مقاله بررسی قضا و قدر پرتوئي از تفسير نمونه
دسته بندي :
علوم انسانی »
معارف اسلامی
مقاله بررسي قضا و قدر پرتوئي از تفسير نمونه در 28 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
? مقدمه............................................................................................................... 1
1- همه چيز اندازه دارد........................................................................................ 1
2- همه چيز جهان روي حساب است................................................................... 3
3- اندازهگيري دقيق موجودات ............................................................................ 5
4- ما هر چيزي را به اندازه آفريديم.................................................................... 10
5- تقدير الهي و آزادي اراده انسان..................................................................... 12
تفسير سوره قدر............................................................................................... 18-12
6- شب قدر، شب نزول قرآن .............................................................................. 12
7- عظمت شب قدر .............................................................................................. 13
8- فرشتگان در شب قدر نازل ميشوند............................................................... 15
9- شبي آكنده از سلامت...................................................................................... 17
10- شب قدر در سخن امام باقر(ع)..................................................................... 17
11- آتش دوزخ به بركت سلام فرشتگان در شب قدر«برد» و«سلام» ميشود... 18
12- چه اموري در شب قدر مقدر ميشوند؟ چرا شب قدر، قدر ناميده
شده؟ (با ذكر 6 دليل)................................................................................... 18
13- شب قدر كدام شب است؟.............................................................................. 20
14- چرا شب قدر مخفي است؟ ........................................................................... 21
15- آيا شب قدر در امتهاي پيشين نيز بوده؟ ..................................................... 21
16- چگونه شب قدر برتر از هزار ماه است؟...................................................... 22
17- چرا قرآن در شب قدر نازل شد؟.................................................................. 23
18- آيا شب قدر در مناطق مختلف يكي است؟..................................................... 23
19- رابطه قرآن با شب قدر................................................................................. 24
? مقدمه
واژه قضا به معناي گذراندن، به پايان رساندن و يكسره كردن و نيز به معناي داوري كردن (كه نوعي يكسره كردن است) به كار مي رود و واژه «قَدُر» و «تقدير» به معناي اندازه، اندازه گيري و چيزي را به اندازه معين ساختن استعمال ميشود.
1- همه چيز اندازه دارد.[1]
در آيات مختلفي از قرآن مجيد ميخوانيم كه هر چيزي محدود به حدي است كه از آن حد تجاوز نميكند. در سوره طلاق آيه3 ميفرمايد: «قد جعل الله لكل شييء قدراً» (خدا براي هر چيز مقدار و اندازهاي قرار داده است) و در سورة حجر آية 21 ميخوانيم و ان من شييء الاعندنا خزائنه و ماننزلهالابقدر معلوم» (هر چيزي خزائنش نزد ما است و جز به مقدار معين آن را نازل نميكنيم) در آيات مورد بحث نيز ميخوانيم: «و كل شييء عنده بمقدار.»
اينها همه اشاره به آن است كه هيچ چيز در اين عالم بيحساب نيست، حتي موجوداتي را كه گاهي در جهان طبيعت، ما بيحساب و كتاب فرض ميكنيم همه آنها دقيقاً حساب و كتاب دارند، چه ما بدانيم يا ندانيم، و اصولاً حكيم بودن خداوند، نيز مفهومي جز اين ندارد، كه همه چيز در آفرينش او برنامه و حد و اندازه دارد.
آنچه را از اسرار آفرينش امروز بوسيلة علوم دريافتهايم، اين حقيقت را كاملاً تأييد ميكند. مثلاً خون انسان كه حياتيترين مادة وجودي او است و عهدهدار رساندن تمام مواد لازم به تمام ياختههاي بدن انسان است، از بيست و چند ماده تركيب يافته. نسبت اين مواد و اندازه و كيفيت هر يك بقدري دقيق است كه با كمترين تغيير سلامت انسان به خطر ميافتد و به همين دليل براي شناخت نارسائيهاي بدن فوراً به سراغ آزمايش خون و اندازهگيري مواد قندي، چربي، اوره، آهن و ساير اجزاء تركيبيش ميروند و از كمي و زيادي اين اجزاء فوراً به علل نارسائيهاي بدن و بيماريها پي ميبرند. تنها خون انسان نيست كه تركيبي اين چنين دقيق دارد، اين دقت و محاسبه در سراسر عالم هستي موجود است.
ضمناً با توجه به اين نكته روشن ميشود كه آنچه را كه گاهي ما بينظميها و نابسامانيهاي عالم هستي ميپنداريم در واقع مربوط به نارسائي علم و دانش ما است و يك موحد و خداپرست راستين هيچگاه نميتواند چنين تصوري دربارة عالم داشته باشد و پيشرفت تدريجي علوم گواه اين واقعيت است. نيز اين درس را ميتوانيم بياموزيم كه جامعة انسانيت كه جزئي از مجموعة نظام هستي است اگر بخواهد سالم زندگي كند بايد اين اصل «كل شييء عنده بمقدار» بر سراسر آن حكومت داشته باشد و از هر گونه افراط و تفريط و كارهائي كه حساب و كتاب در آن نيست بپرهيزد و در تمام نهادهاي اجتماعي حساب و كتابرا حاكم سازد.
2- همه چيز جهان روي حساب است.[2]
جملة «انا كل شيء خلقناه بقدر» در عين فشردگي از حقيقت مهمي در عالم خلقت پرده برميدارد، حقيقتي كه بر سراسر جهان هستي حاكم است و آن اندازهگيري دقيق در همة كائنات جهان است. هر قدر علم و دانش بشري پيشرفت ميكند به اين اندازهگيري دقيق آشناتر ميشود. اين اندازهگيري دقيق در موجودات ذرهبيني موجود در كرات عظيم آسماني نيز حاكم است. فيالمثل ميشنويم فضانوردان با محاسبات دقيق علمي كه به وسيلة صدها نفر كارشناس متخصص بوسيله مغزهاي الكترونيكي انجام ميگيرد موفق ميشوند درست در همان منطقهاي از كرة ماه كه ميخواستند، بنشينند، در حاليكه ظرف چند روزي كه سفينه فضائي فاصلة زمين و ماه را ميپيمايد همه چيز دگرگون ميشود، ماه هم بدور خود ميگردد و هم بدور زمين و جاي آن بكلي عوض ميشود و حتي در لحظة پرتاب سفينه نيز زمين هم بدور خود و هم بدور آفتاب با سرعت فوقالعادهاي درحركت است، ولي از آنجا كه تمام اين حركات گوناگون، حساب و اندازة دقيقي دارد كه مطلقاً از آن تخلف نميكند، فضانوردان موفق ميشوند كه با محاسبات پيچيده، درست در منطقه مورد نظر فرودآيند!
ستاره شناسان ميتوانند از دهها سال قبل، خسوف و كسوفهاي جزئي و كلي را كه در نقاط مختلف زمين روي ميدهد دقيقاً پيشبيني كنند، اينها همة نشانة دقت در اندازهگيريهاي جهان بزرگ است.
در موجودات كوچك، در مورچگان ريز با آن اندامهاي پيچيده، متنوع، رگها و اعصاب، ظرافت اين اندازهگيري خيره كننده است. هنگامي كه به موجودات كوچكتر، يعني جانداران ذرهبيني، ميكروبها، ويروسها و آميبها ميرسيم ظرافت اين اندازهگيري اوج ميگيرد و در آنجا حتي يكهزارم ميليمتر و كوچكتر از آن تحت حساب است و از آن فراتر هنگامي كه به داخل اتم وارد ميشويم تمام اين مقياسهاي اندازهگيري را بايد دور بريزيم و اندازهها به قدري كوچك ميشود كه در فكر هيچ انساني نميگنجد. اين اندازهگيري تنها در مسأله كميتها نيست، كيفيتهاي تركيبي از اين اندازهگيري نيز دقيقاً برخوردار است. نظامي كه بر روح و روحيات انسان و اميال و غرائز او حاكم است، نيز اندازهگيري دقيقي در مسير خواستههاي فردي و اجتماعي انسان دارد كه اگر كمترين دگرگوني در آن رخ دهد نظام زندگي فردي و اجتماعي او به هم ميريزد.
در عالم طبيعت، موجوداتي هستند كه آفت يكديگرند و هر كدام ترمزي در برابر ديگري محسوب ميشود. پرندگان شكاري از گوشت پرندگان كوچك تغذيه ميكنند و از اينكه آنها از حد بگذرند و تمام محصولات را آسيب برسانند جلوگيري مينمايند و لذا عمر طولاني دارند. ولي همين پرندگان شكاري، بسيار كم تخم ميگذارند و كم جوجه ميآورند و تنها در شرايط خاصي زندگي ميكنند، اگر بنا بود با اين عمر طولاني جوجههاي فراوان بياورند، فاتحه تمام پرندگان كوچك خوانده ميشد. اين مسأله دامنة بسيار گستردهاي در جهان حيوانات و گياهان دارد كه مطالعة آن انسانرا به عمق «انا كل شيء خلقناه بقدر» آشناتر ميسازد.
- عظمت شب قدر
و در نخستين آيه سوره قدر مي افزايد: «انا انزلناه في ليله القدر[3]»
گر چه در اين آيه صريحاً نام قرآن ذكر نشده ولي مسلم است كه ضمير «انا انزلناه» به قرآن باز مي گردد و ابهام ظاهري آن براي بيان عظمت و اهميت آن است.
تعبير به انا انزلناه نيز اشارة ديگري به عظمت اين كتاب بزرگ آسماني است كه خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصاً با صيغة متكلم مع الغير كه مفهوم جمعي دارد و دليل بر عظمت است. نزول آن در شب «قدر» همان شبي كه مقدرات و سرنوشت انسانها تعيين مي شود دليل ديگري بر سرنوشت ساز بودن اين كتاب بزرگ آسماني است.[4]
از ضميمه كردن اين آيه با آيه سوره بقره نتيجه گيري مي شود كه شب قدر در ماه مبارك رمضان است، اما كدام شب است؟ از قرآن چيزي در اين مورد استفاده نمي شود ولي روايات در اين باره بحث فراوان كردهاند كه در پايان تفسير اين سوره به خواست خدا در اين زمينه و مسائل ديگر سخن خواهيم گفت.
در اينجا سؤالي مطرح است و آن اينكه هم از نظر تاريخي و هم از نظر ارتباط محتواي قرآن با حوادث زندگي پيغمبر اكرم مسلم است كه اين كتاب آسماني به طور تدريجي و در طي 23 سال نازل گرديد. اين امر چگونه با آيات فوق كه مي گويد در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است سازگار مي باشد؟
پاسخ اين سؤال به گونهاي كه بسياري از محققان گفتهاند اين است كه قرآن داراي دو نزول بوده است.
نزول دفعي كه در يك شب تمام آن بر قلب پاك پيغمبر اكرم يا بيت المعموريا از لوح محفوظ به آسمان دنيا نازل گرديد. و نزول تدريجي كه در طول بيست و سه سال دوران نبوت انجام گرفت. بعضي نيز گفتهاند آغاز نزول قرآن در ليله القدر بوده و نه تمام آن ولي اين بر خلاف ظاهر آيه است كه مي گويد ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.
قابل توجه اينكه: دربارة نازل شدن قرآن در بعضي از آيات تعبير به «انزال» و در بعضي تعبير به «تنزيل» شده است و از پارهاي از متون لغت استفاده مي شود كه «تنزيل» معمولاً در جائي گفته مي شود كه چيزي تدريجاً نازل گردد ولي «انزال» مفهوم وسيعتري دارد كه نزول دفعي را نيز شامل مي گردد اين تفاوت تعبير كه در آيات قرآن آمده مي تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.
در آيه بعد براي بيان عظمت شب قدر مي فرمايد: «و ما ادراك ما ليله القدر». اين تعبير نشان مي دهد كه عظمت اين شب به قدري است كه حتي پيغمبر اكرم با آن علم وسيع و گستردهاش قبل از نزول اين آيات به آن واقف نبود.
مي دانيم هزار ماه بيش از هشتاد سال است. به راستي چه شب با عظمتي است كه به اندازه يك عمر طولاني پر بركت ارزش دارد.
در بعضي از تفاسير آمده است كه پيغمبر اكرم (ص) فرمود: «يكي از بني اسرائيل لباس جنگ در تن كرده بود و هزار ماه از تن بيرون نياورد و پيوسته مشغول (يا آماده) جهاد في سبيل الله بود اصحاب و ياران تعجب كردند و آرزو داشتند چنان فضيلت و افتخاري براي آنها نيز ميسر مي شد، آية فوق نازل گشت و بيان كرد كه «شب قدر از هزار ماه برتر است»
در حديث ديگري نيز آمده است كه پيغمبر اكرم (ص) از چهار نفر از بني اسرائيل كه هشتاد سال عبادت خدا را بدون عصيان انجام داده بودند سخن به ميان آورد، اصحاب آرزو كردند كه اي كاش آنها هم چنين توفيقي پيدا مي كردند آيه فوق در اين زمينه نازل شد.
در اينكه عدد هزار در اينجا براي «تعداد» است يا «تكثير»؟ بعضي گفتهاند:براي تكثير است و ارزش شب قدر از هزاران ماه نيز برتر ميباشد ولي در رواياتي كه در بالا نقل كرديم نشان ميدهد كه عدد مزبور براي تعداد است. با توجه به اينكه «تنزل» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد (در اصل «تنزل» بوده) روشن ميشود كه شب قدر مخصوص به زمان پيغمبر اكرم و نزول قرآن مجيد نبوده بلكه امري است مستمر و شبي است مداوم كه در همه سال تكرار ميشود.
8- فرشتگان در شب قدر نازل ميشوند.
در اينكه منظور از روح كيست؟ بعضي گفتهاند:«جبرئيل امين» است كه «روح الامين» نيز ناميده ميشود و بعضي «روح» را به معني «وحي» تفسير كردهاند. به قرينة آية 52 سورة شوري «و كذلك اوحينا اليك روحاً من امرنا»: (همانگونه كه بر پيامبران پيش وحي فرستاديم بر تو نيز به فرمان خود وحي كرديم) بنابراين مفهوم آيه چنين مي شود:«فرشتگان با وحي الهي در زمينة تعيين مقدرات در آن شب نازل مي شوند».
در اينجا تفسير سومي وجود دارد كه از همه نزديكتر به نظر مي رسد و آن اينكه«روح» مخلوق عظيمي است مافوق فرشتگان. چنانكه در حديثي از امام صادق نقل شده است كه شخصي از آن حضرت سؤال كرد:«آيا روح همان جبرئيل است»؟ امام در پاسخ فرمود:«جبرئيل من الملائكه، و الروح اعظم من الملائكه، اليس ان الله عزوجل يقول: تنزل الملائكه و الروح»؟
يعني به قرينة مقابله اين دو با هم متفاوتند، تفسيرهاي ديگري نيز براي كلمة «روح» در اينجا ذكر شده چون دليلي براي آنها نبود از آن صرفنظر گرديد.
منظور از «من كل امر» اين است كه فرشتگان براي تقدير و تعيين سرنوشتها و آوردن هر خير و بركتي در آن شب نازل مي شوند و هدف از نزول آنها انجام اين امور است. يا اينكه هر امر خير و هر سرنوشت و تقديري را با خود مي آورند. بعضي نيز گفتهاند منظور اين است كه آنها به امر و فرمان خدا نازل مي شوند، ولي مناسب همان معني اول است.
تعبير به «ربهم» كه در آن تكيه روي مساله ربوبيت و تدبير جهان شده است. تناسب نزديكي با كار اين فرشتگان دارد كه آنها براي تدبير و تقدير امور نازل مي شوند و كار آنها نيز گوشهاي از ربوبيت پروردگار است.
9- شبي آكنده از سلامت
و در آخرين آيه مي فرمايد: شبي است آكنده از سلامت و خير و رحمت تا طلوع صبح.
هم قرآن در آن نازل شده، هم عبادت و احياء آن معادل هزار ماه است، هم خيرات و بركات الهي در آن شب نازل مي شود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان مي گردد و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل مي گردند. بنابراين شبي است سر تا سر سلامت، از آغاز تا پايان، حتي طبق بعضي از روايات در آن شب شيطان در زنجير است و از اين نظر نيز شبي است سالم و توأم با سلامت.
بنابراين اطلاق «سلام» كه به معني سلامت است بر آن شب (به جاي اطلاق سالم) در حقيقت نوعي از تأكيد است همانگونه كه گاه مي گوئيم فلانكس عين عدالت است.
بعضي نيز گفتهاند كه اطلاق «سلام» بر آن شب به خاطر اين است كه فرشتگان پيوسته به يكديگر يا به مؤمنان سلام مي كنند يا به حضور پيامبر و جانشين معصومش مي رسند و سلام عرضه مي دارند.
جمع ميان اين تقسيرها نيز امكان پذير است.
به هر حال شبي است سراسر نور و رحمت و خير و بركت و سلامت و سعادت و بي نظير از هر جهت.
10- شب قدر و دو سخن امام باقر (ع)
در حديثي آمده است كه از امام باقر سؤال شد: «آيا شما مي دانيد شب قدر كدام شب است؟ فرمود: كيف لانعرف و الملائكه تطوف بنافيها؟
در داستان ابراهيم آمده است كه چند نفر از فرشتگان الهي نزد او آمدند و بشارت تولد فرزند براي او آوردند و بر او سلام كردند. مي گويند لذتي كه ابراهيم از سلام اين فرشتگان برد با تمام دنيا برابري نداشت. اكنون بايد فكر كرد كه وقتي گروه گروه فرشتگان در شب قدر نازل مي شوند و بر مؤمنان سلام مي كنند چه لذت و لطف و بركتي دارد؟
11- آتش دوزخ به بركت سلام فرشتگان در شب قدر برد و سلام ميشود.
وقتي ابراهيم (ع) را در آتش نمرودي افكندند فرشتگان آمدند و بر او سلام كردند و آتش بر او گلستان شد آيا آتش دوزخ به بركت سلام فرشتگان بر مؤمنان در شب قدر «برد» و «سلام» نمي شود؟