مقاله بررسی مديريت مدرسه مدار
دسته بندي :
علوم انسانی »
مدیریت
مقاله بررسي مديريت مدرسه مدار در 23 صفحه ورد قابل ويرايش
خلاصه:
مفهوم مديريت فرآيند مدار بهبود مستمر كيفيت و رضايت دانش آموزان از طريق بهبود فرآيند است. همچنين رهبري آموزشي عبارتست از ياري و مدد به بهبود كار آموزشي است و هر عملي كه بتواند معلم را يك گام به جلوتر ببرد.رهبري آموزشي خوانده ميشود.
رهبر آموزشي مي بايست در بهبود وضع آموختن كودكان و ايجاد فضاي مناسب براي آموختن دانش آموزان و … اهتمام ورزد.
مقدمه:
از مشاغلي كه نقش بسيار مهمي در افزايش و كيفيت مصنوع جمع ساز دارد مديريت سازماني ميباشد و از انواع مديريت ها، مديريت بر سازمان هاي آموزشي و پرورشي است بويژه در سطوح پايين آن كه ارتباط با درون داد و برون داد آن سيستم دارد و به عبارتي در تربيت و هدايت قشر نوپاي جامعه سهيم مي باشد، لذا مديريتي را مي طلبد كه به دور از هرگونه فشار رواني مخاطره آميز باشد. فشار رواني در ابعاد و جنبه هاي مختلفي بر مديران تأثير مي گذارد و متاثر از فرهنگ سازمان است.
فرهنگ سازماني نشأت گرفته از مديريت سازماني ميباشد از آنجا كه مدير بر فرهنگ موجود در سازمان تأثير مي گذارد در اين زمينه لازم است فرهنگ قوي ايجاد نمايد تا نيروي انساني موجود در واحد تحت سرپرستي او احساس آرامش و امنيت كنند.
مفهوم مديريت فرايندمدار
مفهوم مديريت فرايندمداري عبور مستمر كيفتي و رضايت دانشآموزان از طريق بهبود فرايند است. مديريت فرايندمدار يك رويكرد سازماني است كه با هدف ارتقاي مستمر كيفيت جامع بهسازي روشها و استفاده مطلوب از امكانات و بهرهگيري از راهبردهاي فرايندي عملكرد مدرسه را بهبود ميبخشد. ص35
رويكرد نوين مديريت، فرايند محور در مقابل نگاه مديريت سنتي مبتني بر درونداد كمك ميكند تا مدير مدرسه همهي منابع و توانمنديهاي مدرسه خود را به منظور ارتقاي كيفي مدرسه به كار بندد. ص 35
نگاه نسبتي درونداد راهحل بسياري از مشكلات و موانع و نواقص را در وروديهاي سيستم جستجو ميكند در حاليكه رويكرد فرايند مدار و نتيجه گرا معتقد است كه با تضمين كيفيت همراه به بهسازي و ارتقاي فرايند و استراتژيهاي آن مي توان بسياري از انتظارات و نيازها را پاسخ داد.
در مفهوم سنتي مديريت كار وقتي خوب انجام شده كه درصد قبولي از بالاترين ميزان برخوردار باشد. طبق اين مفهوم مديران همه تلاش خود را به افزايش درصد قبولي دانشآموزان متمركز ميكنند نه فرايند يادگيري.
در اين نگرش سنتي مديران و معلمان اغلب دانشآموزان را افراد بيانگيزه و ناتوان از شناخت نيازهايشان ميدانند و در پاسخ به اعتراض دانشآموزان از وضعيت نمره درسي اين جمله را بيان ميكنند شما خوب درس نخوانديد و به حرف معلم گوش نداديد. دانشآموزان نيز فكر ميكنند كارشان فقط حفظ مفاهيم كتابها و آوردن نمره قبولي است نه بيشتر لكن در رويكرد فرايند مداري همه تلاش و هدف مدرسه و مدير معطوف به رضايت دانشآموزان و توسعه يادگيري است.
مديران فرايند مدار معتقدند تا وقتي رضايت دانشآموزان و معلمان حاصل نشده است در مدرسه كاري انجام نگرفته است در اين مفهوم دانشآموز ارباب و سرور است.
طبق مفهوم مديريت مدار رضايت همه كاركنان مدرسه بويژه معلمان مورد توجه قرار ميگيرد.
مدارس كيفي جامع چيست؟
حسن ارتباط بين كاركنان از جمله معلمان و دانشآموزان و توسعه رفتار آنان در كلاس درس افزايش اثر بخشي مدرسه و كاربرد مفاهيم و ابزارهاي مديريت كيفيت جامع از جمله عناصر مدارس كيفي جامع هستند.
در مدارس كيفي جامع وظيفه مشخص مديريت سرو سامان دادن امكانات و منابع براي پاسخ به نيازهاي خارج از مدرسه است. مدارس كيفي جامع به رهبران فرايند مدار احتياج دارد كه آينده نگر بوده و پذيراي پيشنهادها و تجربيات جديدي باشند.
مهارت كارگروهي در مدرسه:
همه معلمان و كاركنان مدرسه به طور موثر در برنامه هاي يادگيري و رضايت دانشآموزان و فعاليتهاي بهبود و ارتقاي مستمر كيفيت نقش دارند. مدارس نميتوانند تنها به توانايي، قابليت و هوش مديران متكي باشند. بلكه همه كاركنان بايد بسيج شوند و هر كس در حوزه فعاليت خود نسبت به بهبود شرح وظايف در جهت تعميق يادگيري و رضايت دانشآموزان تلاش كند. بنابراين مديران فرايند مدار براي ايجاد محيطي مشاركت پذير بايد نگرش خود را نسبت به سازماندهي كارها تغيير دهند. مديران سنتي درونداد و وظيفهگرا كارهاي روزانه و جاري را به معاونان و ديگر كاركنان مدرسه و كارهاي بهبود مدرسه و روش هاي كار را به خودشان واگذار ميكنند. ص 127
اين نوع سازماندهي در كار خلاقيت و نوآوري را در كاركنان كاهش ميدهد. ذوق و شوق كار را از بين ميبرد. فضاي مدرسه به فضايي ساكت و سرد تبديل ميشود. در حاليكه هدف مديريت مدار بهبود امور مدرسه از طريق تلفيق كار روزانه و كار بهبود كيفيت بخشي است به طوري كه همه كاركنان مدرسه اين نگرش را كه «كار من نيست» از ذهن خود خارج كنند. ص 139
بعضي از ويژگيهاي گروه با كيفيت:
همه اعضاي گروه در فرايند مشاركتها، گزارش نهايي و ارائه پيشنهاد فعال هستند.
اتحاد و همدلي بين اعضاي گروه.
گروه بايد در مورد مسائل فردي خودداري كنند و به دستور كار جلسه بپردازند.
گروه به نقاط ضعف و فعاليتهاي الگو و نمونه مدرسه توجه خاص دارد.
گروه به موضوعات خارج از مدرسه مانند والدين و مراكز علمي ديگر توجه ميكند.
گروه داراي تجارب به زبان و ادبيات تقريباً يكساني هستند. ص 131
اكثر كارهاي مهمي كه در مدارس امروز انجام ميشود به عنوان بخشي از كار گروهي تلقي ميشود و بخش وسيعي از قدرت و توان مدارس از كار گروهي و مشاركت كاركنان در امور مدرسه نشأت ميگيرد.
مديريت فرايندمدار كمك ميكند تا اولاً گروههاي فعالي در مدرسه شكل گرفته و ثانياً به خاطر داشتن حس ارتباط و مناسبات انساني، گروهها از اثر بخشي بيشتري برخوردار شوند.
مديريت كيفيت جامع:
مديريت كيفيت جامع، مدارس امروز را در مواردي نظير فرايند ارزشيابي و قبولي دانشآموزان ارتقاي جذابيت مدرسه نزد دانشآموزان و معلمان بهبود برنامههاي درسي و آموزشي، سرعت و ارائه خدمات آموزشي و پرورشي بهتر و كاهش هزينه بهبود ميبخشد.
مدارسي كه فاقد بينش سيستمي و روشهاي اجرايي بوده و بر نياز دانشآموزان و معلمان تمركز نداشته باشد نميتوانند در دراز مدت به بهبود و ارتقاي مستمر كيفيت و مشاركت همه كاركنان و ايجاد شبكههاي همكاري پايدار دست يابند. بيتوجهي به هر كدام نوعي ضعف كاربرد، محسوب ميشود.
مديريت كيفيت جامع، روش مديريت گروهي انجام دادن كار براي بهبود مداوم كيفيت و بهرهوري قابليتها و استعدادهاي مديريت و نيروي انساني است.
مديريت كيفيت جامع چيزي نيست كه فقط با تصويب و امضاي مسائل ويا تفويض اختيار به ديگران اكتفا شود بلكه اگر مدير خود شخصاً مديريت و رهبري نكند موفق نخواهد بود و يا اينكه درصد موفقيت او كاهش چشم گيري مييابد.
مدير موفق در اجراي مديريت كيفيت جامع سعي ميكند تنها تصميمات را تاييد نكند ودر برنامه ها به جاي مشخص كردن افراد مسؤول و تفويض به آنان براي اجرا برنامه بسازد و به جاي ارزيابي نتايج فرايند نتايج را ارزيابي ميكند. ص 154 تا ص157
تعريف و وظيفه رهبر آموزشي؟
يك مدير يا رهبر آموزشي ممكن است مديريت و رهبري را وسيلهاي موثر در بهبود برنامههاي تربيتي بداند اما در حاليكه از نظر يك معلم رهبري آموزشي را با بازرسي يكي دانسته و آن را تهديدي به مقام خويشتن تعبير كند و معلم ديگر آن را به منزله وسيلهاي بداند كه او را در كارش ياري دهد. ص 1 كتاب
وظيفه يك مدير يا رهبر آموزشي عبارت از فراهم ساختن تسهيلاتي است كه افراد بتوانند با هم به مشورت بپردازند و از تجربه هاي يكديگر بهره گيرند. ص 4
هدايت و رهبري آموزش محدود به فرد يا شخص مدير نيست بلكه بيشتر بر عهده معاونان و خود معلمان است.
و مهمترين ضابطه براي قضاوت كيفيت رهبر آموزش اين است كه آيا اين عمل سبب بروز شكوفايي و خلاقيت و ابتكار است يا نه؟ ص 5
در كل رهبري آموزشي عبارت از ياري و مدد به بهبود كار آموزشي است و هر عملي كه بتواند معلم را يك گام پيشتر ببرد رهبري آموزش خوانده ميشود و عبارت از ياري به ايجاد فرصتهاي بهتر براي آموختن و آموزاندن است. ص 6
يكي ديگر از وظايف مدير ديدار از اتاق درس است؟
اما اين كار نيز شرايطي دارد مشاهده دو صورت است اگر به عنوان وسيلهاي براي درجه بندي كار معلم باشد سبب جلوگيري از بهبود كيفيت تدريس خواهد شد ولي مشاهدهاي كه بدون توجه به اين امر صورت گرفت همكاري معلم و مدير را ميطلبد و موجب پيشرفت بيشتر كار سازمان ميشود. تا هنگاميكه ميان معلم و مدير روابط عادي و مطلوب برقرار نگرديده و معلم خود را در حضور مدير آسوده و آرام نيابد از اتاق درس معلم بازديد به عمل آورد. پس از اينكه تفاهم احترامآميز و همراه با دوستي ميان معلم و مدير برقرار گرديد بايد ترتيبي دهد تا معلم بداند هر گاه به ياري و كمك مدير نياز داشته باشد آن كمك و ياري فراهم و موجود است.
مدير يك منبع اطلاع و كمك است نه يك وسيله دستور حركت او وظيفه دارد كه به معلم كمك كند تا وي راه صحيح را خود بيابد و در شغل و پيشه خود شايستگي لازم حاصل كند. مدير نبايد كاري كند كه بستگي و تبعيت معلم به قضاوت فرد ديگري افزايش يابد.
ارزشيابي:
درجه بندي معلمان عبارت از عملي است كه طي آن فردي كه به ظاهر دانشي بيش از معلم درباره موضوع درس و روش تدريس آن دارد درباره كار معلم قضاوت ميكند نتيجه اين درجه بندي اغلب براي مقاصدي به غير از كوششهاي آموزشي به كار ميرود بنابراين ميتوان قبول كرد كه درجه بندي معلمان، اصول اساسي ارزشيابي و واقعي را ناديده ميگيرد درجه بنديها بيشتر بر اساس يك يا دو مشاهده نزديك از كار معلم در اتاق درس تحقق مييابد كه البته اين امر هم امكان كافي ندارد. البته اگر معلم و دانشآموزان حضور فرد خارجي را در كلاس احساس كنند و ديگر آن نتيجه مطلوب ممكن نخواهد شد و اعمال آنان به طور طبيعي جلوه نمي كند اساسيترين ايراد بر درجه بندي آن است كه از طرف آموزش و پرورش الگوي خاصي به عمل ميآيد كه ديگر معلمان فقط از آن الگو پيروي و تطبيق ميكنند و ديگر اينكه باعث ميشود كه معلم روش آموزش خود را محدود كند توسل به درجه بندي سبب ميشود كه مدير نتواند معلمي را در مواردي كه ضعف دارد ياري دهد. فردي كه در كارش نظارت ميشود همواره ميكوشد موجبي فراهم نسازد كه ناظر يا بازرس يا مدير از دست او ناراضي شود. ص 90-289
ارزشيابي باعث ميشود كه معلم براي پيشرفت كار خود از ديگران كمك و ياري نخواهد و از ابتكار او جلوگيري به عمل آيد و ديگر اينكه قضاوت درباره نحوه كار معلم از راه نمرههاي دانشآموزان در آزمونهاي پيشرفت تحصيلي مبناي كافي عيني را شامل نميشود. اين معايبي بود كه بر ارزشيابي معلمان گرفته شد. ص 295
اما ارزشيابي ضروري است البته اگر به معلمان كمك كنند كه در نحوه تدريس و تهيه وسايل و لوازم ديگر ارزشيابي تشويق گردند بويژه براي معلمان توصيه ميشود كه از نظرهاي دانشآموزان نيز غافل نباشند.
ارزشيابي كه يك مدير براي كار خود ميتواند داشته باشد:
1- برنامه كار مشخصي براي فعاليت هاي هر روز يا هر هفته خود تهيه ميكند.
2- بدون اينكه نظم برنامه كار را به هم بزند انعطاف لازم در آن به وجود ميآورد.
3- از اينكه برنامه هاي كارش مطابق با پيش بيني پيشرفت نكند احساس نارضايتي داشته باشد.
4- در مقابل انتقاد ديگران از كارش تحمل و شكيبايي داشته باشد.
5- در كارها با ديگران مشورت كند.
6- صميمانه كوشش كند تا دانش و آگاهي بيشتري از وضع كاركنان سازمان به دست آورد.