مقاله بررسی تعزيه
دسته بندي :
علوم انسانی »
معارف اسلامی
مقاله بررسي تعزيه در 15 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
خاستگاه و زمان پيدايي تعزيه خواني ?
پيوند تعزيه با اسطوره و آيين ?
پايگاه تکوين تعزيه خواني ?
پيوند تعزيه با دين و مذهب ??
تعزيه، رفتاري آييني ??
تعزيه، تکرار تاريخ در اسطوره ??
صورت هاي ادبي و نمايشي تعزيه ??
تعزيه نامه ??
تعزيه خواني ??
تعزيه خواني، يک بازي نمايشي مقدس ??
خاستگاه و زمان پيدايي تعزيه خواني
پيوند تعزيه با اسطوره و آيين
بحث و گفتگو درباره خاستگاه تعزيه و زمان پيدايي تعزيه خواني در جامعه ايران، دو موضوع بسيار مهم در تاريخ تعزيه پژوهي بوده است. پژوهشگراني كه در زمينه تعزيه و تعزيه خواني بررسي و تحقيق كرده اند در مورد اصل و منشأ و تاريخ پيدايي تعيه خواني نظرهايي گاه مشابه و گاه متفاوت با يكديگر ارائه داده اند. هيچ يك از تعزيه پژوهان نيز در پژوهش هاي خود در زمينه خاستگاه و پيدايي تعزيه خواني به يك نتيجه و نظر دقيق و قطعي نرسيده اند و همچنان راه جست و جو و تحقيق درباره اين مقوله گشوده مانده است.
در سرزمين هاي كهن جهان، بيشتر نمايش هاي كلاسيك رشته پيوندي با نمايش هاي آييني و ريشه در اسطوره ها، افسانه ها، عقايد و باورها و به طور كلي فرهنگ عامه مردم داشته اند. مثلاً، آيين نيايش و بزرگداشت ديونيسوس[1]، يا باكوس[2]، خداي تاكستان ها و باروري و شور و جذبه عارفانه، بن مايه نمايش هاي كلاسيك تراژدي و كمدي يوناني بوده اند. ترائوره[3] (بي تا: 33) با اشاره به اين موضوع و استناد به عقيده برخي نويسندگان درباره شكل گرفتن تراژدي و كمدي هجو آميز يونان بر اساس آيين هاي سري ديونيسوسي و مراسمي كه به افتخار باكوس برپا مي شده است، مي نويسد: «نمايش هاي آتن، حتي پس از شناخته شدن به عنوان آثار ادبي و جدايي از مذهب، براي مدتي طولاني بخشي از مراسم جشن و سرور بوده اند».
ايرانيان شيعه نيزبه يقين در ساختن تعزيه و به نمايش درآوردن واقعه هاي كربلا و حديث مصائب سيدالشهدا به سنت نمايش هاي آييني ايرانيان قديم و شيوه اجراي مناسبك و آيين هاي نياكان خود و پاره اي از عناصر اسطوره اي و حماسي سازنده نمايش هاي آييني نظر داشته و از آنها بهره گرفته اند. يكي از نويسندگان مصري مينويسد كه ايرانيان با پيش زمينه هنر تياتر كه در جامعه داشتند، توانستند از شهادت امام حسين (ع) و اصحابش درام هاي مذهبي بيافرينند، در صورتي كه عرب ها هيچ گاه به اين انديشه نيفتادند كه از اين وقايع بهره بگيرند، زيرا در ميانشان هنر نمايش، سنت نبود (ابوالنقه، 69:1367).
نمايش «مصايب ميترا» و «سوگ سياوش» در ايران به احتمال قوي خاستگاه يا اصلي ترين نمونه از آيين هاي زمينه ساز نمايش «مصايب امام حسين» و وقايع كربلا بوده و اين دو آيين در شكل گيري تعزيه خواني تأثير داشته اند.
ايرانياين مهرپرست به هنگام برگزاري مناسك آيين خود، واقعه «مصايب ميترا» را نيز به نمايش درآورده اند. در اين نمايش چند تن از نقش آفرينان صورتك هايي بر جهره خود مي زدند و روي سكويي كه پيروان آيين مهري براي نيايش هاي مذهبي ساخته بودند، مي رفتند و همراه نيايش، واقعه مصايب مهر را نشان مي دادند (رضواني: 167:1357).
در سال مرگ سياوش، مردم بخارا همراه آيين سوگواري سياوش شهادت او را نمايش مي دادند. در اين نمايش، شبيه سياوش را مي ساختند و در عماري يا محملي ميگذاشتند. اين عماري يا محمل كه چهار سويش باز بود روي دوش مي گرفتند و مويه كنان و سينه زنان در گذرگاه ها مي گرداندند.
برخي از پژوهشگران، عناصري از اساطير بين النهريني، آناتوليايي و مصري را نيز در شكل دادن به آيين نمايشي تعزيه مؤثر دانسته و اسطوره تموز، رب النوع جوان بين النهرين را يكي از نمونه هاي تأثيرگذار بر تعزيه ياد كرده اند (يار شاطر، 135:1367).
برخي ديگر مسايب حضرت مسيح و شخصيت هاي افسانه اي و تاريخي ديگر در فرهنگ و سنت هاي هند و اروپا و سامي را در شكل گيري آيين تعزيه خواني مؤثر ميدانند. (بيمن، 30:1979).
پايگاه تكوين تعزيه خواني
تعزيه خواني بيرون از حوزه مسجد و منبر و حيطه عمل و نفوذ دستگاه رسمي مذهب و دور از نظر و رأي جامعه روحانيت و در ميان توده مردم ديندار و متعصب كوچه و بازار تكوين يافت و شكل گرفت. در آغاز، بسياري از فقيهان سنت گرا با شبيه و تشبيه و تعزيه خواني مخالفت مي كردند و به لباس معصومان درآمدن و در نقش آنان ظاهر شدن و شبيه درآوردن هاي مذهبي را گناه و اهانت به ساحت مقدس ائمه اطهار مي دانستند. اين گروه روحان معتقد بودند كه نبايد به قصد عزاداري براي سيدالشهداء و اهل بيت و ياران او، و برا انجام دادن هر كار ثواب يا مستحب به كاري ناشايست و حرام دست زد. مثلاً، حاج زين العابدين كرماني در رساله هفتاد مسأله، لازمه «شبيه به اهل بيت» را «علاوه بر جسارت و سوء ادب» به انبياء و اولياء، «تشبيه مردان به زنان» مي دانست و ميگفت اين كار «در شرع مذموم است» (ستاري، 32:1370 حاشيه).
پس از اينكه تعزيه خواني در جامعه ايران جا افتاد و علاقه توده مردم ديندار شيعه را به سوي خود كشانيد، روحانيان سنت گرا با مشاهده شور و هيجان مردم به حضور در مجالس تعزيه خواني، و دريافت شديد نمايش مصايب ائمه بر عامه مردم و نزديك كردن بيش از پيش مردم به مذهب و دستگاه مذهبي، دست از مخالفت با تعزيه خواني كشديند و رفته رفته به پذيرش آن تن در دادند و اجراي تعزيه را با رعايت شرايطي مجاز و مشروع دانستند.
سوگواري هاي شيعان بغداد در سده 4 ق را مي توان آغازي ترين شكل پيدايي نمايش مصايب حضرت سيدالشهداء، امام حسين (ع) به شمار آورد. بنابر گزارش هايي كه از جغرافي نويسان و تاريخ نويسان اسلامي درباره وقايع سال 352 ق در دست است، به دستور و تشويق معزالدوله ديلمي شيعيان در روز عاشورا با بستن بازارها و تعطيل كا و خريد و فروش گرد هم مي آمدند و در نمايشي حزن انگيز به سوگواري مي پرداختند. در اين روز خيمه هايي در بازارها برپا مي كردند و پلاس از خيمه ها و دكان هاي خود مي آويختند و زنان موي سر را پريشان و صورت هاي خود را سياه مي كردند و در كوچه ها راه مي افتادند و مويه كنان نوحه سرايي مي كردند و به سر و روي خود ميزدند (به نقل از فهيمي، 466:1357-467).
مهمتر از نمايش هاي سوگ شيعيان، اشاره ابن اثير در الكامل به واقعه اي نمايشي در وقايع سال 363 ق است. او مي نويسد مردم سني محله سوق الطعام بغداد گرد آمده بودند، گروهي از آنان زني را شبيه عايشه ساخته و بر شتري سوار كرده بودند و همراه دو تن شبيه طلحه و زبير با گروهي ديگر كه آنها را اصحاب علي بن ابي طالب ميناميدند، جنگي به ظاهر در ميان خود ترتيب داده بودند. فقيه برگزاري اين نمايش را كه در واقع نمايش جنگ جمل بود، در مقام معارضه با شيعيان كرخ، كه به احتمال قوي شبيه واقعه كربلا را در عاشورا نمايش مي دادند، دانسته است (همان،468).
از اواخر دوره صفوي به اين سو عزاداري در روز عاشورا و به نمايش درآوردن واقعه روز كربلا صورت جدي تر و واقعي تر يافت. از آن پس شيعيان ايران در دسته هاي عزاداري عاشورا شبيه هايي از شخصيت هاي مقدس مذهبي و شهيدان كربلا را در محلهها و گذرها مي گرداندند. هر يك از اين شبيه ها، پياده يا سواره و روي ارابه يا چهار چرخه، شرح مصايب شهيدان و اهل بيت امام حسين (ع) را با سخناني منظوم ميخواندند. گاهي شبيه ها نيز بعضي از واقعه هاي كربلا را با حركت هايي م نمودند. نويسنده سفرنامه تاريخ و جغرافياي امروز ايران كه در تاريخ 1739 م/1151 ق به زبان آلماني انتشار يافته است، به نقل از دو سياحت گر انگليسي و هلندي به نام هاي سالامون و ون گخ، به نمايش واقعه كربلا روي ارابه، در زان احتمالاً شاه سلطان حسين (ع) يا نادرشاه، اشاره مي كند و مي نويسد افرادي شرح زندگي و اعمال و جنگ ها و شهادت امام حسين (ع) را روي ارابه هايي در دسته هاي عزا نمايش مي دادند (ممنون،25: 1351).
رفته رفته، شبيه گرداني ها و نمايش ها بر روي وسايل رونده كه نشان دهنده مراحل اوليه شكل گيري شبيه سازي و شبيه خواني بوده است، تحول يافت و به صورت نمايش آئيني- مذهبي شبيه خواني يا تعزيه خواني ميداني و صحنه اي درآمد. به اين گونه كه وقايع كربلا و رخدادهاي مربوط به ان را شبيه خوانان در ميان ميدان ها، حسينيه ها، صحن مساجد و سكوي تكيه هاي شهرها و روستاها براي مردم نمايش مي دادند.
تعزيه، رفتاري آييني
رفتارهاي آييني مردم پديده فرهنگي كهن سالي كه عموماً با اسطوره ها و شعائر مقدس ديني پيوند دارند. اين گونه رفتارها هرچه بيشتر به گذشته باز مي گردند، جوهر ديني-تقدسي و بن مايه اسطوره اي- شعيره اي آنها نيرومندتر و پررنگ تر مي شود.
مردم جامعه هاي ابتدايي و مردم پندارگراي جامعه هاي سنتي امروز، فرق چندان زيادي ميان اسطوره و تاريخ نمي گذارند. براي عامه مردم اين جامعه ها اسطوره نقش تاريخ را دارد و مانند تاريخ واقعيت ها و رويدادهاي دور و گذشته را بيان و آشكار مي كند.
تعزيه در ميان سنت هاي ايراني رفتاري است آييني- نمايشي كه با سخت و پرداختي تاريخي- ديني، ريشه در فتارها و مناسب آييني كهن ايراني دوانده و مايه از اسطوره ها و داستان هاي ايراني گرفته است. داستان هاي واقعه هاي تاريخي هر يك از مجالس تعزيه به صورتي خاص با اسطوره ها و قصه ها درمي آميزد. اگر كسي از چگونگي واقعه هاي تاريخي مذهب تشيع آگاهي نداشته باشد، تمايز ميان تاريخ و افسانه يا اسطوره در تعزيهها براي او دشوارر خواهد بود. از اين روست كه وقايع، داستان ها و رخدادهاي تاريخي تعزيه ها براي عامه مردم گيرايي دل انگيزي پيدا كرده اند.
ماهيت رفتارهاي آييني اي كه بنيادشان صرفاً بر اسطوره ها و پنداشت هاي افسانه اي نهاده شده، با ماهيت رفتارهاي آييني كه بنايشان بر واقعه ها و رخدادهاي تاريخي گذاشته شده است، تفاوت دارد. آيين هاي مبتني بر اسطوره، يك شكل نمايشي از پندارهاي ذهن ابتدايي در جامعه ها، و تفسير و تعبير عيني و عملي انديشه هاي سازنده اين پندارهاست؛ در صورتي كه آيين هاي مبتني بر واقعه هاي تاريخي شكل نمايشي رفتارهايي هستند كه در بيرون از ذهن و پندار مردم و در حيات تاريخي- اجتماعي جامعه رخ داده اند و مردم در آن رويدادها شركت داشته، يا شاهد آنها بوده اند و به تدريج در طول حيات نسل ها طبع ازلي گراي عامه مردم، اين رويدادهاي تاريخي را با مجموعه اي از افسانه ها و قصه ها و باورها آميخته و به صورت آييني- نمايشي درآورده است. تعزيه در شمار آن دسته رفتارهايي است كه در آنها واقعه هاي تاريخي و مذهبي در قلمرو فرهنگ عامه همراه با مجموعه اي باور و افسانه رشد و بالندگي يافته و به صورت نمايش آييني- مذهبي تعزيه درآمده است.
تعزيه، تكرار تاريخ در اسطوره
تعزيه بيانگر وجهي از تاريخ ديني شيعيان و نمايش دهنده صورت داستاني- اسطوره اي از رخدادي واقعي- تاريخي در حوزه حيات قدسي قديسان دين و مذهب در جهان تشيع است. هر مجلس از تعيه نمايشگر نبرد ميان گروهي از نيروهاي اهورايي و مينوي با گروهي از نيروهاي اهريمني و شرير در قلمرو زندگي دنيوي، و برتابنده صورت ويژهاي از قداست و خباثت آدميزادگان بر روي زمين است. مسلمانان شيعه در نمايش آييني- مذهبي تعزيه بر سنت تكرار باز مي گردند و اعمال و رفتارهاي آغازين نياكان خود را، گويي كه در زمان حال روي داده است، آن گونه كه در تخيل دارند و ميپسندند، تكرار مي كنند و باز مي نمايند. تعزيه خواني، صحنه هايي از واقعه هاي تاريخي ار كه حدود يكهزار و چهارصد سال از آنها گذشته و زمينه و صبغه اسطوره اي به خود گرفته اند، احيا و بازگو مي كند.