مقاله بررسی دغدغه های یک معلم بیا طرحی نو در اندازیم
دسته بندي :
علوم انسانی »
تاریخ و ادبیات
مقاله بررسي دغدغه هاي يک معلم بيا طرحي نو در اندازيم در 15 صفحه ورد قابل ويرايش
مقدمه
تحقيق و پژوهش يك معلم از مسائل كلاس و دغدغههايش در سر كلاس درس ناشي ميشود و در اين راستا مسائل و مشكلاتي همواره در سر راهش وجود دارد كه تمام ذهن و وجود و حتي زندگياش را تحتالشعاع خود قرار ميدهد. چون با انسان، با فكر و انديشه و مغزها سروكار دارد بنابراين هر تحولي در جامعه پيش آيد و هر چه جهان صنعتيتر شود مشكلات او هم متغير ميشود.
و من نيز، كه از سال 58 بعنوان معلم ديني و قرآن در منطقه 20 سعادت خدمت به جامعه و نسل جوان پيدا نمودم، با اين عنوان بيش از حد احساس مسئوليت و سنگيني اين بار عظيم را بر دوش خود حس ميكردم، كه چگونه ميتوانم اين كتاب وحي، و اين هدايتگر بشر را آنگونه كه شايسته و بايسته است با شيوهاي درخور سن و ذهن و استعداد اين نونهالان عزيز تدريس كنم.
ابتدا از خداي خود و ائمه معصومين كمك خواستم تا مرا در اين راه پر خطير ياري بفرمايند تا شايد بتوانم ذرهاي از اقيانوس بيكران را در وحله اول خود و بعد به عزيزانم بچشانم.
مسائل و مشكلات
من نيز با مسائل و مشكلاتي روبرو بودم. از جمله ظاهر كتاب قرآن: كه بسيار ساده و بدون هيچ نقش و نگار و بدون رنگآميزي كه بتواند قدري دانشآموزان را به خود جلب كند. با آيات طولاني كه به نظر ميرسيد براي نوجوانان غير قابل تحمل وخسته كننده است، و كلاس نيز ظاهري خشك و بيروح، در صورتيكه قرآن سراسر زيبائيست، همه آياتش از زيبايي و محتوي و ريتم و خاصي برخوردار است. و بسيار جذاب و شيرين است. در فكر اين بودم پس چرا به ظاهر آن توجه نميشود كه در دانشآموزان ايجاد شوق و انگيزه و رغبت كند، تا آنان با عشق و علاقهاي خاص به اين كتاب آسماني و راهگشاي زندگي بشر رو ميآورند تا خود راه حق و باطل را تشخيص دهند.
راهكار
در وحله اول ديدم كاري از من ساخته نيست كه بتوانم تغييراتي در ظاهر قرآن ايجاد كنم چون مسئول و مولف كتاب نيستم و پيشنهاد و انتقادها هم به اين زودي جواب نخواهد داد. سعي و تلاشم را بر اين نهادم از راههاي مختلف، و آنچه در توان دارم بكار گيرم، تا ايجاد انگيزه و شوق و شور و اشتياق را در دانشآموزان، اين فطرتهاي پاك بوجود آورم. شايد از اين طريق بهتر به سخنان خداي خود و استعدادهاي خداداده و پاك خود پيبرده و چراغ هدايتي در فراسوي راهشان باشد و همواره با قرآن انس و الفت خاص پيدا كنند و سرشار از عشق و معنويت شوند و بذري باشد كه انشاءالله روزي ببار نشيند.
با اين انديشه هر لحظه در فكري، خلاقيتي و تحولي براي كلاس درس خود بودم.
اولين گام
اولين قدم اين بود كه احاديث ائمه معصومين (احاديث كوتاه) را با ريتمي كه در خور سليقه و شوق دانشآموزان بود آماده ميكردم و هنگام شروع كلاس برايشان ميخواندم و آنها تكرار ميكردند و چون آهنگين بود لبخند و شوق و علاقه را در آنها لمس ميكردم و اين باعث شد كه هر هفته كاري جديد ارائه دهم، هر موقع احساس ميكردم خسته شدند از آنها ميخواستم حديث را بخوانند. و با اشتياق زيادي شروع به خواندن ميكردند و گاهي ميگفتند: خانم دوباره دوباره.و يا بعضي از قسمتهاي كتاب قرآن را با ريتمي خاص تلاوت ميكردم و تحولي در كلاس ايجاد ميشد، و باعث شادي و شوق در ورحيه آنان ميشد. گاهي از خود آنان ميخواستم حديثي، يا آيهاي را اينگونه تهيه و براي دوستانشان بخوانند. با اين كار هم دانشآموز يك حديث را آموخته و كلاس هم شاد و پر شور و شوق ميشد و بعد سعي ميكردم كه بتوانند در عمل پياده كنند . (مثلاً حديث امام علي (ع): ميگفتم قال علي (ع) (2) فكّر فكّر ثُمّ تَكّلُم (2) فكر كن، فكر كن، بعد صحبت كن (2).
كه حضرت فرمودند دوبار فكر كن و بينديش، و بعد از انديشيدن صحبت كن.
تا اينكه در سال 60 از طرف اداره منطقه 20 تهران به سميناري براي بررسي كتب ديني دعوت شديم و در آنجا ساعتها مشغول شنيدن بودم. فقط مستمع بوديم! و خيلي خسته شديم در بين اين ساعات وقتي براي استراحت و پذيرائي مختصر انجام شد من كه گرسنه و خسته شده بودم اين پذيرائي برايم دلچسب و لذيذ بود و به جانم نشست. اين خود جرقهاي در ذهنم ايجاد نمود كه من هم ميتوانم طرحي براي بهتر شدن كلاس قرآن داشته باشم. با دانشآموزان مشورت كردم و آنها نيز نظرشان مثبت بود. بفكر كاري هدفمند و خداپسندانه شدم از جمله:
گل و شمع و ريسههاي مخصوص تزئين)
8- انتخاب نام براي هر گروه: با توجه به سورههاي قرآني، دانشآموزان نام يكي از سورههاي قرآني را براي خود انتخاب ميكردند و كارتي هم طبق سليقه خودشان تهيه ميكردند و نام سوره روي آن نوشته ميشد و گروه به نام همان سوره شناسائي ميشد. (مثلاً گروه شمس) هدف از اين كار شناخت دانشآموزان نسبت به كل سوره بود چون آنها فكر ميكردند قرآن درسي از قرآن كريم جداست.
در آن سالها نوار درسي تهيه نميشود (از طرف اداره) خودم در منزل آيات هر درس را به ترتيب كتاب درسي از نوارهاي قاريان مختلف تهيه و ضبط مي كردم و بصورت كاست به كلاس ميبردم از آن استفاده ميكرديم تا دانشآموزان صحيح تلاوت كنند.
طرحي ديگر -2
گاهي دانشآموزان را به نمازخانه ميبردم و تا تنوعي در شكل كلاس باشد و دانشآموزان دورتادور يكديگر مينشستند. آنزمان رحل نداشتيم بفكر تهيه رحل شدم با همكاري آنان به تعداد يك كلاس 40 نفري رحل تهيه شد و بصورت سنتي از نمازخانه استفاده ميكرديم و وسايل پذيرائي را در وسط قرار ميدادند و با شكل خاص و زيبا مشغول تلاوت ميشدند.
انتقالي:
در سال 74 از منطقه 20 به منطقه 5 مدرسه حضرت فاطمه (س) در شهرك اكباتان منتقل شدم در اينجا با مدرسه جديد و دانشآموزان با ظاهري جديد (از جهت فرهنگي) آشنا شدم. در اينجا نيز كلاس قرآن مثل تمام كلاسهاي ديگر برگزار ميشد بقول معروف روز از نو و روزي از نو:
مدير مدرسه سركارخانم يغمايي بودند و مدرسه دو نوبت بود و من در نوبت بعد از ظهر كار ميكردم ابتدا طرحم را با مدير محترم مدرسه در ميان گذاشتم و ايشان كه تا بحال با چنين تحولي از سوي معلمين آشنا نبود با علاقه زيادي استقبال كردند و اجازه كار را دادند و بعد با دانشآموزان مطرح كردم و آنها نيز با شور و شوق بسيار از اين طرح استقبال كردند. از دانشآموزان خواستم همكاري كنند و هر كدام نفري 10 تومان براي خريد رحل بياورند.
و گفتم پرداخت اين پولها اگر با نيت قربه الي الله باشد انشاء الله ذخيره دنيوي و اخروي آنان خواهد شد و ما ميتوانيم تا زنده هستيم با كارهاي خوب و عمل صالح و خدمت به قرآن توشه سفر آخرتمان را پربارتر كنيم. و آنان با اشتياق فراوان پول آوردند و بعد از جمعآوري آن رحلهايي تهيه شد.
دانشآموزان براي برگزاري كلاس درس به نمازخانه ميرفتند، و بشدت علاقمند بودند زيرا كه برايشان متنوع بود و هر دانش آموز يك رحل داشت وقتي در پشت رحلها قرار ميگرفتند احساس ميكردند يك قاري بينالمللي هستند و اين حس باعث ميشد كه تلاش بيشتري در يادگيري قرائت داشته باشند و گاهي نيز از خانوادههايشان دعوت ميكردم كه در كنار فرزندانشان در كلاس حضور پيدا كنند و شاهد تلاش و توانايي آنان باشند. و بعضي از همكاران نيز از اين طرح استقبال كردند از جمله سركار خانم بقائي كه از شمال به تهران منتقل شده بودند و بسيار با انگيزه با من همگام و همسو شدند و در ايجاد تحول و تشويق دانشآموزان حركت ميكرديم. البته اين خانم چند سال پيش بازنشست شدند و اكنون در مكان مقدس كهريزك مشغول خدمت به آن عزيزان هستند و همچنان يك معلم فعال و پرشور در آنجا نيز به كار فرهنگي مشغول هستند و از خداوند متعال خواهان سلامتي كامل و عاقبت به خيري برايشان مسئلت ميكنم.