مقاله بررسی پديده شهرنشيني
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
عمران
مقاله بررسي پديده شهرنشيني در 100 صفحه ورد قابل ويرايش
مقدمه :
شهر و شهر نشيني ايران كه در طول سالهاي متمادي دچار دگرگوني و تغيير بنيادي نشده بود ، همزمان با درگيري در روابط جديد سرمايه داري جهاني وارد دوره اي از تغييرات و دگرگونيهايي شد كه اگر چه ريشه در زير ساخت هاي اقتصادي ( توليدي و صنعتي ) جامعه ايران نداشت اما به هر حال متأثر از شيوه ها و روشهاي نوين توليد و توزيع ، مبادله و مصرف و نيز تحت تأثير عوامل خارجي و داخلي رشد ، چالش هاي جديدي را ايجاد كرد تكامل نيافتن نظام سرمايه داري در ايران به دليل موانع متعدد ساختاري دروني ، افزايش بهاي نفت در دهه پنجاه و اصلاحات ارزي كه خود حاصل پايان عمر هم نشيني نظام سرمايه داري با نظامات آن پيشين بود تأثيرات دامنه داري بر الگوي شهرنشيني و شهر در ايران داشتند . از يك سو استقرار صنايع و كارخانجات در محدودة بلافصل شهرها و عمدتاً كلان شهرها و رواج نسبي روابط سرمايه داري سوداگر و وابسته در آن و از طرف ديگر بي نياز شدن شهرها از بازار روستاها و قطع ارتباط تاريخي شهر و روستا موجب تقويت نقش و جايگاه شهرها شده و از سوي ديگر اصلاحات ارضي موجب تخريب بنيانهاي زيست و معيشت روستاييان گرديده و اينها بر روي هم نامعادله اي ساختند كه حاصلش مهاجرت گسترده روستائيان به شهرهاي بود كه بنيانهاي توليد آن به درجه اي از كمال نرسيده بود كه قدرت جذب انبوه مهاجران را داشته باشد . انبوه مهاجرين جذب شده به شهرها نياز به سر پناه و مسكني داشتند كه با توجه به وضعيت درآمدي خود قادر به تأمين آن نبوده و در عمر كمتر طرح و برنامه اي نيز به تأمين مسكن براي آنها توجه مي شود . آنها كه نمي توانستند در بازار رسمي زمين و مسكن نياز خود را برآورده سازند ، در بازار غير رسمي زمين و مسكن گونه اي متفاوتي از سرپناه را تقاضا مي كردند كه در سالهاي دهه پنجاه آلونك نشيني ، زاغه نشيني و حاشيه نشيني را شكل دادند . اين مجموعه هاي سكونتي حاشيه اي كه در بافت دروني يا حاشيه اي شهرها به ويژه كلان شهرها ايجاد مي شوند . به تدريج جاي خود را به مجموعه هاي سكونتي جديدي دادند كه در خارج از محدوده قانوني كلان شهر و در حريم استحفاظي آن شكل گرفته و در عين مشابهت با آنها متفاوت بودند ؛ امنيت در تصرف و فقدان خطر و تهديد تخريب ، مكان گزيني در حوزه عمل كلان شهر و در طول محورهاي عمده منشعب از كلان شهر و نيز در نزديكي مكانهاي عمده صنعتي و اشتغال عملاً بستري را فراهم ساخت كه جمعيت انبوه مهاجر ساكن در محدوده كلان شهري به سمت آنان سرازير شده و پديده اي جديد را در نظام و مكان كلان شهري شكل دهنده اين پديدة جديد كه با مشخصه هايي چون خودرو بودن و بي اعتنايي به ضوابط و مقررات شهر سازي و ساختماني ، اتكاء به حريم وارده خود جوش مردمي تأثير ناپذيري از مديريت و كنترل هاي دولتي و رسمي و امثال آنها شناخته مي شوند ، « سكونت گاههاي خودرو » ناميده شده اند . آنها نه جزئي وابسته به كلان شهر كه سكونتي گاهي با استقلال نسبي از آن هستند كه حداقل در ابتدا پايه هاي شغلي و معيشتي خود را در كارخانجات و صنايع پيرامون جستجو كرده و سپس و با تأمين خدمات و زير ساخت ها در مراحل بعدي رشد به درجه اي از استقلال خدماتي مي رسند و توسط نهادهاي رسمي به عنوان شهر به رسميت شناخته مي شوند و در هر حال در سالهاي اخير به عنوان نوعي الگوي سكونت جديد ، ما بين شهر و روستا ـ در منطقه كلان شهري مطرح شده اند كه در مورد تهران حدود 20 درصد جمعيت منطقه شهري را در خود جاي داده اند .
اين پديده رو به گسترش كه با چالشهاي نظري ـ كارشناسي و اجرايي متفاوتي مواجه بوده و هست ، نيازمند بازشناسي و كالبد شكافي است تا با شناخت ساز و كارهاي شكل گيري و تحول و عوامل مؤثر در آن تحت مديريت هدايت و نظارت در آيد و تا جايي كه امكان دارد بسامان شده و برنامه دار گردد .
بيان مسئله
افزايش سريع و گسترده جمعيت شهرهاي جهان سوم كه غالباً در حوزه مناطق كلان شهري به وقوع پيوسته است طي سه دهه گذشته موجب بروز عوارض متعدد شهري شده است كه از آن ميان پديده سكونت گاههاي بي ضابطه و حاشيه اي به دليل ارتباط مستقيم با يكي از نيازهاي پايه اي انسان ( مسكن ) اهميت خاصي دارد كه برابر اطلاعات موجود بين نصف تا جمعيت شهرهاي جهان سوم را در خود جاي داده اند . اين در حالتي است كه بخش قابل توجهي از جمعيت شهري اضافه شده جهان سوم نيز در سكونت گاههاي غير رسمي اسكان مي گزينند .
در 1985 بيش از 000/1000 نفر در قاهره ، 000/500 نفر در بانگوي افريقاي مركزي و 000/740 نفر در لوزاكاي زامبيا در سكونت گاههاي غير رسمي و مناطق حاشيه اي ساكن بوده اند .
بر مبناي بررسي هاي طرح مجموعه شهري تهران در طول سه دهه گذشته جمعيت شهر تهران 3/2 برابر اما جمعيت منطقه شهري 8/7 برابر شده است كه خود به مفهوم اسكان جمعيت به مراتب بيشتر در حوزه كلان شهري ( منطقه پيرامون تهران ) است .
ضرورت ، اهميت و اهداف پژوهش
با توجه به روند رو به رشد پديده حاشيه نشيني در شهرهاي بزرگ ايران به ويژه تهران كه مشكلات متعددي را در زمينه هاي اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي و سياسي باعث شده است و از آنجا كه اين پديده به قدر كافي مورد مطالعه و بررسي قرار نگرفته و اتخاذ شيوه هاي درست برخورد با اين پديده مستلزم تحقيقات جامع و فراگيري است كه كليه ابعاد و جنبه هاي پديده حاشيه نشيني را مورد بررسي و دقت نظر قرار دهد ، تحقيق حاضر در راستاي ارائه شناخت دقيق و درست از اين پديده و در نتيجه برخورد صحيح با آن ضرورت مي يابد . طرحهاي شهري و شهرسازي و به ويژه ضوابط و مقررات شهرسازي و ساختماني آنها هنگامي كه با ويژگيها و مشخصات اين سكونت گاهها در مراحل مختلف رشد انطباق نداشته موجب ايجاد بحران و اختلال در روند دگرگوني آنها شده ضمن اينكه از سازماندهي مطلوب آنها بازمانده ، پتانسيل ها و ظرافيت هاي موجود در آنها را نيز به محدويت و تنگنا تبديل كرده است و در بهترين حالت به تكثير آنها در گسترش در پهنه منطقه كلان شهري منجر شده است .
بر اين اساس به نظر مي رسد تحقق حاضر بتواند فرايند شكل گيري ، دگرگوني و تغييرات پدپده و نيز عوامل داخلي و خارجي مؤثر بر آن را تبين نمايد و بستر لازم را براي ارزيابي عيني نتايج و برخوردهاي سياست ها و روش هاي برخورد با پديده فراهم آورد .
3 ـ 1 ـ تبيين تفاوتها و عدم تشابه فرايند و عوامل مؤثر به شكل گيري و دگرگوني سكونتگاههاي خودرو در ايران
پيش از آنكه مبحث فرايند و عوامل مؤثر در شكل گيري سكونتگاههاي خودرو را به پايان ببريم با توجه به تفاوتهاي اين روند در ايران با ساير كشورهاي ( توسعه يافته و نيافته ) بررسي مي شود :
اصولاً به دلايل اقتصادي چون درآمدهاي نفتي و چرخش سوداگرانه سرمايه و پول در جامعه ما و نيز دلايل اجتماعي و فرهنگي چون وجود همبستگي و پيوندهاي اجتماعي قومي و نياز به تصرف ملكي و خانه مشخص ، گونه خاصي از سكونتگاههاي خودرو در ايران شكل گرفته حداقل در مراحل دگرگوني و نسل دوم آنها تفاوتهاي اساسي با كشورهاي توسعه نيافته دارد .
پيران اشاره مي كند كه تا زمان حاضر پيدايش اجتماعات آلونكي در ايران با روند پيدايش آنها در ساير جوامع قابل مقايسه نبوده است ؛ در حاليكه در امريكاي لاتين و جنوب شرق آسيا حداقل در دهه هاي 1960 و 70 شاهد شكل گيري دهها هزار واحدهاي آلونگي هستيم . از طرفي هم ساخت كالبدي آلونك نشيني در ايران به مراتب قابل قبول تر از ساير كشورهاست . ( پيران ؛ 1374 : 126 و 127 )
او بيشتر از اين سه عامل را در اين رابطه مؤثر دانسته و معرفي كرده است :
1 ) درآمد سرشار نفت كه طي دهه پنجاه بازار خدماتي گسترده و براي چند سال متوالي ثبات نسبي شغلي و درآمدي ايجاد كرده است .
2 ) وقوع انقلاب اسلامي و تصرف زمين ( بويژه در تهران ) توسط كم در آمدها و اجراي چند طرح اسكان در اوايل انقلاب .
3 ) اهميت رواني داشتن سر پناه كه در طول تاريخ ايران اهميت خانه و كاشانه و چهار ديواري اختياري و ترجيح محيط بسته اندرون و فرار از محيط نا امن بيرون را ايجاد كرده است .
او معتقد است كه مجموعه اي از عوامل اقتصادي ، رواني و فرهنگي سبب تعديل تمايل به آلونك نشيني شده بدون آنكه زمينه ساختاري مسكن نابهنجار از بين رفته باشد .
حبيبي نيز با رد نظراتي كه درصد و عام كردن موضوع و ناديده گرفتن تفاوت جوامع در رابطه با پديده سكونت گاههاي حاشيه كلانشهر مي باشد اشاره مي كند كه در ايران با توجه به بالا بودن در درآمدهاي ناشي از دلارهاي نفتي حتي اقشار كم درآمد هم از حد درآمد لازم براي زيست برخورداند كه اين قابل مقايسه با حداقل درآمد كشورهاي فقير نيست . در چنين شرايطي كه قطبي شدن سازمان اجتماعي بر مبناي « زرنگي » و انطباق فرد با روابط سوداگرانه تعريف شده و مسكن يافت فضاي و ساخت كالبدي هم كالائي سوداگرانه است . مسكني با حداقل امكانات و سرمايه گذاري تا حدي كه ديگر امكانات سرمايه گذاري را سلب نكند . از طرف ديگر روابط اجتماعي و فرهنگي جامعه ما گستردگي روابط بين افراد و گروهها را موجب شده كه در آن داشتن حريم خصوصي شرط اساسي سكني گزيني است . در نتيجه آن در مقياس ملي كانونهاي زيستي با حداقل امكانات اما حداكثر بهره وري است كه در درون خود اما منسجم و سازمان يافته است . بافتي كه دقيقاً تاريخي است و ساخت و سازمان فضايي آن هم دقيقاً تابع شرايط اجتماعي و اقتصادي حاكم بر جامعه است .
2 ـ نقش ، عملكرد و ويژگيهاي عام سكونت گاههاي خودرو در ايران و منطقه شهري تهران در مراحل شكل گيري و گذار
اگر چه بر مبناي نظريات پيشين سكونت گاههاي حاشيه اي و حاشيه نشيني مصارف فقر و نداري ، جرم و جنايت و آسيب هاي فراوان اجتماعي و فردي ، جرم خيزي و …. تلقي مي شود و آنها حتي در برخي نظريات راديكال مظهر رشد لمپنيسم و طبقات فرو دست معرفي شده اند اما رويكرد نظري دو دهه اخير اصولاً به كاركردهاي مثبت و نقش قابل تأمل اين سكونت گاهها در اسكان كم درآمد ها ، نقطه شروع و تجربه آغازين زندگي شهري ، ضربه گيري در مقابل صدمات و آسيب هاي احتمالي به كلانشهرها ، كمك به تقسيم كار با شهر مادر و مشاركت فضايي با مادر شهر و …. جلب توجه كرده و جلب توجه كرده و راهبردهاي توانمند سازي و كمك به ساكنين جهت ارتقاء وضعيت محيط مسكوني خودشان را در دستور كار قرار داده اند .
اين سكونت گاهها كه زماني آلونك نشينان درون كلانشهرها را تشكيل مي دادند امروزه به صورت مجموعه هاي زيستي به فعاليتي مستقل از شهر مادر در منطقه كلانشهري نقش و جايگاه خود را تثبيت كرده و به رسميت شناخته شده اند . آنها به تدريج سازمان اداري ـ سياسي مستقل خود را پيدا كرده ، عناصر شهري را جذب كرده و نهايتاً به مرحله اي از رشد مي رسند كه در تقسيم كار با شهر مادر شركت كرده و در منطقه كلانشهري نقش و جايگاه خود را تثبيت مي كنند . سكونت گاههاي خودروي پيرامون كلانشهري ايران و بويژه تهران داراي مشخصات و ويژگيهاي متمايز از ساير كشورهاي توسعه نيافته هستند . رشد آنها پس از طي مراحلي و با تهيه طرحهاي رسمي شهري و شهرسازي و حاكميت نسبي ضوابط و مقرارت كه كمتر هم با شرايط و ويژگيهاي زير ساختي اين سكونت گاهها سازگاري دارد متوقف شده و از آن پس سكونت گاههاي اقماري آنها در جرگة رشد سريع وارد مي شوند و گاه حتي نوعي تقسيم كار حوزه اي بين اين مجموعه هاي سكونتي خودرو برقرار مي شود كه برخي از پژوهشگران اطلاق واژه منطقه شهر را مجاز دانسته و بر اين باورند كه كانونهاي زيستي حاشيه اي گونه اي از نوشهرهاي هستند كه در روندي غير كلاسيك كاركرد نوشهرهاي كلاسيك كلاشهر توسعه يافته را بر عهده گرفته اند .
اما در تحليل نهايي به دليل ضعف هاي ساختاري و بنيادي چون هم نواختي و عدم تنوع كافي اجتماعي شغلي ، عدم اتكاء بر مباني رشد اقتصادي منسجم و مبناي مصرفي دكتر توليدي اين سكونت گاهها در جايي بين شهر و روستا مي مانند . ميزان گرايش آنها به هر يك از ايندو ( شهر يا روستا ) تابعي از مرحله رشد ، سابقه قبلي سكونت گاه و مشخصات ساكنين است . به هر حال آنچه در حاشيه كلانشهر تهران اتفاق افتاده است پديده اي جديد در نظام اسكان در كشور است كه خود ريشه اي عميق در زير ساخت هاي شهرنشيني و شهرگرايي و روند شهري شدن در ايران دارد .
سيد محسن حبيبي در تبيين نظري چگونگي دگرگوني مجموعه هاي زيستي پيرامون كلانشهر به اين نكته توجه مي دهد كه دگرگوني اين مجموعه ها نه بر مبناي تحول در سازمان توليدي جامعه و تعريف اجتماعي ـ اقتصادي آن كه بر مبناي استحاله به يك جامعه مصرفي رخ داده است . اگر چه دگرگونيهاي مقدماتي و شكل گيري اين مجموعه هاي ناشي از ايجاد بازار كار در محورهاي منتهي به شهر بزرگ بوده است اما در سالهاي بعد ( بويژه دهه پنجاه به بعد ) آنها ناشي از وجود پول و روابط سودگرانه ناشي از آن در شهر بوده است . حبيبي و ديگران كاركردهاي عام مجموعه هاي زيست پيرامون كلانشهرها نكات زير را مورد تأكيد قرار داده اند :
¨ اين مجموع ها از نظر اسكان جمعيت نقش خود را به خوبي ايفا كرده ند . آنها ضربه گير اصلي سيل مهاجرتها به شهر مادر هستند و در بسياي موارد در عين مجاورت با آن توانسته اند هويتي خاص براي خود و ساكنان فراهم آورند .
¨ مجموعه اسلامشهر با كانونهاي زيستي خود در حال مشاركت قضايي با شهر تهران است . هر يك از اين كانونها مي توانند نقشي با معنا چه در پذيرش مهاجر در چه در توزيع فضايي فعاليتها و جمعيت باز مي كند .
¨ شكل گيري و ظهور اين كانونهاي زيستي نه براي تشكيل كلان شهر ديگر ، بلكه در امتداد نيازهاي كلانشهر اصلي رخ ماده است .
¨ كانونهاي زيستي متشكله اسلامشهر به گونه اي خود بخودي در خدمات رساني . به نقاط زيستي تحت نفوذ مستقيم خود با تهران شريك شده ند . شايد به اعتباري بتوان گفت كه اين كانونها نوشهرهايي هستند كه از طريق فرايندي كلاً غير كلاسيك در شرايط كشور ما ظهور كرده اند .
¨ توسعه مجموعه هاي پيراموني عمدتاً ناشي از موقعيت ارتباطي نسبت به شهر اصلي ( مركزي ) و محورهاي فعاليت شهر است . آنها مكان خوابگاهها نيروي كار صنايع شهر مركزي و محورهاي فعال اقتصادي آنها محسوب مي شوند .
آنها همچنين مشخصات و ويژگيهاي مجموعه هاي سكونتي حاشيه كلانشهر را بر مبناي مطالعه مجموعه اسلامشهر به شرح زير بر شمرده اند :
¨ خاستگاه مهاجرتي ، علل مهاجرت ، ويژگيهاي فرهنگي ، محلي و منطقه اي در سكني گزيني ، مجاورت و همجواري و از آنجا در تشكيل جامعه در خود و جدايي گزيني فرهنگي ـ اجتماعي و گهگاه اقتصادي مجموعه هايي چون اسلامشهر نقشي عهده دارد .
¨ استحاله روستاهاي پيراموني به كانونهاي زيستي جديد سبب شكل گيري « جوامع در خود » مي شود كه خصيصه عهده آنها « خود اتكايي نسبي » ، ارتباط مستقيم با شهر بزرگ و نقاط كار مربوط بدان و عدم ارتباط مستقيم با يكديگر است . آنها با محدوده هاي مشخص كالبدي تعريف مي شوند . آنها عليرغم فاصله نزديك با
هم به سبب خصيصه اجتماعي خود ، ميلي به ادغام در يكديگر ندارند …. گو اينكه با تمركز جمعيت در يك نقطه مواجه ايم اما اين تمركز در درون خود تا متمركز است .
¨ كانونهاي متشكله اسلامشهر در بسياري از موارد با تهران رابطه منسجم و در هم تنيده ندارند بلكه از نوعي خود محوري برخورداند . اين خود محوري / خود اتكايي در خود مجموعه هم مصداق دارد . اين كانونها در داخل خود هم « وابستگي متقابل » ندارند ، به هر يك از آنها در اتصال مستقيم با بند ناف تغذيه كننده كانون ( جاده تهران ـ ساوه ) در ارتباط با مكانهاي اشتغال قرار گرفته و درجه اين اتصال آن اندازه قوي است كه هيچگونه محوري موازي جاده ساوه جهت اتصال ثانوي كانونها شكل نگرفته است . اين امر بيش از آنكه كالبدي باشد ، برخاسته از ويژگيهاي فرهنگي و خود اتكايي كانونهاست .
¨ نظارت اجتماعي غير رسمي ، هويت اجتماعي ـ فرهنگي خاص هر كانون ، جابجايي روزانه به محل كار …. موجب نوعي جدايي گزيني اجتماعي كانونهاي زيستي و خصوصيت يافتن هر چه بيشتر آنها شده و منجر به نوعي امنيت رواني ـ اجتماعي و همبستگي و هم ياري در همه زمينه ها مي شود .
5 ـ 1 ـ نقش آتي سكونت گاههاي خودرو در مسكن شهري
سكونت گاههاي خودرو پديده هايي گريز ناپذير در مناطق شهري محسوب مي شوند . شهرهاي بزرگ از دير باز مهاجران را از روستاها و شهرهاي كوچكتر به خود جلب كرده اند و اين مهاجرتها به ايجاد سكونت گاههاي خودرو بيشتر انجاميده است . هيچ راه حل جامع و سريعي براي اين معضل وجود ندارد . با توجه به گريز ناپذير بودن اين پدپده و ضرورت دارد نگرش به اسكان غير قانوني ، ساكنان غير قانوني و سكونت گاههاي غير قانوني دگرگون شود . يك رهيافت كه با اقبال مقامات دولتي مواجه شده است ، رهيافت توانمندسازي بوده است . در اين رهيات به جاي اتخاذ نگرش تقابلي ، دولت ها سعي مي كنند محيطي توانمند ساز به وجود آورند كه مردم در اين محيط با استفاده از منابع خودشان ، راه حل هايي منحصر به فرد براي مشكلات مسكن خود پيدا كنند .
Defining squatter setflements
نوشته : Hari srinivas
آدرس اينترنتي :
2 ـ دو مورد پژوهشي
الف ) مصر
منشيت ناصر ( Manchiet Nasser) كه با جمعيتي بين 350 تا 500 هزار نفر در مركز قاهره واقع شده ، بزرگترين سكونت گاه غير رسمي در مصر است اين منطقه به مدت بيش را چهاردهه ساكناني را از نواحي روستايي به خود جلب كرده است كه در جستجوي خدمات بهتر و درآمد بيشتر بوده اند . زمين پر از پستي و بلندي منشيت ناصر و نيز فقدان خدمات شهري اساسي همچون آب آشاميدني ، بهداشت ، دسترسي به راه و تاسيسات مراقبتي شده تا اين منطقه به منبع خطر و ناامني تبديل شود . در طول سالها ، ساكنان منشيت ناصر كوشيده اند تا از آسيب پذيري بهداشتي و اقتصادي خود بكاهند ، اما تا زماني كه مقامات محلي و كشوري به كمك آنها نشتافتند ، زندگي در اين سكونت گاه همچنان با خطر همراه و رو به وخامت بود . مداخله و كمك مقامات دولتي كه با را ضماير متخصصان بومي و بين المللي انجام شد ، اسكان برنامه ريزي براي ارتقاي سطح زندگي در اين سكونت گاه را به شيوه اي كه ساكنان آنجا را توانمند سازند و آنها را در فرآيند تصميم گيري وارد ، فراهم آورد . مشاركت دولت ـ جامعه در منشيت ناصر عامل اصلي موفقيت در اجراي اين برنامه است و بايد در ساير كشورهاي آفريقايي كه با مشكل سكونت گاههاي غير رسمي در مراكز مهم شهري فرد روبرو هستند ، اجرا شود .
تجزيه منشيت ناصر از بسياري جهات نخستين تجربه از اين نوع و مصر بود . نخستين براي بود كه دولت مصر باعث رفت ساكنان در چنين مقياس به ارتقاي سطح كيفي زندگي در يك سكونت گاه غير رسمي اقدام جديد مورد استفاده قرار گرفته ، منحصر به فرد بود . ساز و كارهاي اجراي اين طرح براي تحسين بار در طرحي كه دولت از آن حمايت تامي مي كرد ، اجرا شدند . از تجربه مشيت ناصر درسهاي زير گرفته شد :
1 ـ توسعه تدريجي اتحاد بين گروه هاي به حاشيه رانده شده جامعه و دولت از طريق گفتگوي شفاف و سازنده ممكن است .