مقاله نگهداري و پشتيباني، حمل و نقل و طراحي شهري
دسته بندي :
علوم انسانی »
حمل و نقل
مقاله نگهداري و پشتيباني، حمل و نقل و طراحي شهري در 27 صفحه ورد قابل ويرايش
چكيده:
اين متن در واقع يك ديد جهاني از پشتيباني كه در مورد شهرها صورت ميگيرد آماده مي نمايد. آن بيان مي دارد كه بسياري از توافقات در حال رشد هستند از جمله طراحاني كه نگهداري يك اساس عالي را براي يك برنامهريزي كلي و براي پيچيدگي هاي يك جامعة در حال ساخت آماده مي نمايند. اگرچه مخالفتهاي روشني در رابطه با توزيع و انتشار آن و در رابطه با چگالي و تراكم شهرها و زيرساختهاي حمل و نقل وجود دارد. بعضي راه حلهاي مفيد هم دنبال خواهد شد.
مقدمه:
توسعه پشتيباني يا پشتيباني به طور ساده به اين معنا است كه سابقه جهاني هيچ توسعة اجتماعي يا اقتصادي نبايد به محيط زيست آسيب برساند.
اين فكر از مرحله سياسي جهاني در دهة سوم قرن بيستم گسترش يافت كه تاكنون نيز در قسمتي از جامعه به چشم مي خورد. پشتيباني همة قوانين و شغلها و حرفه ها را تغيير ميدهد و پيچيدگيهاي بسياري را در رابطه با اين كه چگونه مردم براي آيندة خود پيش بيني كنند را توسعه ميدهد. (Pezzoli, 1997) . تقاضا جهت برنامهريزي شهرها پر از جذابيت و بحث و مجادله است.
منشأ برنامهريزي منطقه اي و شهري به طور محكم مربوط است به خواستن ايجاد توسعه در محيط زيست و ايجاد آيندة بهتر. نگرش Ebenzer Howard و Patrick Geddes و Lewis Mumford همه ريشه در اين مطلب دارد كه نياز به اين است كه شهري سبز داشته باشيم. امروزه طراحان بسياري وجود دارد كه از نگهداري و پشتيباني براي استدلال اين كه چرا آنها در حال برنامهريزي راههايي كه انجام مي دهند هستند. اين متن سعي بر آن دارد كه راههايي را كه پشتيباني شكل ميدهد تا چگونه برنامهريزي صورت گيرد را به اثبات مي رساند و تفاوتهايي كه در طراحان مشاهده ميشود مربوط به توسعة پشتيباني مي باشد، اين مسائل مرتبط به نگهداري است كه طراحان تعيين ميكنند.
? اين كه اين مسئله تا چه اندازه ضروري است كه از چهارچوب برنامهريزي كلي استفده شود و مراحل برنامهريزي چگونه بايد با جامعه و چشم اندازهاي جامعه در حال ساخت شروع گردند.
? مسائلي كه طراحان را تقسيم ميكند.
? ديد طراحان در رابطه با اندازة شهرها چگونه است.
? ديد طراحان در رابطه با تراكم و وابستگي به ماشين و ديد طراحان در رابطه با سرمايه گذاري زيرساختهاي حمل و نقل چگونه است بعضي از راه حلها در رابطه با اين مسائل سعي و تلاش خواهد شد.
مفهوم پشتيباني
توسعة پشتيباني توسط كميسيون Brundtland در سال 1977 بعد از اين كه به آنها وظيفة راه حل اختلافات جهاني آشكار بين توسعه و محيط زيست داده شد ( 1987و WCED). آنها به اين نتيجه رسيدند كه امكانپذير است كه جهان را به توسعه برسانيم به همان صورتي كه محيط زيست به توسعه مي رسد اگر:
? ملتهاي با درآمد بالا مسئوليت و وظايف خود را در رابطه با كاهش مصرف منابع طبيعي با گام برداشتن در جهت مراحل توسعه، توسعه تقسيم ملتهاي با درآمد اندك به آنها كه بيشتر نياز دارند. در اين صورت رشد جمعيت ثابت خواهد و سوء استفاده از منابع طبيعي به آساني انجام خواهد شد.
? همه ملتها نياز به اين دارند كه توسعه را به عنوان هدف جامعه ببينند بنابراين توسعه بايد بصورت ذاتي و به خودي خود مراحل را از پايين به بالا به انجام برساند.
? همه حرفه ها و قوانين نياز به تنظيم و دسترسي يكپارچه و كلي بيشتري دارند. اگر پشتيباني تبديل به يك متغير واقعي گردد تأكيد اين صفحه بر اين ميباشد كه در چهارچوب تفكر نسبت به توسعه پشتيباني و نگهداري تفاوتهاي واضحي وجود دارد. كه در اين تفاوتها برنامه ريزان راههاي نگهداري را پيشنهاد ميكنند. به طور كلي شرايط به صورت يك سري مسائل و مطالب بحث برانگيزد شديد ديده نميشوند و به حساب نمي آيند و در حقيقت به صورت يك پيمان منطقه اي محكم ميباشد.
پيمان و موافقت نامه: چهارچوب هاي كلي نگري و پردازش برنامه هاي جديد در طي نگهداري:
ديك در سال 1988 پيشنهاد داد كه نگهداري و پشتيباني يك مفهوم يا راهكار ميباشد كه مفهوم آن دعوت به يك تئوري يا نظريه برنامهريزي و به صورت برنامهريزي رايج و متداول ميباشد. (تئوري برنامهريزي رايج). زيرا برنامهريزي اوليه، اصولاً از اصول اجتماعي مدرنيته تبعيت ميكند. در اين شيوه و ديدگاه، مدرنيسم در ارتباط با رشد و توسعه، بستگي به افزايش منابع قابل استفاده، پشتوانه هاي اقتصادي، متخصصان برنامه ريز و كارشناسان ماهر دارد. تعداد كمي از برنامه ريزان از عقيده و نظر جديد مدرنيسم در هزارة جديد حمايت ميكنند و بانك جهاني نيز به نظر مي رسد با اين مفهوم و راهكار پايه اي كه بيانگر نحوه توسعه نگهداري و وديدگاه نسبت به آن ميباشد موافق است. (1999)به خصوص در مناطقي كه پيمان منطقه اي وجود داشت و ظهور كردند نياز به يك چهارچوب برنامهريزي نوين و كلي نگري در رابطه با آن و همچنين نياز به پردازش برنامه هاي دقيق و حساس جامعه اي ميباشد.
چهارچوب هاي كلي نگري:
اصول برنامهريزي كه در بالا اشاره شد ميتواند در شهرها به صورت كاربردي باشد. اگرچه راهنمايي در رابطه با عملكرد آن به صورت مشخص و واضح در مدارك سازمان ملل يا صورت جلسه 21 وجود ندارد. بيان اينكه مهمترين جنگ و كشمكش محيطي در گذشته، جنگ و دعواهاي خارج شهري بودند ميتواند نسبتاً درست باشد. ولي آگاهي در جهت احتياج به برگشت به شهرها در حال حاضر مورد شناخت و بررسي جهاني بوسيله (محيط شناسان) (افرادي كه در رابطه با محيط تحقيق ميكنند) و دولت و صنعت ميباشد. (مركز سازمان ملل براي اسكان و استقرار بشر).
آندر در سال 1991 در مرور كلي در رابطه با جنبش نگهداري و پشتيباني شهرها نكات برجسته زير را برشمرد:
جنبش نگهداري شهرها به صورت واحد در نظر گرفته ميشود و آگاهي از تقاضاهاي محيطي در شهرها ميدان خوبي را جهت رفتار مناسب ايجاد ميكند.
يكي ديگر از مهمترين موضوعاتي كه در ميان ادبيات نگهداري شهري جريان دارد نياز به حل مشكلات نسبت به ديدگاه به شهرها به عنوان اكوسيستم ميباشد. مانند نظريه تيجلينگي كه در سال 1993 به صورت زير ارائه شد:
شهرها به صورت يك اكوسيستم پيچيده و به صورت ديناميكي درك و تعريف ميشوند. يعني به صورت شيي مجازي نمي باشند بلكه به صورت يك مفهوم جاندار و زنده ميباشد و سيستم هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي نمي تواند از قواعد جانداريابي جان تبعيت ننمايد. رهنمودها براي اين كارها بايد به صورت قواعد صفحه 7 تغيير پيدا كند.
شهرها بمانند يك اكوسيستم باز مي باشند كه داراي منابع توليد انرژي و مواد ميباشد. مهمترين مشكلات محيطي (هزينه هاي اقتصادي) بيشتر مربوط به نگهداري در رابطه با رشد اين منابع و مديريت در جهت بازده و كارايي بيشتر آنها ميباشد.
با نگاه به شهرها به صورت كلي و آناليز كردن راههايي كه انرژي، مواد و آلودگي جابجا ميشوند اين امكان به وجود مي آيد كه درك صحيحي بين مديريت سيستم ها و تكنولوژي ايجاد نماييم كه با اجازه كنترل پردازشهاي طبيعي، افزايش بازده منابع مورد استفاده، بازيافت زباله ها در جهت استفاده از مواد با ارزش و نگهداري يا توليد انرژي را بدهد.
در حال حاضر آكادمي هاي فعال كه تنظيم در رابطه با اينكه نگهداري شامل چه چيزهايي است و نحوه كاربرد آنها در شهر چگونه مي باشد، وجود دارد. (اسلوكوبيد 1993 و سيتلين و سترويت 1994) ولي چيزي كه واضح ميباشد اين ميباشد كه استراتژي ها و برنامه هاي زيادي در سرتاسر دنيا وجود دارد كه در بعضي ملل اجرا شده است. چهارچوبهاي كلي نگري مانند مدل توسعه متابوليسم (نيوتن و كن ورتي 1999 و بويدن اتال 181 و نيومن اتال 1996)، اثرات اكولوژيكي (واكر ناگل ريس 1996) و انجام برنامهريزي محيطي و منطقه اي (ليتمن 1999). همه اينها به صورت يك چهارچوب جديد برنامهريزي مطرح شدند.
موضوع درس: مدل توسعه متابوليسم و كاربرد آن براي ساكنين پراكنده:
مدل توسعه متابوليسم، توانايي مشخص كردن هدف را به شهر جهت نگهداري بيشتر ميدهد. اين مدل به شهر يا توسعه (حتي تجارت) كمك ميكند. تا به يك رويكرد يا ديدگاه منظم دستيابي پيدا كند كه تمام دستورهاي كاري مربوط به نگهداري محلي و سراسري را پوشش دهد و برآورده سازد. كه اين ديدگاه توسط نيومن و كن ورتي در سال (1999) مطرح شد و توسط ميزگرد هيات ساكنين در سازمان پردازش گزارشات محيطي استراليا پذيرفته شد. (رجوع به نيومن در سال 1996)
اين مدل هدف نگهداري در شهرها را تعريف ميكند بطوري كه موجب كاهش استفاده از منابع طبيعي ميشود و توليد اشغال ميشود كه به صورت هم زمان موجب بهبود شرايط زندگي و زيست خواهد شد.
بنابراين اين هدف ميتواند با توجه به توانايي هاي محلي و منطقه و سراسري اكوسيستم ها مناسب باشد. كه آن در شكل 1 شرح داده شده است. متابوليسم يك روش سيستم بيولوژيكي است كه به بررسي داده ها و باز داده هاي اضافي منابع مي پردازد. كه اين روش توسط چندين آكادمي در طول 30 سال گذشته به عهده گرفته شده اگرچه آن اگر جهت خط مشي توسعه براي برنامهريزي شهرهاي بزرگ مورد استفاده قرار گيرد ميزان آن كاهش خواهد يافت. (ولمن 1965، بويدن و همكارانش 1981 و گيراردت 1992). شكل 1 نشان ميدهد كه چگونه راهكارهاي متابوليسم پايه توسط ما كه شامل نحوه قرارگيري ديناميك و سكني گزيني در محل سكونت است را گسترش دهد.
پردازشهاي برنامه اي:
يكي از محكم ترين و اصلي ترين مفهوم و راهكار نگهداري يا پشتيباني اين ميباشد كه به صورت يك سري آيين نامه و يا مقررات و يا حتي به صورت اصول قطعي نمي باشد اصول آن نياز به بررسي براي هر جامعه محلي براي درك چگونگي رفتار آن جهت ايجاد آينده بهتري براي فرزندان آنها دارد. (بعنوان مثال، سركسيان و واش در 1996 و دالي و كب در سال 1989). بنابراين برنامه ريزان در سطح محلي معمولاً چيزي را از واقعيت نگهداري يا پشتيباني از ميان صورت جلسه محلي 21 را پيدا ميكنند كه به صورت يك وسيله يا ابزاري براي برنامهريزي ايجاد شود و بروز كند (از كنفرانس ريو به بعد (ICLBI) در سالهاي 1997 و 1996 و سلن در سال 1991، و پارنتيو (1994) بيش از 2000 دولت محلي اين برنامه ها را اجرا كردند. بقيه نيز شيوه هايي بر پايه شاخص نگهداري را قبول كردند مانند موضع مسكن نگهداري (موضع مسكن شهري 1993) و يا فعاليتهاي برنامه اي محيطي و محلي (ليتين 1999) تمام اين پردازش هاي جديد فشار و تأكيد بر اين دارد كه برنامه حركت كرده است به سمت وراي شيوه هاي سنتي مانند ارزيابي تاثيري يا برنامهريزي موقعيتي و استراتژيك كه بر پايه پروژه هاي گرايشي و عملي تفكيك شده اند و از جهت اساس جامعه نيازهاي عادي افراد را ارضاء ميكند. و با هدفهاي بازار يكي شده است و ديگر سطوح دولت و شامل دستور جلسه و صورت جلسه هاي سراسري جديد كه در Ric تصويب شده است مطالب اميدوار كننده بوجود آمده در سطح محلي بسيار محكم و مختلف ميباشد هنگاميكه بررسي هاي درباره سطح ريشه هاي گياهان انجام ميشود. (بعنوان مثال در كنفرانس مسيرهاي پياده روي براي نگهداري و پشتيباني 1997 ICLET) علت اين مهم احتمالا اين ميباشد كه در سطح محلي براي دولت اين امكان آسانتر وجود دارد كه گامهاي زيادي را در يكسان سازي محيطي، اقتصادي، اجتماعي در جهت توسعه سياسي براي نگهداري و پشتيباني به عمل آورد. همچنين آنها نزديك تر مي باشند به افراد مضطرب و نيروهاي تحميلي مانند سوخت هاي فسيلي و راههاي كه در شكل دهي جمعيت ملي بسيار آشكار مي باشد.
در استراليا رقم دهه گذشته، توضيحي جهت رشته هاي مختلف درسي و تحصيلي در توسعه شهري است كه به نگهداري پشتيباني معني مي بخشد.
اينها اغلب در تمدن سنتي جديد كه اغلب درك و ديدن آن بر روي زمين بسيار مشكل ميباشد و بسيار متفاوت از ماشين محوري سنتي در حومه ميباشد. عليرغم معني نگهداري بنابراين اين افزايش تقاضا راهي را براي بررسي ادعاهاي ايجاد شده كه به وسيله توسعه دهندگان و تصميم گيرندگان بدهند خيال نگهداري براي كاهش ردپاي اكولوژيكي و كيفيت و سطح بهتر زندگي. مهمترين تكنيك ظاهر شده به نظر مي رسد كه ساختمان پايه (واحد نگهداري) ميباشد.
اين طرح مشتاقانه در يكي از ايالات اجرا شد و ديگر ايالات به نظر ميرسيد كه مجبور به قبول آن به عنوان هدف اجتماعي و حمل و نقلي شدند به مانند استطاعت و تهيه مسكن و بوسيله شراكت صنعتي نيز گسترش پيدا كرد و به سختي ميتوان شخصي را پيدا كرد كه به اين طرح بعنوان پله ترقي نگاه نكند و آنرا درك نكند.
مخالفت و ناسازگاري: تقاضاي نگهداري براي حالت شهري و حمل و نقلي:
اختلافي كه ميان برنامه ريزان (ادعا و ظهار اينكه خواستار نگهداري بيشتر شهرها مي باشند) آشكار شد و بروز نمود اين بود كه نسبت به كاهش رواج در خصوص حالت شهري و حمل و نقلي بود. و آنها مربوط به اندازه شهرها و ميزان تراكم شهري و ميزان وابستگي خودرو و مربوط به رواج سرمايه گذاري در رابطه با زيرساختهاي حمل و نقل بود.