گزارش کاراموزی قيمت گذاري سيستم انتقال
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
برق، الکترونیک، مخابرات
گزارش کاراموزي قيمت گذاري سيستم انتقال در 31 صفحه ورد قابل ويرايش
مقدمه
ويژگى كليدى يك سيستم انتقال باز در يك محيط جداسازى شده ، عبارت است از ارايه خدمات سيستم انتقال به همه مشتريان بدون تبعيض و منصفانه . شاخه هاى گوناگون خدمات سيستم انتقال بايد بسيار شفاف و ساده بوده و قيمت گذارى درست در ارايه خدمات سيستم انتقال بسيار كارآمد خواهد بود. در بهره بردارى هاى كوتاه مدت بهينه ، بازيافت هزينه ها ، سرمايه گذارى هاى بلند مدت و تخصيص منصفانه هزينه ها ميان مشتركين بازرگانى مهم است .
در سيستمهاى انتقال پنج گونه هزينه هست: هزينه هاى عملياتى ، هزينه هاى سرمايه اى يا هزينه هاى جاى گرفته ، هزينه هاى فرصت ، هزينه هاى خروج و هزينه هاى گسترش سيستم. در زير، به كوتاهى اين عنوانها را بررسى مى كنيم :
هزينه هاى عملياتى دربر گيرنده تلفات سيستم انتقال، هزينه هاى توزيع دوباره انرژى توليدى به سبب محدوديتهاى عملياتى مانند محدوديتهاي ولتاژ باس يا محدوديتهاي انتقال و هزينه اي مربوط به مديريت ، نگهداري و ارائه خدمات جانبي .
بازيافت هزينه هاي سرمايه اي سيستم انتقال در طول عمر مفيد تسهيلات موجود ، شايد بيشتر از هزينه هاي عملياتي شبكه باشد . تسهيلات جداگانه اي كه در سيستم انتقال به شيوه هاي گوناگوني بار گذاري مي شوند كه اين ناشي از تغيير شرايط با گذشت زمان بوده از سوي ديگر گوناگوني بكار گيري شبكه با در نظر گرفتن قرار دادهاي بسته شده ميان توليد كننده و مصرف كننده چنان گسترده است كه قابل جداسازي و تقسيم بندي نيست .
هزينه هاي فرصت سودهاي پيش بيني شده اي است كه شركت مالك شبكه به عنوان پيامد يك قرار داد خاص در نظر مي گيرد . هر قرار دادي در سيستم انتقال مي تواند سطح قابليت اطمينان سرويش موجود را تغيير دهد و اين بر هزينه مربوط به قطعي ها اثر مي گذارد و هزينه قابليت اطمينان را پديد مي آورد . ارزيابي هزينه هاي قابليت اطمينان ، كار بسيار دشواري است چرا كه به عاملهاي پر شماري چون زمان بندي ، درازاي زمان ، وسعت وقفه موجود در سرويس ارائه شده ، توان ذخيره موجود به مشتري و موقعيت مشتري بستگي دارد . در گذشته اين هزينه ها در تعيين نرخ خدمات انتقال ناديده گرفته مي شد .
هزينه هاي گسترش سيستم در بر گيرنده سرمايه گذاري در پوشش دادن به بهره برداران تازه و به ويژه موضوع مهم گسترش بلند مدت سيستم انتقال در كشورهاي در حال توسعه است .
قيمت گذاري سيستم انتقالي يكي از پيچيده ترين موضوعها در تجديد ساختار صنعت برق است . كه پديد آمده از قوانين عيني و محدود كننده دولتي درباره شبكه هاي انتقال و همچنين نياز به برقراري تعادل ميان توليد و تقاضا به گونه تمام وقت است . با توجه به اينكه توليد كنندگان و مصرف كنندگان همگي به يك شبكه متصل هستند عملكرد هر يك از شركت كنندگان در اين مجموعه اثرهاي چشمگيري بر ديگران خواهد داشت كه اين محاسبه و بررسي جداگانه هر يك از شركت كنندگان را تقريباً ناشدني مي كند . افزون بر هزينه هاي عملياتي ، هزينه هاي جاي گرفته و تامين هزينه هاي گسترش آينده سيستم نيز بايد در ساختار تعرفه در نظر گرفته شود . با توجه به اينكه هزينه هاي جاي گرفته در سيستم در مقايسه با هزينه هاي عملياتي بسيار بيشتر است . طراحي يك ساختار قيمت گذاري منطقي براي بازيافت منصفانه اين هزينه ها از همه مشاركت كنندگان بسيار مهم است . مانند مساله هاي گسترش سيستم اين مساله از موضوعهاي مربوط به سياست گذاري كلي سيستم است . به طور كلي سه الگوي پايه در قيمت گذاري هست : روشهاي Rolled – in روشهاي افزايشي و روشهاي جايگيري / افزايشي . در اينجا نگاه كوتاهي بر اين عنوانها و نيز تعريف دقيقي از سيستم قيمت گذاري بكار رفته در شبكه ملي انگلستان مي پردازيم .
روش هاي قيمت گذاري Rolled – in
ساده ترين روش قيمت گذاري خدمات در سيستم انتقال همان روش معروف تمبر پست است ، كه تنها بستگي به مقدار توان جا به جا شده و مدت زمان مصرف بدون در نظر گرفتن توليد ، ديسپاچ ، فاصله جغرافيايي يا توزيع بار اعمالي به خطوط گوناگون سيستم انتقال در يك قرارداد خاص دارد . مهمترين كاستي اين روش ناديده گرفتن اثر معاملات خاص بر روي عملكرد سيستم واقعي است . احتمال فرستادن سيگنالهاي اقتصادي نادرست به مصرف كننده ها نيز هست . مشتركي كه از سيستم انتقال به گونه سبك بهره مي گيرد . در يك فاصله الكتريكي كوتاه است در عمل اثرهاي پديد آمده از مشتركين سنگين سيستم را تعديل مي كند . روشن است كه اين روش ، روش منصفانه اي براي مشتركين نيست .
روش مگا وات – مايل تلاشي است براي جبران اين كاستيها . بنيان كار در اين روش بر پايه بارگذاري جداگانه هر خط انتقال با توجه به قراردادهاي موجود است . اين مقدار در طول خط ضرب مي شود و سپس مقدار به دست آمده از همه خطوط بر يكديگر جمع مي شود تا سهم هر قرار داد استفاده از سيستم انتقال روشن شود . به اين ترتيب هزينه اختصاص داده شده به هر معامله بر پايه ميزان بهره گيريش از سيستم انتقال تعيين مي شود . جداي از پاره اي فرضيه هاي كم اهميت مقدار C Ti به زبان رياضي به گونه زير مي آيد :
تخصيص دهي تنها بر پايه سود قابليت اطمينان
هر چند برخي از خطوط به شيوه معمول شايد بار سبكي داشته باشد ليكن مي توانند نقش بسيار مهمي را از ديدگاه قابليت اطمينان شبكه ، هنگام اضطرار يا وقوع حادثه هاي پي در پي داشته باشند . در اين صورت يك هزينه اضافي براي چنين خطوطي در نظر گرفته مي شود . براي هر معامله اي نخست قابليت اطمينان سيستم با در نظر گرفتن همه خطوط در سرويس و نيز با در نظر گرفتن همه خطوط به جز خط j در سرويس محاسبه مي شود . سود قابليت اطمينان ، Rj , Ti مربوط به خط j در معامله Ti احتمال ناكاميب ( عدم موفقيت ) اجراي معامله به دليل نبود خط مور نظر است . احتمالات همانندي نيز براي خط j يا در اجراي معامله به دليل نبود خط مورد نظر است . احتمالات همانندي نيز براي خط j يا در نظر گرفتن آن در همه معاملات ديگر محاسبه مي شود . هزينه جاي گرفته انتقال j مربوط به معامله Ti تنها بر مبناي سود قابليت اطمينان طبق فرمول زير تعريف مي شود :
Cj', Ti = [ PTi Rj , Ti ?i PTi Rj , Ti ]. Fj
كه P Ti مقدار معامله Ti ،F i هم مانند معادله اول است . در اين بحث به روش مورد استفاده در محاسبه احتمال ناكامي نمي پردازيم . براي نمونه احتمال ناكامي يك معامله مي تواند به سادگي به عنوان احتمال نبود يك مسيرويژه ميان باس ارسالي و باس دريافتي در نظر گرفته شود . اين روش محاسبه را در ساختارهاي ساده مي توان بكار بست اما در شبكه هاي بزرگ به هم پيوسته بسيار پيچيده شده و در عمل كاربردني نيست . براي مدارات شبكه شده روش كات ست يا رهيافت احتمالات شرطي روش هاي خوبي است .
تركيب استفاده ظرفيتي و سود قابليت اطمينان
هزينه هاي جاي گرفته به شكلي خارج و وابسته به قضاوت طراح معامله به صورت يك كسر به استفاده ظرفيتي و سودهاي قابليت اطمينان تخصيص داده مي شوند . به اين ترتيب هزينه تركيبي عبارت خواهد بود از :
داريم : a+b = 1
بايد گفت : هزينه هاي جاي گرفته انتقال بايد تجهيزات مانند ترانسفورمرها تجهيزات پست ، كليدها و خازن هاي سري و موازي رادر كنار خطوط انتقال و كابلها در نظر بگيرد . نمي توان گفت كه يك روش قيمت گذاري بهترين است چرا كه شايد روشهاي گوناگون براي موقعيتهاي گوناگون سازوار باشد . بخشهاي جداسازي شده خدمات انتقال نيز شايد به روش هاي گوناگوني قيمت گذاري شود . بنابراين همچون بازارهاي برق بايد رهيافت هاي تركيبي براي قيمت گذاري خدمات را بكار برد . ديگر اينكه مي توان مولفه هاي تعرفه اي گوناگوني را با در نظر گرفتن موردهايي مانند زمان استفاده ، جغرافيايي ويژه ، برخي كميت هاي مقداري و يا تغييرات خاص مربوط به مشتركين ، طراحي و تعريف كرد .
ديسپاچ
در شرايط بهره برداري عادي و بدون هيچ محدوديت عملياتي ، مهمترين تفاوت ميان شركت برق ديسپاچ شده به گونه مركزي و ديسپاچ بازار برق از گونه بازار سرمايه گذاري ، جايگزيني هزينه با قيمت پيشنهادي . هنگامي سمت تقاضا ي بازار مشتري اجازه پيشنهاد قيمت دارد . به يك راهكار نسبتاً پيچيده ديسپاچ نياز است و هدف شكل تئوريك و به جاي توجه صرف به كاهش قيمت پيشنهادي ، حداكثر كردن رفاه اجتماعي ( در عمل ، تنها به انعطاف پذيري تقاضا بر مي گردد ) خواهد بود . به هر حال ، اگر معاملات دو جانبه يا چند جانبه اجازه فعاليت داشته باشند و يا اگر محدوديتهاي انتقال پيش بيايد روش ديسپاچ پيچيده تر خواهد شد ، كه در بخش آينده بررسي خواهد شد .
جبران تلفات انتقال
اگر بهره بردار مستقل سيستم مالكيت توليد را داشته باشد هزينه هاي تلفات خطوط انتقال كه قانون گذار تنظيم مي شود مي تواند در قيمت تعين شده در نظر مي شود . اگر بهره بردار مستقل سيستم مالكيت هيچ توليدي را نداشته باشد جبران تلفات بايد با جدا كردن تامين كننده توان از فروش هاي بازار سرمايه گذاري ، مزايده ها يا قرار دادها بدست آيد . بازار برق كاليفرنيا نمونه اي از اين گونه است كه در آن بهره بردار مستقل سيستم مولفه هاي توزيع تلفات را ميان همه شركت كنندگان پخش مي كند و هماهنگ كننده برنامه هاي زمان بندي ها ( در بر گيرنده مركز تبادل و معاملات برق ) ، بايد زمان بندي تعديل شده خود را با در نظر گرفتن تلفات انتقال به بهره بردار مستقل سيستم بفرستد . به سخن ديگر ، شركت كننده ها ( مشتركان ) تلفات راتامين مي كند . بااين حال ، تلفات را نمي توان به گونه كامل جبران نمود . چرا كه بار سيستم به طور همه جانبه و دقيق پيش بيني پذير نيست و ضريبهاي توزيع تلفات تقريبي است . در پايان اينكه تلفات باقي مانده بايد از راه يك بازار نا
متعادل زمان حقيقي جبران شود كه اين در بخش آينده بررسي مي شود .
فراهم كردن خدمات كمكي
عبارت « خدمات كمكي » بيشتر خدمات سيستم قدرت و نه فراهم سازي انرژي را در نظر دارد . به ويژه خدمات كمكي وظيفه هاي است كه به وسيله كساني و تجهيزاتي انجام مي گيرد كه توليد، كنترل ، انتقال و توزيع برق را براي پشتيباني از وظيفه اصلي سيستم انتقال به عهده دارند . اين وظيفه ها در بر گيرنده چيزهايي مانند : ذخيره گردان ، ذخيره غير گردان ، تنظيم ، كنترل فركانس ، كنترلتوليد اتوماتيك ، كنترل ولتاژ و توان راكتيو و قابليت راه اندازي از صفر است كه البته محدود به اين چند وظيفه نيست . در FERC ايالات متحده ، بهره بردار مستقل سيستم ها بايد شش خدمات كمكي بدهند : زمان بندي ، كنترل سيستم و ديسپاچ ، تامين توان راكتيو و كنترل ولتاژ ، تنظيم و پاسخ فركانسي ، عدم تعادل انرژي ، بهره برداري از ذخيره گردان ، بهره برداري از ذخيره هاي ضميمه ، در گذشته اين خدمات به گونه اي ساده و طبيعي در يك فعاليت اصلي توليد و انتقال خلاصه مي شد و هزينه هاي توليد انرژي و خدمات كمكي به گونه كلي در تعرفه برق در نظر گرفته مي شود .