مقاله بررسی فراوانی ضایعات پاتولوژیك رحم و سرویكس در نمونه های آسیبشناسی بیمارستانها
دسته بندي :
علوم پزشکی »
پزشکی
مقاله بررسي فراواني ضايعات پاتولوژيك رحم و سرويكس در نمونه هاي آسيبشناسي بيمارستانهاي بعث نهاجا و ميرزاكوچگخان در 25 صفحه ورد قابل ويرايش
1) عنوان طرح به فارسي :
بررسي فراواني ضايعات پاتولوژيك رحم و سرويكس در نمونه هاي آسيب شناسي بيمارستانهاي بعثت نهاجا و ميرزا كوچك خان بين سالهاي 1382 ـ 1377 .
2) عنوان طرح به انگليس:
The study of pathologic uterine and cervix lesion in pathologic cases Nehaja Besat and Mirza kochak khan in 1998-2003 .
3) بيان مسئله و ضرورت اجراي طرح :
3ـ1) وضعيت فعلي مشكل بر پايه اطلاعات و داده هاي موجود
بيماريهاي رحم و سرويكس ، شامل بيماريهاي پوليپ،ليوميوم اندومتريت ، سرويسيت، كانسر رحم ، كانسر سرويكس ، هيپرپلازي اندومتر، اندوميوز، اندومتريوز و ليوميوساركوم ميباشد كه به بررسي وضعيت فعلي اين بيماريها بطور خلاصه مي پردازيم.
پوليپ
پوليپ آندوسرويكس ضايعات تومورال التهابي بي خطري هستند كه در 5ـ2 درصد زنان در سنين بلوغ ديده ميشود، پوليپها غلب كوچك هستند و اين ضايعات به علت ايجاد خونريزي واژينال غيرطبيعي نيازمند به افتراق از ضايعات خطرناكتر ميباشد. (1)
متاپلازي گردن رحم
اصطلاح متاپلازي سنگفرشي هنگامي بكار مي رود كه اپي تليوم مطبق سنگفرشي جايگزين اپيتليوم غددي گرديده باشد اين يافته در سرويكس به حدي شايع است كه عملاً آن را نرمال تلقي مي كنند و تقريباً در تمام زنان در سنين باروري درجاتي از متاپلازي مشاهده ميشود و متاپلازي سنگفرشي شايعترين نوع متاپلازي گردن رحم ميباشد. (1)
نئوپلازيهاي سلولهاي سنگفرشي گردن رحم
پنجاه سال قبل كارسنيوم گردن رحم اولين علت مرگ و مير زنان مبتلا به سرطان در اغلب كشورها بوده است ولي امروزه ميزان مرگ و ميز زنان در اثر سرطانهاي گردن رحم به كاهش يافته و پس از سرطانهاي ريه، پستان، كولون، لوزه المعده، تخمدان، غدد لنفاوي، خون در مقام هشتم قرار دارد. (1)
كارسينوم سلول سنگفرشي گردن رحم (SCC)
علي رغم كاهش مرگ و مير ناشي از SCC ، اين ضايعه كماكان شايعترين بدخيمي دستگاه تناسلي زنان در اغلب نقاط جهان محسوب مي شود، SCC در هر سني از 20 سالگي تا سنين پيري روي ميدهد ولي شايعترين سنين بروز اين ضايعات مهاجم در سن 40 تا 45 سالگي و در ضايعات پيش سرطاني درجه بالا 30 سالگي ميباشد. امروزه با توجه به بكارگيري روشهاي غربالگري و تشخيص و درمان ابتلا به اين ضايعات درحال تقليل است. (1)
ساير كارسينوم هاي گردن رحم
ادنوكارسينومها ها، كارسينوم آدنواسكوآموس، Clearcell careinum و كارسينوم تمايز نيافته در مجموع 25 درصد كل ضايعات سرطاني گردن رحم را تشكيل ميدهد.
آدنوكارسينوم سرويكس 15ـ5 درصد كل كار سينوم هاي سرويكس را تشكيل ميدهد. (1)
اندومتريت
برخلاف سرويست كه يافته اي شايع و كم اهميت است به علت نقش حفاظتي سرويكس و وضعيت آناتوميكي رحم در ارتباط با آن اندومتريت به ندرت رخ ميدهد و اغلب از يك زمينه مستعدكننده قبلي در بيمار خبر ميدهد. (2)
اندومتريت حاد اغلب به دنبال باقي ماندن اجزاء حاملگي پس از سقطها يا زايمان يا وجود جسم خارجي در رحم رخ ميدهد. (2)
اندومتريت مزمن با انفيلتراسيون لنفوسيت و پلاسماسل در رحم مشخص ميشود. (2)
اندومتريوزيس
اندومتريوزيس به وجود بافتهاي رحمي در محلي غير از رحم گفته ميشود. از نظر علائم باليني ضايعه موجب بروز دردهاي لگني مرتبط با قاعدگي ميگردد كه مهمترين علامت اين ضايعه است. اندومتريوزيس شايعترين علت بستري در زنان 15 تا 45 ساله در بيمارستانها ميباشد و 40ـ30 درصد از مبتلايان به اين ضايعه نهايتا دچار ناباروري مي گردند كه مهمترين عارضه اين ضايعه است.(2)
آدنوميوزيس
تهاجم اندومتربازال به ميومتر است كه منجر ميشود رحم در اغلب اوقات بزرگ و ظاهري كم و بيش گلوبال پيدا ميكند، مراجع پاتولوژي اغلب شيوع اين ضايغه را بين 20ـ15 درصد عنوان ميكند در مراجع زنان و زايمان طيف وسيعتري از 8 تا 40 درصد را گزارش كردهاند. (2)
هيپرپلازي اندومتر
هيپرپلازي اندومتر بعلت ارتباط اتيولوژيك با بروز DUB و احتمال ايجاد تغييرات نئوپلاستيك مرتبط با كارسينوم اندومتريال از اهميت فراواني برخوردار است. هيپرپلازي اندومتر شامل انواع ساده ، Complex ، Atypical ميباشد كه در نوع Atypical احتمال بروز بالاي بدخيمي وجود دارد. (2)
كارسينوم اندومتر
مهاجم ترين و شايعترين بدخيمي دستگاه تناسلي زنانه در آمريكا بوده و حدود 7 درصد كل نئوپلاسمهاي دسگاه تناسلي زنانه (بجز بدخيمي پوستي) را تشكيل ميدهد. اين ضايعه اغلب در سنين بالا رخ ميد هد به نحوي كه در سن زير 40 سالگي بسيار نادر بوده و در 80% موارد ضايعه پس از يائسگي كشف ميگردد و بزرگترين گروه مبتلايان 65ـ55 ساله هستند. (2)
آدنوكارسينوم اندمتر 80 درصد بدخيمي آندومتر را تشكيل ميدهد كه از اين بين 50 درصد تمايز يافته و 35 درصد نيمه تمايز يافته و 15 درصد تمايز نيافته است. (2)
ليوميومهاي رحمي
شايعترين تومورهاي لگني زنان مي باشد،ميزان بروز كلي اين ضايعات 10 درصد و ميزان شيوع آن در جمعيت زنان بالاي 50 سال 40 درصد است. (1)
ليوميوم شامل انواع زيرمخاطي، زير سروزي و داخل ديواره اي هست كه بر حسب اندازه و موقعيت ممكن است علامت دار شود. (1)
ليوميوم ساركوم رحمي
نئوپلاسمهاي بدخيم رحمي هستند كه نسبت به ليوميوم بسيار نادر بوده و در گروه سني بالاتري نسبت به ليوميوم ديده ميشود به نحوي كه سن ميانگين 54 سال است. (1)
3ـ4) در حال حاضر براي رفع مشكل چه اقداماي انجام ميشود يا قرار است انجام شود
باتوجه به اهميتي كه بيمارهاي رحم و سرويكس دارند اين بيماريها بايد بيشتر موردتوجه و پژوهش قرار بگيرد و تحقيقاتي كه از قبل صورت گرفته و حتي در حال حاضر تحت مورد مطالعه و پيشرفت هست مؤيد اين اهميت است. (3)
ü كاهش شيوع سرطانهاي گردن مرهون ابداع روش پاپ اسمير و ساير روشهاي تحقيقي نوين و بكارگيري گسترده آنها دردهاي اخير ميباشد و براي كاهش عوارض نامطلوب اين بيماري اقداماتي كه انجام ميگيرد شامل هيستركتومي و جراحيهاي محافظه كارانه ميباشد. (3)
ü براي بيماري اندومتريت نيز روشهاي مطلوب و تاييد شده اي مثل تجويز دقيق آنتي بيوتيك و برطرف كردن عوامل زمينه اي صورت ميگيرد و در صورت شكست اين روشها يا عدم تمايل به بارداري در شخص مي توان از روش هيستركتومي استفاده كرد. (3)
ü براي بيماريهاي اندومتريوز چون بيش از 90 درصد موارد با يافته پاتولوژيكي منطبق بر تشخيص قطعي ميباشد مي توان با بررسي پاتولوژيك از انجام هيستركتومي غيرضروري كاست . (3)
ü در بسياري از موارد هيپرپلازي اندومتر كه با لكه بيني و خونريزي مراجعه ميكند مي توان با انجام بيوپسي و يا D & C به بررسي و تشخيص رسيد و در صورت تشخيص با انجام درمانهاي پروژستروني و پيگيري آنها به درمان ضايعات پرداخت و در صورت عدم پاسخ به درمان يا هيپرپلازي آتيپيك يا عدم تمايل فرد به بارداري بيمار را تشويق به هيستركتومي كرد. (3)
ü در مورد كارسينوم هاي اندومتر هيستركتومي به همراه برداشتن دوطرفه ضمائم رحمي كه بسته به ضايعه مي تواند با برداشتن غدد لنفاوي لگني و پارآئورتيك نيز همراه باشد. تحقيقات جديد نشان داده راديوتراپي كه تا سالهاي اخير به صوت درمان همراه هيستركتومي بطور رايج صورت مي گرفته بجز موارد خاص ارزش درماني چنداني ندارد. (2)
ü اغلب ليوميومهاي رحمي بدون علامت و داراي احتمال بدخيمي كم بوده و نيازي به برداشت آنها نمي باشد و انجام عمل پيشگيرانه به منظور جلوگيري از بروز تغييرات بدخيم در مورد اين ضايعات ضرورتي ندارد. (2)
ü پوليپهاي سرويكس به علت ايجاد خونريزي واژينال غيرطبيعي نيازمند افتراق از ضايعات خطرناكتر مي باشد، اپي تليوم سطح اين ضايعات اغلب دچار متاپلازي بوده اما ميزان بروز نئوپلازي داخل اپي تليايي گردن رحم (CIN) در آنها بيشتر از ساير نواحي سرويكس نمي باشد كه در اغلب موارد با كورتاژ ساده يا برداشتن پوليپها با روشهاي جراحي موجب برطرف گرديدن عوارض ميشود. (1)
3ـ5) پيشنهاد شما با توجه به يافته هاي فوق براي حل مشكل چيست؟
باتوجه به يافته هاي فوق مشخص ميشود زنان پس از بلوغ با توجه به مسائل آناتوميكي و فيزيولوژي، دستگاه تناسلي در معرض انواع يمارهاي خوش خيم تا بدخيم قرار دارند.
لذا پيشنهاد ميگردد كه با بررسيهاي غربالگري و تشخيص و باتوجه به يافته ها و عوامل خطرسازي كه آنها را تهديد ميكند اقدامات درماني صورت گيرد.
توصيه ميشود كه بررسيهاي سالانه پاپ اسمير صورت گيرد، دقت به درمان دقيق و كامل عفونتهاي كه در طول زندگي مبتلا ميشوند صورت گيرد و در صورت استفاده از وسايل مكانيكي پيشگيري از حاملگي مثل ديافراگم و IUD از نظر اندومتريت مزمن تحت بررسي قرار گيرد.
در صورتيكه فرد مبتلا به AUB ميباشد بيوپسي و بررسي كامل صورت گيرد و بيماراني كه دچار هيپرپلازي آتيپيك يا مقاوم به درمان هستند توصيه به هيستركتومي شود.