نقطه در معماری
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
معماری
نقطه
در هنر تجسمی وقتی از نقطه نام برده می شود، منظور چیزی است كه دارای تیرگی یا روشنی، اندازه و گاهی جرم است و در عین حال ملموس و قابل دیدن است. از این نظر در ظاهر تشابهی میان این مفهوم از نقطه با آن چه كه در ریاضیات به نقطه گفته می شود، وجود ندارد. در ریاضیات موضوعی ذهنی است كه در فضا یا بر صفحه تصور می شود، بدون اینكه قابل دیدن و لمس شدن باشد. نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی است كاملاً ملموس و بصری كه بخشی از اثر تجسمی را تشكیل می دهد و دارای شكل و اندازه نسبی است. به عنوان مثال وقتی از فاصله ی دور به یك تك درخت در دشت نگاه می كنیم. به صورت یك نقطه تجسمی دیده می شود. اما وقتی به آن نزدیك می شویم یك حجم بزرگ می بینیم كه از نقاط متعدد ( برگ ها) و خطوط ( شاخه ها) شكل گرفته است. بنابراین محدوده ی فضا یا سطح كه همان كادر است نقش تعیین كننده ای در تشخیص دادن نقطه ی تجسمی و معنا پیدا كردن آن دارد. در صورتی كه اندازه لكه یا عنصر بصری نسبت به كادر به قدری كوچك باشد كه به طور معمول نتوانیم جزئیات آن ها را به صورت سطح یا حجم تشخیص بدهیم، می توانیم به آن نقطه تجسمی یا بصری بگوییم.
موقعیت های مختلف نقطه
بسته به این كه نقطه ی بصری در كجای كادر قرار گرفته باشد، موقعیت های متفاوتی را به وجود می آورد. یك نقطه روابط محدود ساده ای با اطراف خود دارد و به همان نسبت توجه مخاطب را به خود جلب می كند. اما چنانچه نقاط بصری متعددی در یك كادر وجود داشته باشند، بر اساس روابطی كه از نظر شكل، اندازه ، تیرگی ، روشنی ، رنگ ، بافت ، دوری و نزدیكی با یكدیگر دارند تأثیرات بصری متفاوتی به وجود خواهند آورد.
گاهی ممكن است نقطه به عنوان كوچك ترین بخش تصویر تلقی شود. در این صورت در اثر تراكم نقطه های تیره تیرگی حاصل می شود و در اثر پراكندگی آنها روشنی دیده می شود.
خط
در زندگی روزمره و در طبیعت، خط حضور چشمگیری دارد. در این زمینه می توان مثال های متفاوتی ذكر كرد. نقوش خطی روی لباس ها، ردیف صندلی ها در سالن امتحانات، خطوط آجرهای چیده شده، سیم ها و تیرهای برق، تنه درختان در كنار خیابان ها ، شیارهای شخم و ..
تنوع مثال ها و نمونه ها به خودی خود نشان می دهد كه منظور از خط تجسمی معنایی نسبی از خط است و آن نشان دادن یك حركت ممتد و پیوسته بر سطح یا در فضاست. بنابراین خط می تواند دو بعدی یا سه بعدی باشد.
جهت خط
خطوط تجسمی بر اساس جهت حركت مداوم در یك مسیر كلی به چهار دسته ی اصلی تقسیم می شوند كه عبارتند از :
الف) خطوط عمودی كه در طبیعت به شكل تنه درختان، تیرهای برق و ساختمان های مرتفع دیده می شوند. مفهوم این خطوط می تواند ایستادگی ، مقاومت و استحكام باشد.
ب) خطوط افقی كه در طبیعت به صورت سطح زمین، خط افق، پهنه دریا یا یك انسان خوابیده دیده می شود. مفهوم این نوع خط می تواند آرامش ، سكون یا اعتدال باشد.
ج) خطوط مایل كه در طبیعت به شكل كناره های كوه، خط رعد در آسمان و سراشیبی دیده می شوند. و در یك اثر تجسمی برای نشان دادن تحرك ، پویایی ، خشونت و عدم سكون و ثبات به كار می روند.
د) خطوط منحنی كه معمولاً در طبیعت به شكل تپه ماهور، انتشار امواج، پست و بلندی زمین و حركت بعضی از جانوران دیده می شوند و در یك اثر تجسمی ممكن است برای نمایش دحركت سیال و مداوم، ملایمت و ملاطفت به كار گرفته شود.
منابع :
كلرو، جزری _ طراحی گرافیك _ ترجمه سهگان فرهنگپور، مارلیك _ 1383
فصلنامه هنر _ شماره 33 _ 1376
كاتالوگ موزه هنرهای معاصر تهران. ویژه آثار و زندگی حسین زنده رودی