با ذوق انجام مي پذيرد.
در اينجا حتماً لازم نيست كه طراح تحصيلات عالي داشته باشد، بلكه استادكاران با تجربه و خوش ذوق و خوش تشخيص نيز قادر به انجام طرح مبلمان داخي و نماسازي خارجي ساختمان خواهند بود.
طراح حاذق اول هماهنگي رنگ و دوم امكان تهيه مصالح مورد نياز مبلمان سوم نسبت و اندازه را مشخص مي سازد و سپس اندازه هاي داخلي ساختمان را بصوت پلان بر روي كاغذ با اشل رسم نموده با توجه به امكانات موجود زمان و محل و آب و هوا طرحي براي تهيه مبلمان داخل آماده نموده و رنگ ديوارها و گچ بريها، پرده ها، موكت و فرشهاي كف، تزئينات داخلي مانند ساعت و آباژور و حتي لوستر و قاب آينه و پاريشن را هم اهنگ و متناسب با طرح خود در نظر مي گيرد. و اما طراح موظف است در اجرا طرح خود نظرت كامل داشته تا عمليات اجرائي آن نيز مطابق با سليقه خود باتمام برسد و چنانجه در طرح تجديد نظري لازم باشد اعمال نمايد. به طور كلي ميتوان يكسري از اين وسايل منزل را با يك مصالح خاص در نظر گرفت كه از نظر زيبايي و هماهنگي منظر خوشي داشته باشد. ما در اينجا سعي داريم قسمتي از لوازم دكوراسيون منزل را با طراحي مناسب مورد توجه قرار دهيم مانند ساعت، قاب آينه و پاراوان .
نحوه ساخت پارتيشن
براي جدا كردن اطاقا و هال از يكديگر معمولاً از پارتيشن هاي گوناگون استفاده مي كنند. راحي پارتيشن ها معمولاً با موقعيت ساختمان سنجش داده مي شود و احتمالاً تغييراتي در شكل و اندازه طرح خود با طرح جامع براي ساخت پارتيشن مهيا مي گردد. پارتيشنها بيشتر از مصالح مخلوط از فلزات آبكاري شده و چوبهاي گردو و افرا و ملچ و غيره با رنگ مات يا براق تهيه مي شود. در قسمتهاي دو طرفه پارتيشن ميتوان بنا به تشيص طراح كابينهائي ساخته كه دربها و جعبه هاي كشويي آن از دو طرف استفاده شود و نيز در پارتيشن جاي قرار گرفتن تلويزيون و گلدانهاي طبيعي و محل چيدن ظروف تزئيني و كتاب جاسازي شود.
رنگ آميزي پارتيشن در سنجش رنگ چوب به تفضيل نوشته شده است.
پاراوان
در پاره اي از مواقع به دلايل مختلفي نظير كمبود ضا نمي توان از پارتيشن جهت جدا كردن فضاها استفاده كرد و يا نياز به جداسازي تا اين حد منفي نيست. مثلاُ براي تقسيم بندي فضاي بزرگ پذيرايي يا يك سالن به جهت كاربردي و هم زيبايي مي توان از پاراوان استفاده كرد كه هم فضا به دو بخش تقسيم مي شود و در ضمن در عين حال دو فضي بدست آمده كاملاً با هم در ارتباط هستند و …
پاراوان نيز معمولاً با موقعيت فضا و مكان موجود طراحي مي شود و نيز در ابعاد و اشكال مختلف با مصالح مختلفي از قبيل فلز چوب و حتي پارچه و تلفيق اينها ساخته مي شود.
پاراوان مي تواند به گونه اي طراحي شود كه از دو طرف داشته باشد.
پاراوان بر خلاف پارتيشن كاملاً مستقل عمل مي كند و عضوي از ساختمان محسوب نمي شود و در بخش تزئينات قرار مي گيرد و به دليل عملكردي تزئيني بسيار سبك و قابل حمل و نقل است و مي توان آن را هر لحظه جايي قرار داد.
پاراوان مي تواند از سه تخته و يا چهار تخته تشكيل شود كه بسته به نوع مصالح بكار رفته از اتصالات مخصوص خود براي زاويه قرار دادن آن استفاده مي شود.
مقدمه ي تاريخي
معرق در معناي كلام «اصولاً هر چيز رگه دار را گويند» ولي مفهوم آن در اين نوع بخصوص هنر، ايجاد نقشها و طرحهاي زيبايي است كه از دوربري و تلفيق چوبهاي رنگي روي زمينه اي از چوب يا پلي استر سياه شكل مي گيرد.
پيدايش تاريخي اين هنر به درستي مشخص نيست ولي از تطيق ان با هنر كاشي كاري بدون شك رابطه اين دو هنر را در مي يابيم. براي آشنايي با ريشة اين هنر صحيت از تاريخ تكوين كاشي معرق به ميان مي آيد و به عنوان مقدمه از گنبد سرخ مراغه كه در زمان ايلخانان ساخته شده مي توان ياد كرد. اين گنبد نوع بسيار سادة كاشي كاري بدين سبك است.
كاشي كاري معرق در دوران مغولان نيز به همين منوال بود و تداوم آن در عصر صفوي به اوج شكوفايي خود رسيد آثاري ارزنده در هنر كاشي كاري پديد آمد. اين شكوفايي در زمان افاغنه و زنديه رو ه افول نهاد. در دوران قاجاريه نيز كاشي كاري معرق تقليدي ناقص از آثار گذشتگان بود. تا اين دوران نقشهاي كه در كاشي كاري معرق به كار برده مي شد نقشهاي اسليمي بود. اما با سفر عده اي از نرمندان به اروپا و گزايش به هنر و فرهنگ، اروپايي، تغييرات و دگرگوني هاي بسياري در نقشهاي كاشي كاري به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و ديگر اشكال مانند اسلحه حنگي در هنر كاشي كاري دوران قاجاريه نمايان شد.
از آن دوران تا به امروز اين هنر، چونان گذشته، رونق نداشته است و تنها عدة قليلي از هنرمندان در زنده نگهداشتن اين هنر كوشا بوده اند.
وجه تشابه كاشي كاري معرق با معرق كاري روي چوب در شيوة عمل است كه در هر دو مورد نقشها از تركيب قطعات رنگي جنس مورد نظر شكل مي گيرد.
يكي از نمونه هاي قديمي موجود آميزة اين دو هنر، در قديمي و بزرگي است كه متعلق به عصر قاجاريه است. و در ضلع شمال غربي محوطة وزارت اموزش و پرورش فعلي قرار دارد. ارتفاع اين در حدود چهار و نيم متر و عرض ان سه متر است و سر دري نيم دايره در بالاي آن قرار گرفته است. هر طرف ين در به سه قسمت مربع شكل تقسيم شده است:
مربع بالايي آن شيشه و دو مربع پاييني چوب برجسته و مسطحي است كه نقشهاي اسليمي معرق كاري شده در اين قسمت جاي گرفته است.
سابقة معرق كاري و آموزش آن در ادارة كل هنرهاي سنتي به سال 1309 ه.ش بر ميگردد. در آن سال به پايمردي استاد حسين طاهرزاده بهزاد گروهي از هنرمندان نام آور هنرهاي سنتي از سراسر كشور در تهران گرد هم آمده و مدرسة صنايع مستظرفه را بنياد گذاشتند. اين مؤسسه از دير باز تا به امروز با عنوانهاي گوناگوني مانند: مدرسة صنايع قديمه و هنرستان هنرهاي ملي، ادارة هنرهاي ملي و مدتي نيز به عنوان يكي از واحدهاي ادارة كل افرينش هنري و ادبي در وزارت فرهنگ و هنر سابق در
تعالي و تكامل هنرهاي سنتي سهم بسزايي داشته است. اين ادارة كل در 1346 به ادارة كارگاههاي هنري تغيير نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان يكي از واحدهاي دفتر پژوهش و آفرينش به حيات خود ادامه داده است. پس از پيروزي انقلاب، ادارة مذكور به ادارة كارگاههاي هنري تغيير نام داد و فعاليتهاي خود را در ادارة كل هنرهاي سنتي دنبال كرد. تا اين زمان هنرجويان آن را منحصراً افراد علاقه مندي تشكيل مي دادند كه در طي فراگيري به استخدام رسمي در مي آمدند.