مقاله بررسی نگرشي بر تاريخ گزيده اثر حمدا... مستوفي
دسته بندي :
علوم انسانی »
تاریخ و ادبیات
مقاله بررسي نگرشي بر تاريخ گزيده اثر حمدا... مستوفي در 26 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ............................................................................................................... 3
وضعيت اجتماعي و ادبي عصر حمد الله مستوفي............................................. 5
علل برتري كتاب تاريخ گزيده........................................................................... 7
مباحث و قسمت هاي تشكيل دهنده تاريخ گزيده ............................................. 9
مآخذ تاريخ گزيده ............................................................................................ 11
نام و موضوع تاريخ گزيده .............................................................................. 11
چگونگي نثر تاريخ گزيده.................................................................................. 12
بررسي اثر از لحاظ سبك شناسي ................................................................... 16
موضوع ها و انواع نثر فارسي دردوره ايلخانان.............................................. 17
بررسي مضامين و موضوعات اثر................................................................... 19
چند نكته در مورد اثر حمد الله مستوفي............................................................ 21
فهرست منابع و مآخذ....................................................................................... 24
مقدمه
در قرن هشتم و در عهد حكومت ايلخانان در سال 685 هجري ، اديب و مورخ و جغرافي داني برجسته به نام حمد الله مستوفي ديده به جهان گشود. وي از آغاز جواني بنابر سيرت آبادي و اجداد خود به خدمت ديواني اشتغال داشت. از آثار ارزندهي وي “كتاب تاريخ” گزيده است كه آن را در سال 730 هـ . در خلاصهي تاريخ عالم بنام خواجه غياث الدين محمد تاليف نمود . اين كتاب در تاريخ عمومي و تاريخ اسلام و تاريخ ايران تا عهد مولف ( دورهي ايلخانان ) است و در پايان آن دو باب در تاريخ علما و شعراي عرب و عجم و ديگري در تاريخ قزوين و ذكر تراجم رجال آن شهر بر كتاب افزوده شد كه خاص از باب اطلاع بر احوال و رجال و علم و ادب دارد.[1]
از مراتب اهميت اين كتاب آن است كه ادوارد برون [2]و نيكلسن [3] ترجمهي خلاصهيي از آن را به انگليسي ارائه داده اند و نيز ادوارد برون قسمت مربوط به احوال شعراي ايران را از اين كتاب جداگانه در سالهاي 1900-1901 به انگليسي ترجمه و در مجلهي انجمن پادشاهي انگليس منتشر كرد.
حمد الله مستوفي در آثار خويش در خصوص خود و خاندانش اطلاعات ارزنده اي ارائه داده است و در كتاب تاريخ گزيده شرح نسبتاً دقيقي در مورد اصل و خانوادهي خود بدست داده است و اصل خود را عرب معرفي مي كند و شجرهي خود را به حربن يزيد رياحي مي رساند.[4] وي از يك خاندان كهن مستوفيان قزوين بود كهيكي از اجداد او به نام فخرالدوله ابومنصور كوفي در سال 223 هجري به حكومت قزوين منصوب شد و از آن پس ، خاندانش در اين شهر باقي ماندند و همه به عنوان مستوفي قزوين ادامهي حيات دادند. پدر وي نيز با همين سمت مستوفي دستگاه ايلخانان بود. وي از حواشي رشيدالدين فضل الله بود و با سمت استيفاء كارهاي ديواني مي كرد و برادرانش متصدي مشاغل دولتي و صاحب ثروت و دستگاه بودند و چون استيفاء و مشاغل مهم ديواني در آن زمان نياز به داشتن تعليمات كافي در ادب و تاريخ بود پس افراد خانواده وي و خود او از چنين تربيت با ارزشي بهره مند بودند.
از وي سه اثر برجاي مانده كه در جاي خود به ويژگيهاي آنها اشاره مي شود ولي كتاب تاريخ گزيدهي وي يك اثر تاريخي و ادبي محسوب مي گردد كه در اين مقاله سعي شده است تا به صورت اجمالي مورد بررسي قرار گيرد .
وضعيت اجتماعي و ادبي عصر حمدالله مستوفي
دكتر ذبيح الله صفا وضع اجتماعي اين دوره را اينگونه بيان مي كند: “ وضع اجتماعي قرن هشتم هجري با اختلافات سران مغول در عهد ايلخانان و علي الخصوص بعد از مرگ ابوسعيد بهادر و كشاكش هاي پياپي امراي مختلف بر سر فرمانروايي نواحي ايران ،همراه بود .”[5]
البته بايد خاطر نشان نمود كه“ در عهد ايلخانان ، اگر چه برخي از آنان كوشش داشتند كه موجبات آرامش اوضاع را فراهم آورند ليكن چون سرداران و سپاهيان آنان همه از مغول بودند ، هر وقت و هر جا كه لازم مي دانستند شدت عمل سابق را تجديد ميكردند.
بنابراين استقرار حكومت ايلخانان در ايران كه به ظاهر دورهيي آرام تصور مي شد هم ، خالي از محنت هاي دوران حمله و هجوم مغول نبود . [6] دورهي حكومت ايلخانان[7] مغول از لحاظ ادبي و فرهنگي يكي از دوره هاي روشن حيات عقلي ايران است . هرچند در نتيجهي حملهي خونين مغول و انهدام آثار تمدن و فرهنگ، سطح علم و معرفت در ايران به صورت چشمگيري تنزل كرد ؛ اما ، براستي چراغ نبوغ ايراني حتي در آن روزگار هولناك خاموش نگرديد و پس از مدتي ركود و تنزل و بهت زدگي ، بار ديگر ادبا و علما در رشته هاي گوناگون شعر و ادب و ترجمه و تفسير و … استعداد خود را به كار گرفتند و در زمينه هاي مختلف درخشيدند تا جايي كه حتي خود را به دورهي پيش از مغول رساندند ، از آن جمله در زمينهي ادبي و تاريخي .
نگارش تاريخ در اين دوره امتيازات خاصي داشت زيرا كتب تاريخي زيادي به صورت محدود يا مفصل نوشته شد و تا به امروز بر جاي ماند. در اين دوره علوم ادبي در راه خلاصه كردن اثرهاي پيشينيان و تهيهي كتب درسي براي استفاده محصلان گام بر مي داشت. به همين علت اگرچه در اين “ دوره ( قرن هفت و هشت هجري ) كار زياد در دانش هاي ادبي انجام شد ، اما عمل ابتكاري تازه ، كم بود و باسقوط بغداد ، زبان عربي ديگر زبان حكومتي نبود ولي همچنان زبان علمي و ادبي محسوب مي شد و بيشتر تاليف هاي عالمان ايراني به آن زبان صورت مي گرفت.” [8]
هجوم مغول و اثرهاي آن مانند هر تغيير بزرگ اجتماعي نتيجهي خود را يكباره نشان نداد ، بلكه اثرهاي اين حمله را بايد از قرن هشتم به بعد كه عهد انحطاط علم و ادب در ايران است ، جستجو كرد. بعد از قرن هفت و هشت چون ديگر ايران با حملهي بنيان كن و خانه براندازي از نوع حملهي مغول مواجه نگشت اثرها و تاليف ها يي كه در اين دو قرن يا بعد از آن بوجود آمد ، تقريبا همگي بر جاي ماند و همين امر ممكن است محقق را به اشتباه اندازد تا تصور كند كه اين دو قرن از حيث ايجاد آثار و تربيت عالمان و اديبان، دورهي خوبي بوده است.
بنابراين ، تسلط مغول و ايلخانان بر حكومت ايران ، باعث يك انحطاط سريع در تمدن و فرهنگ ايراني و از آن جمله ادبيات فارسي گرديد كه نتيجه هاي آن از ميانهي قرن هشتم به بعد در تاريخ تمدن و فرهنگ ايراني آشكار شد .
مضامين و موضوعات تاريخ گزيده
از نكات مهم وقابل تامل اين كتاب كه بر محاسن و اهميت آن مي افزايد كثرت اسامي،اشخاص ، اماكن ، كتب ، اقوام و قبايل و خاندان ها است كه خود يكي از ويژگيهاي برجسته هر كتاب تاريخي است و نيز يك منبع اطلاعاتي بسيار مفيد در زمينه هاي تاريخي ، ادبي ، جغرافيايي و … به شمار ميرود. به عنوان مثال در اين كتاب، به نام 3526 نفر اشاره شده است و نيز به نام 431 اشاره رفته است . و يا در فصل ششم از باب پنجم كه در ذكر شعرا در دو گروه عرب و عجم مي باشد به نام 12 شاعر عرب و نمونه شعرهاي آنان به نام 86 تن از شعراي عجم و شرح حال مختصري همراه با نمونه اي چند از اشعارشان پرداخته شده است .
چه شعراي معروفي چون رودكي ، انوري ، خاقاني ، نظامي و چه شعرايي چون بنت البخاريه ، ملك محمود تبريزي ، كوتوال ، مبارك شاه غوري كه شايد نام آنها در كمتر تذكره اي آمده باشد، اشاره شده است.
معرفي او در باب شعرا كاملا به اجمال صورت گرفته و اكثر آنان را در حدود يك الي دو سطر معرفي مي كند و شعراي معروفتر را در چند سطر . و برخي از شعرا چون سنايي ، شمس سجاسي ، شمس الدين كاشي را به اختصار معرفي نمود. بدون آنكه نمونه اي از اشعار شان را ارائه بدهد . به عنوان مثال “ جمالالدين اشهري به تبريز در سنه ستمايه در گذشت و به معتبره الشعرا پرخاب مدفون شد. اشعار نيكو دارد.”[9]
درتاريخ گزيده در ذكر آفرينش كاينات به نكات نجوم و مباحث و سير و مراتب آفرينش نيز اشاره شده است :
“ هر دو عالم از صورت آفرينش عقل كل پيدا گشت كه از عقل كل ، نفس كل و هيولي پديد آمد و از آن چهار عنصر و به بالاي آن اطباق نه آسمان محيط شد و در خلقت به تقدم زمان هيچيك بر ديگر محتاج نشد . ” [10]
كتاب تاريخ گزيده را بايد هم تاريخ عمومي دانست و هم تاريخ مذهبي و هم تاريخ ادبيات و … در مورد پيامبران از حضرت آدم تا حضرت خاتم را ذكر نموده است كه بر روي هم نام 93 پيامبر را آورده و در مورد هر يك توضيحاتي آورده است . به عنوان مثال “ اسماعيل عليه السلام را خداي تعالي پيغمبري داد و به يمن مدت فرستاد. پنجاه سال ايشان را دعوت دين ابراهيم ميكرد. اندكي ايمان آوردند . چون عمرش به صد و سي سال رسيد، درگذشت . او را در جنب مادرش ، در حرم كعبه دفن كردند.”[11]
يكي ديگر از مضامين كتاب تاريخ گزيده در ذكر پادشاهان پيش از اسلام است در فصل اول آن در ذكر پيشوايان به ذكر يازده پادشاه ميپردازد كه گويي كاملا به شاهنامهي فردوسي توجه داشته است .
چند نكته در مورد تاريخ گزيده
به علت خدمات ديواني و استيفاء مي توان به راحتي نتيجه گرفت كه مولف تاريخ گزيده در اين كتاب ، زبانش از بيان حقايق بعضي مسائل به عنوان يك مورخ قاصر بوده است و اين مساله را در لابه لاي كتابش مي توان ملاحظه كرد ، زيرا وي معاصر و جيره خوار سلطان مغول بوده و نمي توانسته علت اصلي بعضي وقايع را ذكر نمايد از جمله :
“ با فرمانروايي ابو سعيد ايلخاني هرج و مرج ملوك طوايف بار ديگر به تخت برآمد و تا ظهور تيمور به درازا كشيد . وي كودك بود كه بر مسند ايلخانان تكيه زد و كارها بر دست امير چوپان مي رفت كه با پسرانش ممالك ايلخانان را در تصرف داشتند .”[12]
“ چون امير چوپان به خراسان رسيد ، پسر مهتر خود ، حسن ، را به ولايت زاول و كاول به جنگ ترمه شيرين فرستاد . ترمه شيرين منهزم شد و او در آن ولايت قتل و غارت عام كرد و در مزار سلطان غازي محمود سبكتگين رحمه الله به غزنين بي رسمي ها كردند و گور او بشكافتند و مصاحف پاره كردند . لاجرم حق تعالي هم در آن جنگ ، نكبت به خاندان ايشان فرستاد و در خاطر پادشاه اسلام افكند كه به تدارك كار ايشان مشغول گردد . چون ايشان در هر كس از امراي دولت و مقربان حضرت شوكتي يافتند ، به بهانهي آنكه قصد ايشان دارد ، تمامت را برداشتند و عرصهي مملكت خود را صافي پنداشتند و بقوت دولت مغرور شدند . پاد شاه در كار ايشان فرصتي مي طلبيد … ” .