پروژه کارآفرینی يخچال خانگي(شركت توليدي گلسان)
دسته بندي :
کارآفرینی »
تولیدی
پروژه کارآفريني يخچال خانگي(شركت توليدي گلسان)در 46 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست:
1)بخش معرفي....................................................4
(1-1)نام ونشاني متقاضيان
(2-1)مشخصات اجراي طرح
(3-1)ترسيم كروكي
(4-1)عنوان کالا: يخچال خانگي
(5-1)ميزان اشتغال زايي طرح
2)خلاصه مديريتي.............................................7
(1 ـ2) چگونگي بکارگيري به عنوان كالاي سرمايه اي،واسطه اي ومصرفي
3) تجزيه وتحليل صنعت:..........................................8
(1ـ3)برآورد مشکلات فعلي در زمينه ي توليد کالا در داخل کشور و
چگونگي رفع آن
(2-3)ه ديدگاههاي کلي درمورد جهت و بازار فروش
4- معرفي محصول............................................24
(1-4) تعريف محصول،ويژگي ها و مشخصات
5-برنامه عملياتي توليد......................................25
(1-5) روشهاي مختلف توليد محصول
(2-5) روشهاي مختلف مونتاژ محصول و انتخاب روش مناسب
(3-5) خط توليد يخچال ـ فريزر
(4-5) دستگاه ها وتجهيزات مورد نياز توليد و مونتاژ
(5ـ5)تجهيزات و تاسيسات عمومي وآزمايشگاهي
(6-5) سازندگان مواد اوليه و قطعات
(7-5) شركت توليدي گلسان
1-بخش معرفي:
1-1-نام ونشاني متقاضيان:
حقوقي:
نام شركت:گلسان نوع شركت:سهامي خاص
تعداد سهام:10000 شماره ثبت:7865
محل ثبت:مشهد تاريخ ثبت:7/7/87
نام ومشخصات سهامدران عمده:
نام ونام خانوادگي :اعظم عادلي تعداد سهام:3500 مبلغ سهام:5000
نام ونام خانوادگي :مريم غني ابادي تعداد سهام:3500 مبلغ سهام:5000
2-1-مشخصات اجراي طرح:
استان:خراسان رضوي شهرستان:مشهد
ابعاد ومساحت محل اجراي طرح:
زميني به مساحت 500متر شهر نزديك:مشهد
فاصله تاجاده اصلي:2كيلومتر به بزرگراه
4-1-عنوان کالا: يخچال خانگي
_تعريف کالا: دستگاهي است داراي يک يا چند محفظه که درجه حرارت آن با استفاده از يک سيکل تبريد ترموديناميکي و با مصرف انرژي الکتريکي به مقدار مورد نياز کاهش داده ميشود و براي نگهداري مواد غذايي بکار مي رود.
ظرفيت توليد : 15000 دستگاه در سال
5-1-ميزان اشتغال زايي طرح:
نيروي انساني مورد نياز:
نيروي انساني مورد نياز ذيلا به تفکيک عنوان شغل و بر اساس يک شيفت آمده است. با توجه به اينکه نيروي انساني خط توليد، مونتاژ و بسته بندي در جدول شماره 3 به تفکيک آورده شده از ذکر مجدد آن خودداري شده و صرفا نتايج جدول فوق به تفکيک کارگر ساده، ماهر و کارگر بسته بند آورده شده است.
-تجزيه وتحليل صنعت:
1-3- برآورد مشکلات فعلي در زمينه توليد کالا در داخل کشور و چگونگي رفع آن:
در حال حاضر محصول توليدي برخي از واحدهاي توليد کننده در داخل کشور از کيفيتي بالايي برخوردار نمي باشد. بر اساس بررسيهاي به عمل آمده ا هم دلايل مربوطه عبارتند از:
1ـ قديمي بودن تکنولوژي توليد (به روز نبودن اطلاعات و دانش فني قديمي بودن روش هاي توليد، قديمي بودن ماشين آلات و تجهيزات فقدان نيروي کار ماهر که پاسخگوي نيازهاي روز اين صنعت باشد).
2ـ پايين بودن کيفيت طرح (مدل و نمونه انتخاب شده براي توليد) و متنوع نبودن آن.
3ـ عدم استفاده از مواد اوليه و قطعات مرغوب
4ـ عدم وجود سيستم کنترل کيفيت مناسب و انجام کنترل کيفي بطور کامل و در مراحل مختلف توليد.
5ـ وابستگي برخي قطعات به خارج از کشور به دليل عدم توليد و يا کم بودن ظرفيت توليد کشور در مقايسه با نياز.
موارد مذکور در رديف هاي 1 و 2 با توسعه فعاليتهاي تحقيق و توسعه در کارخانجات موجود و انتخاب و گزينش تکنولوژي صحيح و مناسب در کارخانجاتي که در آينده احداث خواهد شد و انجام برنامه هاي اصلاحي در برخي کارخانجات موجود قابل رفع مي باشند، عدم استفاده از مواد اوليه و قطعات مرغوب و نيز عدم انجام کنترل کيفي نيز با اعمال مديريت صحيح قابل رفع مي باشند. در زمينه وابستگي قطعات محصول به خارج از کشور اين وابستگي طي سالهاي اخير رو به کاهش بوده است بطوريکه با راه اندازي دو واحد جديد توليد کمپرسور در کشور که ظرف يکي دو سال آينده صورت خواهد گرفت اين وابستگي به ميزان بيشتر کاهش خواهد يافت و اقلام وارداتي را عمدتا ترموستات اواپراتور، مواد مصرفي جهت عايق کاري بدنه و گاز مبرد تشکيل خواهند داد.
موضوع مهم ديگر در ارتباط با واحدهاي موجود استفاده از گازهاي FR12 در سيکل تبريد و ّريال11 براي توليد فوم مي باشد.گازهاي مذکور بدليل اثرات تخريبي آنها بر روي لايه اوزون بايستي با گازهاي که ODP آنها (Ozone Deplation potgnctal) پايين مي باشد جايگزين شوند.
در حال حاضر اين جايگزيني در کشورهاي اروپايي به ميزان 60% انجام شده و تا پايان سال 2008 به ميزان 100% مي رسد فرصت کشورهايي نظير کشورما تا سال 2015 مي باشد. گرچه فرصت مذکور به نظرطولاني ميرسد ليکن اعمال محدوديت در توليد و فروش گازهاي FR12 , FR11 بر اساس پروتکل مونترال و تغييرات بعدي سالهاي 2010 لندن و 2010 کپنهاک باعث مي گردد که بتدريج توليد گازهاي فوق کم شده و قيمت آن افزايش يابد لذا واحدهاي توليد کننده فعلي به منظور جلوگيري از مواجه شدن با چنين شرايطي بايستي در طي اين مدت نسبت به تغيير برخي از تجهيزات خود به منظور استفاده از گازهاي بدون اثر تخريبي زيست محيطي نظير F134A بجاي FR12 در سيستم تبريد و 141B در بخش فوم سازي اقدام نمايند و تغييرات لازم را در طرح محصول خود نيز بدهند.
تغييراتي که در ايران بايستي صورت گيرد عبارتند از:
الف ـ تغييرات در قطعات و مواد مصرفي:
ـ استفاده از گاز F134A بجاي FR12 در سيکل تبريد
ـ استفاده از کمپرسوري که با گاز FB4A کار کند. اين نوع کمپرسور از نظر حجمي حدودا 15% بزرگتر از کمپرسور مشابه با گاز FR12 مي باشد و در آن بجاي روغن ما ينرال از روغن سنتيک استفاده خواهد شد.
ـ استفاده از لوله موئين با طولي حدودا 40% بزرگتر.
ـ استفاده از کندانسور با ظرفيت تبادل حرارتي 10% بيشتر
ـ استفاده از دراير مخصوص گاز FB4A
ـ استفاده از گاز 141B بجاي FR11 جهت توليد فوم
ب ـ تغييرات در تجهيزات:
ـ استفاده از دستگاههاي نشت ياب (Lead Detector) ويژه گاز F134A
ـ استفاده از دستگاه تزريق گاز F134A
2ـ3ـ ارايه ديدگاههاي کلي در مورد جهت و بازار فروش
خريد و استفاده از يخچال که در واقع يکي از وسايل خانگي با دوام مي باشد مانند خريد ساير وسائل مشابه به درآمد خانوار بستگي دارد. گرچه سياستهاي تعديل اقتصادي طي سالهاي اخير باعث گرديده قدرت خريد خانواده ها نسبت به قبل کاهش يابد ليکن تاثير اين کاهش بر روي تمامي کالاها يکسان نبوده و در مورد محصولاتي مانند يخچال بر روي روند افزايش مصرف که ناشي از توسعه برق رساني به روستاها و نيز ضروري بودن اين کالاها مي باشد تأثيري نداشته است. قيمت عمده فروشي توليد داخلي محصول، با مشخصات پيش بيني شده در طرح که به شرکت سازنده و کيفيت آن بستگي دارد در حدود 1200000 تا 1300000 ريال مي باشد اين قيمت براي مشابه وارداتي محصول ا زکشورهاي جنوب شرقي آسيا حدود 2000 دلار مي باشد.
1-5- روشهاي مختلف توليد محصول:
در طرح حاضر که با هدف تهيه هر چه بيشتر قطعات نيم ساخته از خارج از کارخانه و مونتاژ آنها تهيه گرديده، ساخت بيشتر قطعات (جدول 1) بر اساس قراردادهاي فرعي پيش بيني گرديده و تنها سه بخش از عمليات توليد در داخل کارخانه در نظر گرفته شده است اين سه بخش شامل: 1) مراحل ساخت بدنه و اجزاء آن 2) خط کامل رنگ 3) تزريق فوم به بدنه مي باشد.
علت پيش بيني ساخت بدنه و اجزاء آن در کارخانه حجيم بودن و غير اقتصادي بودن حمل آن از فواصل دور مي باشد در مورد خط رنگ نيز علاوه بر موضوع فوق الذکر کاهش کيفيت رنگ هنگام حمل و نقل بويژه از راه دور مي تواند مشکلاتي را ايجاد نمايد و در مورد سوم نيز به دليل ماهيت امر بايستي در کارخانه صورت گيرد. بديهي است در صورتي که محل اجراي طرح در مناطقي باشد که امکان دسترسي آسان به منابع متعدد جهت عمليات فلز کاريو رنگ وجود داشته باشد مي توان از سرمايه گذاري در اين مورد نيز اجتناب نمود.
2-5-روشهاي مختلف مونتاژ محصول و انتخاب روش مناسب:
مونتاژ قطعات مختلف محصول به يکديگر مي تواند به سه صورت «کاملا اتوماتيک»، «نيمه اتوماتيک» و «دستي» صورت گيرد که ذيلا به بررسي آنها مي پردازيم.
_روش کاملا اتوماتيک:
در اين روش خط مونتاژ ويژه مونتاژ مدل (مدلهايي) خاص از محصول طراحي مي گردد و در آن قطعات مختلف محصول در محل هاي مشخصي که به همين منظور در نظر گرفته شده اند قرار داده مي شود. اين قطعات با استفاده از نقاله هاي مختلف به ايستگاههاي مونتاژ منتقل شده و عمل مونتاژ توسط ربات (ROBOT) و با کنترل هاي کامپيوتري و ماشينها و دستگاههاي مخصوص صورت مي گيرد. عمل تست قطعات، پيش مونتاژها و مونتاژنهايي نيز در ايستگاههاي که به همين منظور پيش بيني گرديده اند انجام گرفته و محصول نهايي پس از کنترل هاي لازم در انتهاي خط بسته بندي شده و کارتنهاي آن بر روي پالت قرار گرفته و از خط خارج مي گردد. خصوصيات مهم چنين خطوطي عبارتند از:
بالا بودن سرعت توليد: سرعت توليد در چنين خطوطي بالابوده و به همين علت براي توليد انبوه مورد استفاده قرار مي گيرد.
طراحي خاص و سرمايه گذاري بالا: همانگونه که گفته شد چنين خطوطي بطور خاص جهت مونتاژ مدل يا مدل هايي از يک محصول طراحي و ساخته شده و در آن از ماشينهاي خاص (Special) استفاده مي گردد به همين علت به سرمايه گذاري بالايي نياز دارد.
انعطاف ناپذير بودن خط مونتاژ: با توجه به اينکه خط جهت مونتاژ مدل (مدلهاي) خاصي از محصول طراحي مي گردد در صورتيکه به هر دليلي توليد اين مدل (مدلها) از برنامه توليد شرکت حذف گردد خط مونتاژ قابل استفاده نبوده و بمنظور استفاده مجدد و براي مونتاژ مدل يا محصولات ديگر بايستي در آن تغييرات اساسي صورت گيرد.
وابستگي قسمتهاي مختلف خط مونتاژ به يکديگر و لزوم قابليت اطمينان بالاي خط مونتاژ: قسمتهاي مختلف چنين خطوطي بايستي با يکديگر دقيقا بالانس بوده و با قابليت اطمينان بالايي کار نمايند در غيراين صورت توقف در هر يک از قسمت هاي خط مونتاژ توقف قسمتهاي ديگر و در نتيجه کل خط را به دنبال خواهد داشت. البته در طراحي چنين خطوطي تدابير لازم بمنظور کاهش احتمال توقف خط صورت خواهد گرفت ولي اين احتمال کاملا از ميان نخواهد رفت.