مقاله بررسی منطقه جنوب آسيا
دسته بندي :
علوم انسانی »
علوم سیاسی
مقاله بررسي منطقه جنوب آسيا در 50 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه
فصل اول: معرفي منطقه جنوب آسيا
مسائل و منازعات منطقهآي
فصل دوم: پاكستان
1- ويژگيهاي پاكستان
الف: جغرافياي طبيعي و انساني پاكستان
ب: جغرافياي سياسي پاكستان
ج: جغرافياي اقتصادي پاكستان
2- حكومت و سياست در پاكستان
3- روابط پاكستان با جمهوري اسلامي ايران
4- منازعات هند و پاكستان
الف: علل منازعه دو كشور و جايگاه كشمير در آن
ب: صفآرايي هند و پاكستان
ج: علل اتمي شدن هند و پاكستان
فصل دوم: هند
1- ويژگيهاي هند
الف: جغرافياي طبيعي و انساني
ب: جغرافياي سياسي
ج: جغرافياي اقتصادي
1- نظام اقتصادي
2- بخشهاي مختلف اقتصادي
2- حكومت و سياست در هند
3- روند اتمي شدن هند
4- سياست خارجي هند
5- روابط با جمهوري اسلامي ايران
6- همكاريهاي نفت و گاز پتروشيمي ايران و هند
فصل چهارم: همكاريهاي منطقهاي در جنوب آسيا
1- اتحاديه همكاريهاي منطقهاي جنوب آسيا (سارك)
2- جنوب آسيا و نظام بينالملل
الف: چين
ب: روسيه
ج: آمريكا
فهرست منابع
مقدمه
از بعد ديرينهشناسي پيشينه منطقهگرايي به سالهاي دهة 1960 و 1970 بر ميگردد كه توجه دانشمندان را به خود جلب كرد. اوج روي آوري به منطقهگرايي در دهه 1980 و به خصوص در زمينه اقتصادي ميباشد كه با فروپاشي شوروي اين روند از سرعت بيشري برخوردار گرديده و كشورها سعي در حل مشكلات و مسائل خود در چارچوب مناطق جغرافيايي مينمايند. از همين روي منطقه جنوب آسيا به عنوان يكي از مناطق مهمي كه در چارچوب نظام بينالملل با توجه به ويژگيهاي استراتژيكي و جمعيتي كه دارد از اهميت زيادي برخودار گردد.
در اين پژوهش ما سعي در شناخت و بررسي ويژگيهاي اين منطقه خواهيم نمود و به لحاظ اهميت دو كشور هند و پاكستان، اين دو را مورد بررسي قرار ميدهيم.
تحقيق حاضر از چهارفصل تشكيل گرديدهاست كه در فصل اول به معرفي منطقه جنوب آسيا پرداخته ميشود. در فصل دوم به معرفي كشور پاكستان پرداخته و ويژگيهاي آن از نظر جغرافياي طبيعي، انساني، سياسي، اقتصادي، مورد بررسي قرار ميگيرد، سپس سياست و حكومت در پاكستان و روابط خارجي آن با جمهوري اسلامي ايران مورد بررسي قرار ميگيرد و به منازعات هند و پاكستان در انتهاي اين فصل پرداخته خواهد شد. در فصل سوم به معرفي كشور هندوستان پرداخته ميشود و جغرافياي طبيعي، انساني، سياسي و اقتصادي آن مورد بررسي قرار ميگيرد، سپس بحث سياست و حكومت در هند، روند اتميشدن هند و سياست خارجي و روابط ايران و هند مورد بررسي قرار ميگيرد. در فصل چهارم به مسئله همكاري در منطقه جنوب آسيا پرداخته ميشود و عوامل واگرايي و همگرايي در اتحاديه همكاريهاي جنوب آسيا (سارك) مورد بررسي قرار ميگيرد و سپس به بحث جنوب آسيا و نظام بينالملل پرداخته ميشود و روابط اين منطقه با چين، روسيه و آمريكا مورد بررسي قرار ميگيرد.
فصل اول: معرفي منطقه جنوب آسيا
منطقه جنوب آسيا شامل كشورهاي پاكستان، هند بنگلادش، سريلانكا، نپال، بوتان و مالديو است. خرده سيستم جنوب آسيا نزديك به 3/3 درصد خشكيهاي جهان را به همراه دارد. در ميان كشورهاي جنوب آسيا بوتان و نپال محصور در خشكي و سريلانكا و مالديو جزيره هستند. مهمترين منابع طبيعي منطقه رودخانههاي پرآب آن ميباشد كه به كشاورزي منطقه كمك فراواني ميكند ولي عدم استفاده صحيح از آنها و سيلهاي فراوان در طول سال موجب شده كه اين منبع طبيعي خسارتهايي را همراه داشته باشد.(1) از جمله منابع مهم درآمد ارزش منطقه منابع ماهيگيري و نيز محصولات كشاورزي بخصوص جاي و برنج است. به دليل جمعيت زياد منطقه جنوب آسيا نيروي انساني نيز يكي از منابع اصلي درآمد ارزي براي اين كشورها است.
مساحت و جمعيت كشورهاي منطقه عبارتند از: پاكستان 943/803 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/150 نفر هند با 263/287/3 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/100/1 نفر، بنگلادش با 998/143 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/120 نفر، نپال 800/140 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/23، بوتان 620/46 كيلومتر و 000/000/2 نفر جمعيت آن، سريلانكا با 610/65 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/18 نفر و بالاخره مالديو 298 كيلومربع و جمعيتي در حد 000/330 نفر، كه مساحت جنوب آسيا تقريباً 532/488/4 كيلومتر مربع و جمعيتي بالغ بر 000/000/500/1 نفر است.
جنوب آسيا از حيث نژادي دو نژاد سفيد پوست و سياه پوست را در بر ميگيرد. نژاد سفيد سفيد به دو دسته اسلاوها و آرياييها تقسيم مي شود. مردم جنوب آسيا از نژاد آرياييها هستند. نژاد سياه پوست كه به آنها دراويدي ميگويند به نسبت دو نژاد سفيد پوست و زرد پوست كمتر هستند و تنها در جزيره سيلان و جنوب هند زندگي ميكنند.(2)
از كشورهاي منطقه گاهي تحت عنوان بازيگران جهان سوم ياد ميكنند و گاه از دو قدرت هستهاي هند و پاكستان به عنوان دو قدرت مونيك منطقه ديگر بازيگران تحتالشعاع سياستهاي آنها خواهد بود نام برده ميشود. فضاي حاكم بر محيط منطقه بگونهاي است كه كشورهاي منطقهاي بيثباتي و ناامني حاصل از گسترش تروريسم، تسليحات واهمه دارند چرا كه هزينههاي زيادي را به جهت فضاي سرد صرف امور دفاعي كردند كه خود امر گسترش دهنده هرچه بيشتر فقر و نداري در جنوب آسيا است.
درگير شدن پاكستان در سر جنگ در سالهاي 48-1947، 1965، 1971 و احتمال بروز جنگ در سالهاي 1984، 1987، 1990، 1999 و 2001 مؤيد بيثباتي اين منطقه و داشتن آثار منفي بر صلح و امنيت جهاني است. (3)
هندوستان در شكلدهي جنبش عدم تعهد و پاكستان در شكلدهي سازمان آر. سي. دي نقش داشتند.
در پايان قرن بيستم آزمايشا هستهاي هند و پاكستان كشورهاي 8- G را وادار به اعمال تحريمهاي اقتصادي عليه اين دو كشور كردند اما تمام محاسبات استراتژيك و ارزيابيهاي متعارف سياسي در مورد منطقه به هم ريخت و محيط امنيتي جديدي بوجود آمد كه اين منطقه را به خطرناك ترين محل در جهان تبديل ساخت.(4)
مسائل و منازعات منطقهاي
مهمترين مسئله در روابط دو قدرت كليدي منطقه يعني هند و پاكستان مسئله كشمير است. اين سرزمين كه بين هند و پاكستان و چين و افغانستان قرار دارد پس از استقلال هند و جدايي پاكستان همواره مورد منازعه اين دو كشور بودهاست. كشمير پس از فروپاشي شوروي مورد توجه آمريكا هم واقع شدهاست. زيرا هم از نظر اقتصادي و هم از نظر استراتژيك داراي اهميت خاصي است چرا كه هم با هند، پاكستان، چين و افغانستان هم مرز است و هم دروازه آسياي مركزي و ماوراء آن محسوب ميشود.(5) منطقه ديگري كه بين هند و چين حايل است و از موقعيت استراتژيك بهره ميبرد منطقه ايجاد كردهاست عمدتاً شامل فقدان توسعه انساني، فقدان نهادينگي ملتسازي و عدم امنيت ملي به جهت تمايز دكترينهاي نظامي است.
دستيابي هند و پاكستان به تكنولوژي هستهاي و بويژه سلاحهاي اتمي باعث شده كه حفظ صلح در اين منطقه اهميت بيابد و اكنون دو كشور با تكيه بر بازدارندگي هستهاي كه محور حفظ امنيت ميان هند و پاكستان است به همزيستي هستهاي تن در دادهاند. بيش از چهل درصد فقراي جهان در جنوب آسيا زندگي ميكنند كه قسمت اعظم آنها در هند و پاكستان سكونت دارند.
پينوشتهاي فصل اول:
1- فريبا فرزيننيا، كتاب سبز پاكستا، (تهران، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، 1376) صص 4-3
1- سميه قنبري، سارك و همگرايي در جنوب آسيا، (پاياننامه كارشناسي ارشد مطالعات منطقهاي، دانشگاه آزاد، واحد تهران مركزي، دانشكده علوم سياسي، 1383) صص 21-20
2- فرزيننيا، پيشين، صص 179-177
3- همان، ص 178
حسين ابراهيمخاني، هند و پاكستان و كشمير (پاياننامه كارشناسي ارشد علوم سياسي، دانشگاه آزاد، واحد تهران مركزي، دانشكده علومسياسي، 1375) صص 33-32
فصل دوم: پاكستان
1- ويژگيهاي پاكستان
الف: جغرافيايي طبيعي و انساني پاكستان
آب و هواي آن صحرايي، موسمي، نيمه صحرايي و كوهستاني است كه بيشتر مناطق آن براي كشاورزي مناسب نيست. (1) 74 درصد مردم بيسواد هستند، 30 درصد جمعيت آن زير خط فقر زندگي ميكنند و 46 درصد جمعيت آن زير 15 سال هستند. هر سال 60 هزار پاكستاني از اين كشور مهاجرت ميكنند. در اين كشور 4 گروه عمدي نژادي وجود دارند:
پنجابي، سندمي، بلوچي و پشتو كه به لحاظ دين مشترك اسلام گرد هم آمدهاند. 95 درصد مردم اين كشور مسلمان (تشيع و تسنن) هستند كه بيشتر درگيريهاي داخلي پاكستان پيرامون همين اختلافات مذهبي است. (2)
زبان رسمي كشور پاكستان اردو و انگليسي است هرچند زبانهاي پنجابي، بلوچي و پشتو نيز وجود دارد. (3)
منابع طبيعي كشور عبارتند از: برنج، گندم، شكر، پنبه، ذرت و منابع معدني آن هم شامل ذغال سنگ، گاز طبيعي، نفت خام، سنگ مرمر، سنگ آهن، منگنز، خاكرس، چيني، كروميت و سلفون ميباشند.
اكثر مردم كشاورز هستند و بيشترين محصول آن برنج است. (4)
ب: جغرافياي سياسي پاكستان
اين كشور راهي براي دستيابي كشوراي تازه استقلال يافته به درياي آزاد است. از تنگه هرمز خيلي دور نبوده و پايگاههاس هوايي و دريايي آن در سواحل درياي عرب و درياي عمان ميتواند نقش مهمي در منطقه داشته باشد به علت دارا بودن انبوه جمعيت مسلمان و وجود جريانهاي افراطي مذهبي ميتواند كانون بنيادگرايي اسلامي و اشاعه آن به ديگر نقاط اسلامي باشد و لذا توجه كشورهاي مسلمان بسياري را به خود جلب كردهاست.(5)
بافت اجتماعي و ساختار سياسي در پاكستان آن چنان بحران زدهاست كه چيزي به جز بيثباتي مزمن و مداوم را نشان نميدهد. انتخابات پارلمان 342 نفري پاكستان نشان ميدهد كه هيچ حزبي قادر به تشكيل يك اكثريت ساده نميباشد. برخلاف ناتواني احزاب سنتي و عرفي، گروهها و احزاب داراي گرايش اسلامي توانستهاند موقعيت را محكم و استوار سازند. ناتواني ساختاري و ارزشي احزابي كه در طي سي سال گذشته در قلمرو سياست پاكستان تعيين كننده بودهاند و افزايش قدرت احزاب و گروههايي كه هويت ارزشي آنان وجه مشخصه فعاليتهايشان ميباشد، در فضايي به وقوع پيوسته است كه ارتش نقش وسيعتري را نسبت به گذشته دارا ميباشد. (6)
فصل سوم: هند
1- ويژگيهاي هند
الف: جغرافياي طبيعي و انساني
كشور هند با وسعتي معادل 3287263 كيلومتر مربع، بزرگترين كشور منطقه و هفتمين كشور بزرگ دنيا ميباشد. از شمال به بلندترين كوههاي هيماليا، از جنوب به اقيانوس هند منتهي ميشود و درياي عرب و خليج بنگال در غرب و شرق آن قرار دارند. همسايگانش چين، بوتان، نپال در شمال، پاكستان در شمال غربي، ميانمار در شمالشرق و بنگلادش كه تمامي خاك آن به استثناي بخش كوچكي كه در همسايگي ميانمار قرار دارد بوسيله سرزمين هند محاصره شدهاست ميباشند. طول مرزهاي خاكي آن 12700 كيلومتر و طول سواحل هند 7517 كيلومتر ميباشد اين كشور داراي 1256 جزيره است.(1)
هند در يك منطقه استوايي واقع شدهاست ميتوان آن را به چهار بخش جغرافيايي تقسيم كرد. ناحيه كوهستاني و فلاتهاي مرتفع شمالي، جلگههاي رود گنگ و سند در شرق و غرب، فلاتهاي شبه جزيره در جنوب و ناحيه بياباني غربي. بلندترين قله كشور هند «كانچنجونگا» 8586 متر ارتفاع دارد. شبه قاره هند به دليل وسعت و همجواري با آبهاي اطراف از آب و هواي متنوعي برخوردار است كه شامل استوايي، سردسيري، مرطوب و پرباران، خشك بياباني و سبز جنگلي است. ريزش باران در مناطق مختلف بين 10 تا بيش از 200 سانتيمتر سالانه در نوسان است. به دليل همجواري با خط استوا و وزش بادها موسمي، آب و هواي اين كشور در اكثر مواقع سال گرم است. حدود 20 درصد از مساحت هند را پوشش جنگلي قرار داده، كه وسعت جنگلهاي اين كشور را به 75 ميليون هكتار رسانده است. (2)
مهمترين رودخانههاي كشور؛ رودخانه مقدس گنگ با 2995 كيلومتر طول، براهماپوترا 2987 كيلومتر، گودآوري 1450 كيلومتر و كريشنا 1300 كيلومتر طول ميباشد. بيش از 52درصد از مساحت هند را زمينهاي كشاورزي تشكيل ميدهد. (3)
هند از نظر تقسيمات كشوري داراي 28 ايالت و 7 فرمانداري (منطقه متحد) است. ساختار سياسي هر ايالت از لحاظ سيستم حكومتي شباهت نزديكي با حكومت مركزي دارد. فرماندار كه رئيس قوهمجريه نيز هست از طرف رئيسجمهور و به مدت 5 سال انتخاب ميشود. شوراي وزرا كه سروزير در رأس آن است به طور جمعي در برابر مجلس قانونگذاري ايالتي مسئول هستند. هر ايالات به نوبه خود داراي يك مجلس است كه به آن پارلمان ايالتي ميگويند، همچنين هر ايالت دارا يك دادگاه عالي است. ايالات جزء در موارد دفاع ملي، روابط خارجي، انتشار و گردش پول، ضرب سكه و حمل و نقل سراسرس از اخيارات داخلي برخودارند. (4)
جمعيت هند حدود 000/000/100/1 نفر است كه پس از چين پرجمعيتترين كشور جهان است. نرخ رشد جمعيت در سال 2000 به 93/1 درصد و تراكم جمعيت به 342 نفر در هر كيلومتر مربع رسيده است. نرخ اميد به زندگي در مردان 61 سال و در زنان 59 سال است. نرخ با سوادي 65% جمعيت است. (5)
گروههاي نژادي هند را به سه دسته تقسيم ميكنند. هند و آريايي با 72 درصد از جمعيت در شمال و مركز، دراويديها با 25 درضد از جمعيت در ايالات جنوبي كه به ساكنان اصلي شبه قاره هند قبل از هجوم آرياييها گفته ميشود و مغول و ديگران 3 درصد، در هندوستان زبان عامل مهمتري نسبت به نژاد ميباشد و تفاوتهاي اقدام از زبان و دين آنان مشخص ميشود. دين و مذهب در هند يك نيروي محرك جدايي و در عين حال همبستگي است. خشونتهاي فرقهاي ميان مسلمانان و هندوها هرازگاهي درشبه قاره رخ ميدهد. تخريب مسجد بابري به دست هندوهاي افراطي در 1992 در شهرك ايودا حاصل همين اختلافات بود. (6)
اين كشور داراي تنوع زباني فراواني است. پانزده زبان محلي رسمي قومي به رسميت شناخته شدهاست. زبان رسمي اين كشور هندي است و انگليس نيز رابط بين دولتهاي ايالتي (غيرهندي زبان) با يكديگر و دولت مركزي است. هند دومين كشور انگليسي زبان در جهان است.
امروزه بيش از 80 درصد از جمعيت هند پير و آيين هندو هستند. 12درصد مسلمان، 6/2 درصد مسيحي و 2 درصد سيك و بودايي هستند كه عليرغم آزادي اين مذاهب درگيريهايي بين آنها وجود دارد. به دليل دارابودن تنوع فرهنگي و سابقه تمدن كه جاذبه زيادي براي توريستها دارد، صنعت تروريسم نقش مهمي در ارزآوري كشور دارد. همچنين صنعت فيلمسازي نيز نقش به سزايي در كسب درآمد ايفا ميكند.
ب: جغرافياي سياسي
هند با توجه به وسعت استراتژيك مهمي دارد. موقعيت هند به لحاظ دسترس به آبهاي آزاد و طول سواحل، قرارگرفتن در مسير راههاي تجاري آسياي دور و جنوبشرقي به كانال سوئز و تامين مسير انتقال انرژي از كشورهاي حوزه خليج فارس به ژاپن و كشورهاي جنوب آسياي شرقي اهميت ويژهاي يافتهاست. مجاورت هند با قدرت سياسي و اقتصادي مهمي چون چين براهميت اين كشور افزوده است. مهمترين قدرت منطقهاي در حوزه اقيانوس هند است. عليرغم تخاصم تاريخي با پاكستان از نفوذ قابل توجهي بر ساير بازيگران منطقه از حمله سريلانكلا، بنگلادش، نپال، بوتان و مالديو برخودار است.
از اهداف استراتژيك هند مهار تهديدات چين، تداوم روابط استراتژيك با روسيه و استفاده از توان تكنولوژي آمريكا و كشورهاي غربي براي بازسازي، تجهيز و تقويت ارتش آن كشور است. هند مايل به توسعه همكاري نظامي و امنيتي با كشورهاي عربي به ويژه در درياي عمان براي كاهش آسيبپذيري در برابر روابط گسترده اين كشورها با پاكستان است. در سطح جهاني خواستار عضويت دائم در شوراي امنيت است و توانسته است به موفقيتهاي مهمي در عرصه خودكفايي نظامي دست يابد و مجموعهاي صنعتي – دفاعي بنا نهند كه در نوع خود در جهان سوم كمنظير است. در سالهاي اخير هند به گونهاي متفاوت همچون يك قدرت متوسط ظهور كردهاست و قدرتي و راي مرزهاي خود در منطقه جنوب آسيا را به نمايش گذاشته است. توانايي آن كشور در ساخت جنگافزار هستهاي و موشكهاي بالستيكي ميانبرد و توانايي فني در بهرهبرداري از فنآوريهاي هستهاي به اهميت آن كشور افزوده است. منازعه كشمير، درگيري با پاكستان، مناقشات قوي و جمعيت فقير از جمله نقاط ضعف آن كشور محسوب ميشود. (7)
هند در راه قدرتمند شدن گام بر ميدارد و از آن به عنوان يك نيروي عمده در قرن 21 ياد ميكنند. پيشرفت صنعتي، وضعيت خوب كشاورزي، توليدات فراوان غلات، پيشرفت در بيوتكنولوژي، معادن غني، بهبود در بخش مالي و ذخاير ارزي، قابليت پذيرفتهشدن در جمع صاحبان هستهاي، احتمال عضويت در شوراي امنيت در صورت تغيير در ساختار در سازمان ملل، برخورداري از دانش فنآوري اطلاعات و احراز رتبه دوم در تحقيقات علمي در سطح جهاني از جمله ديگر نقاط استراتژيك هند ميباشد. در حال حاضر هند با 000/200/1 نفر نظامي، سومين ارتش، چهارمين نيروي هوايي و پنجمين نيروي دريايي بزرگ در سطح جهان است. هند با ساخت و پرتاب ماهورههاي مخابراتي، تحقيقاتي، تجاري به فضا از جمله قدرتهاي مطرح در اين زمينه است. (8)
ج- جفرافياي اقتصادي
1- نظام اقتصادي
پس از كسب استقلال عمدهترين مشكل هند كمبود موادغذايي در سطح كشور بوده در پاسخ به اين معضل توجه اصلي حكومت به بخش كشاورزي معطوف شد، از طرفي آرمانگرايي سران نهضت استقلال كشور و اعتقاد به عدالت اجتماعي و مخالفت با سرمايهداري و امپرياليزم موجب شد، شيوه سوسياليستي به عنوان وسيله مقابله با فقر و افزايش توليد و پيشرفت اقتصادي برگزيده شود. (9)
در برنامه اول توسعه هند (55-1951) با وجودآنكه استراتژي مشخصي براي توسعه وجود نداشت ولي تقدم خاصي براي بخشهاي كشاورزي، حمل و نقل و ارتباطات قائل شدهبود. در بخش كشاورزي نيز براي تامين آب و برق، اولويت بالايي تعيين شد و در اين برنامه تصريح شدهبود كه بدون تامين غذا و مواداوليه توسعه پايدار صنعتي امكانپذير نخواهد بود. ضمناينكه توسعه هر دو بخش اصولاً تفكيكناپذير به نظر ميآمد.(10)
در سالهاي برنامه دو تا پنجم برنامه ريزان اقتصادي هند در پي ايجاد ساختار يك اقتصاد مختلط دولتي و بخش خصوصي بودند، اما براساس شواهد تاريخي بخش بخصوص به دلايل مختلف از جمله ضعف در خلاقيت و نوآوري و نيز كمبود سرمايه خط نقش مكمل بخش عمومي را داشت.(11)
سياست آزادسازي و مقرراتزدايي در هند كه بيشتر توسط حزب كنگره آغاز شد، كشور را به سوي تجددگرايي هدايت كرد و راه را براي ورود شركتهاي خارجي و چند مليتي باز گرائيد. عدم قدرت رقابت كالاهاي داخلي، بيكاري، تورم و عدم توزان تراز پرداختها و كاهش ارزش روپيه، اقتصاد هند را با تهديد روبرو كرد، زيرا دولت از يكسو واردات كالاهاي غيراساسي را به دليل عدم توازن در پرداختها محدود كردهبود و از سوي ديگر ورود و انتقال تكنولوژي را كه موضوع بسيار كلي و مبهم بود را به تشخيص اشخاص حقيقي و حقوقي هند واگذار كردهبود، همچنين چارچوب برنامه دولت در حمايت از صنايع كوچك موثر، قوي و روشنكننده نبود. (12)
در سال 1991 دولت حزب كنگره (رائو) سياستهاي صنعتي جديد هند را اعلام كرد. او با سياست ليبراليسم اقتصادي درصدد بود اقتصاد هند را با اقتصاد جهاني پيوند زنند وهر نوع محدوديت در مورد سرمايهگذاري خارجي را از بين ببرد، در عين حال رشد خلاقيتها و صنايع پيشرو را در هند هموار سازد، وي صنايع دولتي غير بازده را خصوصي اعلام كرد، كه اين برنامه تاكنون ادامه داشت است. (13)
2- بخشهاي مختلف اقتصادي
هند داراي مرغوبترين زمينهاي كشاورزي جهان است. در توليد پنبه، چاي، برنج و كتف از مهمترين توليدكنندگان جهان است. با توليد 13% سبزي توليدي در سطح جهان مقام دوم را داراست. بزرگترين توليد كننده و مصرفكننده جاي در سطح جهان است. 6 ميليارد از صادارت، سهم بخش كشاورزي است و 27 درصد از توليد ناخالص ملي هند سهم بخش كشاورزي است. دومين توليدكننده شير بعد از آمريكاست. (14)
از مهترين منابع معدني اين كشور زغال سنگ است كه بخش قابل توجهي از توليد انرژي از اين منبع تامين ميشود. بوكسيت، كروم، مس، طلا، سنگ آهن و سنگهاي تزئيني از جمله منابع مهم هند هستند. سومين توليد:ننده زغالسنگ در سطح جهان است. بزرگترين صادركننده الماس، بزرگترين توليد كننده آلومينيم در آسيا، از جمله بزرگترين توليدكنندگان فولاد در جهان ميباشد. در زمينه صنعت خودروسازي پيشرفت قابل ملاحظهاي كردهاست. صنعت نساجي هند دومين صنعت بزرگ در سطح جهان محسوب ميشود و حدود 14 درصد از كل توليدات صنعتي و 27 درصد از صادرات كل كشور را شامل ميشود. (15)