مقاله بررسی راديوتراپي سرطان سر و گردن
دسته بندي :
علوم پزشکی »
پزشکی
مقاله بررسي راديوتراپي سرطان سر و گردن در 17 صفحه ورد قابل ويرايش
پيشرفت هاي اخير در راديوتراپي در زمينه سرطان سر و گردن
چكيده:
پيشرفت هاي اخير در جراحي بازهم علاج ناپذير بودن سرطان را عنوان مي كنند. اين پيشرفت ها در تومورشناسي به بيماران كمك مي كند كه سرطان سر و گردن در بيماران بهتر شناخته شود. راديوتراپي بطور سه بعدي با شكستگي ها در ارتباط است جراحي با اشعه و راديوتراپي مربوط به استرئوتاكسي، راديوتراپي با پرتوي نوترون، راديوتراپي با ذرات باردار- راديوتراپي بصورت جراحي مشخص مي شوند. اين پيشرفتها با دوز اشعه در ارتباط است كه تومورها مي توانند با اشعه كم شوند و به بافت طبيعي تحويل داده شوند.
علاوه بر اين، شيمي درماني هم مهم است. اين مقاله شرايطي از پيشرفت جديد را در درمان سرطان سر و گردن مشخص مي كند.
مقدمه:
سرطان در منطقه سر و گردن شامل 3% سرطان هاست كه تقريباً 40000 نوع جديد در آمريكا هر ساله ديده مي شود. سيگار كشيدن دليل شايع سرطان سر و گردن است. استفاده از مدار الكلي، بهداشت دهان ضعيف فاكتورهاي خطرساز هستند. اين حالت بي نظمي مشخص شده كه براي مثال ژن Po3 در موتاسيون بيماران سرطاني ديده شده. عفونت با ويروس اپشتاين- بار از انواع پاپيلوها ويروس نوع 6، 11، 16، 18 نقش را در پيشرفت بدخيم بودن سر و گردن بازي مي كنند.
اين بيماران بايد تحت مراقبت قرار گيرند كه اعضاء اين تيم با پيشنهاداتي روبرو شده اند كه مي توانند مراقبت دنداني در تغذيه، روان شناسي، را به حساب آورند. هدف از اين روش چند نظمي افزايش حالت كلي بدون بيماري است. در حاليكه زاد و ولد كاهش پيدا مي كند. چندين پيشرفت اخير در تكنيك اشعه ها و طرح ريزي بيماران مشاهده شده و اين شيمي درماني ادامه دارد تا در اين مقاله پيشرفت هاي مهم بحث شوند.
راديوتراپي (اشعه درماني) قراردادي:
راديوتراپي براي درمان سرطان در بيش از يك قرن كاربرد داشته است. دوز اين اشعهها برحسب واحد (Gy) عنوان مي شود.
كه نشان مي دهد ميزان انرژي در بافت براي هر واحد تون J/kg چگونه است. اين روش اشعه درماني با پرتو خارجي EBRT يك مورد خطي است كه فوتون توليد ميكند. اين ماشين ها از پرتوهاي اشعه x با انرژي بالا و نافذ استفاده مي كنند.
جهت كاهش دادن دوز اشعه كه به پوست تحويل داده مي شود استفاده مي شود. در مقابل الكترونها و اشعه x سطحي محدود به عمق نفوذ و مناسب هستند كه ضايعات سطحي درمان مي شوند. اين درمان با اشعه از طريق درمان با تشعشع يونيزه ارائه شده كه شامل كاشت راديوايزوتوپ مثل ايريديوم 192 و سزيم 137 مستقيماً به سرطان ها مربوط مي شود. در طول اين تشعشع يونيزه، اشعه گاما از منبع راديواكتيو خارج ميشود كه اثر بيولوژيكي يكسان دارند.
در يك درجه كشتن سلولهاي توموري چند دوز كم از اشعه خطري را با دوز بالا نشان مي دهد. بهمين دليل در شكستگي از دهه 1920 از اشعه ها استفاده شد. به طور كل 44 تا 50 Gy اشعه، به 2-8/1 Gy تحويل داده شد.
پس در اين مناطق خطر 15% يا بيشتر در بيماري ميكروسكوپي ديده شد، كه بين 66 و 70 Gy در تومورها پيشگويي مي شود و 2 سانتي متر يا كمتر هستند وقتي راديوتراپي در بيماري پيشرفته با دوز 70 Gy بطور ضروري كنترل تومور را بهمراه داشته باشد و شامل گرهها مي شود.
با يك قانون سرانگشتي مي توان گفت دوز اشعه در كنترل با اندازه تومور افزايش مييابد. در بيماران لنفادنوپاتي، EBRT كنترل بيش از 90 درصد گرههاي گران را 2 سانتي متر يا كمتر اندازه گيري كرده اند. EBRT در دوز 70 Gy يا بيشتر 80 درصد گره هاي 2 تا 3 سانتيمتري را استريل ميكنند. گرههاي لنفاوي بزرگتر از 3 سانتيمتر به تنهايي با EBRT كنترل مي شوند. استثناء در اين قانون كلي متاستاز گره لنفي فاز و فاريرمينژال را در كارسينو، ايجاد كرده كه اينها حساس به اشعه هستند كه از تومور ابتدايي به مناطق ديگر گسترش مي يابد.
شكستگي تغيير يافته (فركشناسيون):
اخيراً افزايش در وين طرح شكستگي ديده شده كه متفاوت از روش قديمي روزانه است. كنترل لوكورژينال در سرطان سر و گردن يكبار در روز بكار گرفته مي شود. به دلايل راديوبيولوژيكي در اين طرح هاي تغيير يافته روزانه سه دوز از اشعه تحويل داده مي شود (حداقل 6 ساعت جدا از سميت كاهش مي يابد) در درمان سرطان و گردن دخالت دارند.
هيپرفركشناسيون:
اين مورد به مصرف دوبار در روز اشاره مي كند. به طور كل در اين نوع بيماري دوز كل بالاتر تقريباً همان ميزان زمان درمان را خواهد داشت و اشعه برحسب موارد بيشتري مصرف مي شود ولي دوزهاي كمتري را نشان مي دهند.
با استفاده از حالت فركشناسيون يكبار در روز دوز كمتري استفاده مي شود كه كل اين دوزها درصد تحمل بافتهايي است كه دير واكنش مي دهند. در نتيجه هيپرفركشناسيون خطر اين پيچيدگي را با همان نوع كنترل مصرف يكبار در روز نشان مي دهد.
اين حالت فركشناسيون بطور افزايشي به معناي كاهش دوره كل درمان است تا مقدار سلولهاي توموري سريعاً كاهش پيدا كند و سرطان تكثير يابد. توليد مجدد سلولهاي توموري يه مرور زمان افزايش مي يابد در دوره كل درمان مطرح است. با كاهش دوره كل درمان و به تعويق انداختن كل جمعيت احتمال كنترل تومورها افزايش مي يابد.
تكنيك همراه با boost (Concomitant-boost)
تغييراتي در تكنيك خاص ديده مي شود كه با اين تكنيك درمان بامصرف يكبار در روز به مدت 5/3 هفته دو بار در روز در 5/2-2 هفته خواهد بود كه اين سلولهاي توموري سريعتر تكثير پيدا مي كند.
اشعه درماني ذرات باردار:
تعداد كمي از اين تسهيلات حول جهان اشعه را با ذرات باردار مثل پروتون ديون سنگين همراه مي كنند. عليرغم اين درمان با فوتون و گاما، انرژي در اشعه درماني ذره باردار جذب مي شود كه در پايان مسير ذرات در بافت عنوان مي شوند. اين واحد دوز در ذرات باردار معادل Gy (GyE) نام مي گيرد. درمان با ذرات باردار زياد نيست ولي به خاطر هزينه تجهيزات دهاميليون دلار در خريد به حساب آمده است. تنها اين تعداد محدود نشانه هايي است از درمان با ذره باردار كه بسيار پر مزيت است و تكنيك استفاده از درمان با اشعه را عنوان مي كند. در تومورهاي جمجمه، مزيت ذره باردار در درمان با اشعه به انرژي در تومور اجازه مي دهد كه در ساختار طبيعي مطرح شود.
از دهه 1980 پزشكان در بيمارستان دولتي ماساچولت، آزمايشگاه كيلكوترون هاروارد، آزمايشگاه لاورني بر كلي، گزارش شده است كه تجارب درماني در تومور جمجمه با اشعه درماني ذره باردار مطرح مي شوند. در سال 1999، مون زن ريدر و ليبش تجارب خود را با اشعه درماني پروتون- فوتون براي جمجمه در بيماران بين سالهاي 1998-1975 به كار گرفتند. 621 بيمار (52% مرد) تجربه و تحليل شدند، 60% كردمس و 40% كوندروساركوماس داشتند 84% تومور جمجمه داشتند و 16% تومور مهرهاي داشتند كنترل موضوعي بدون بزرگ شدن تومورها در تصوير برداري پيگير ميشوند.
مون زن ريدر و ليبش دريافتند كه در ميان بيماران با تومور جمجمه، 10 سال بيشتر در ميان كوندروساركوما نسبت به كوروماس بررسي شدند. تا 10 سال كوندروساركوماس 88 در مقابل 54 درصد مطرح شد كه در ميان بيماران مبتلا به كوندروساركوماس اختلافاتي بين جنس وجود نداشت.
در ميان كوردوماس، مردان بهتر از زنان بودند احتمالات جراحت در اعصاب تحالي و ساقه مغزي 8 و 13% ديده شد. مسير عصبي نوري در 4/4 درصد بيماران بسط داده شد.