مقاله بررسی عدالت
دسته بندي :
علوم انسانی »
علوم اجتماعی
مقاله بررسي عدالت در 13 صفحه ورد قابل ويرايش
مقدمه:
عدالت واژه اي است كه از چند حرف تشكيل شده است، اما در خودش معناي وسيع و گسترده اي دارد. عدالت در فرهنگ لغت به معني دادگري كردن، عدالت كردن آمده است. جرجاني ميگويد: «عدالت در لغت استقامت باشد و در شريعت عبارت است از استقامت بر طريق حق است باجتناب از آن چه محظور است در دين.[1]
سخن از حق و عدالت زياد به گوش مي رسد، اما وقتي جاي قول و عمل فراميرسد كناره گيري ميكنند چرا كه ممكن است منافع خود را از دست بدهند. قرآن كريم كتاب به كمال رساندن انسان است و در اين جهت همه امور را با عدالت تنظيم نموده است، كه عدالت جان هر چيز است، و اگر عدالت از چيزي سلب شود، گويا جان و روح آن چيز را گرفته باشند، جز مرده اي بيش نخواهند بود. حضرت علي عليه السلام در بيان كلي مي فرمايد: عدالت حيات و زندگي است.[2]
يكي از دل مشغوليهاي اصلي پيامبران الهي در تمامي اعصار و نيز شاخصه اصلي دولت ديني و مردم سالار عدالت اجتماعي است. انسانها بالفطره شيفته عدالتند و وعده و انتظار عدالت شيرين ترين وعده و انتظار براي انسانهاست چه سرها كه براي عدالت پاي دار نرفته و چه قلم ها كه به خاطرش به خون آغشته نشده است.
با آن كه كتابهاي بسياري دربارة عدالت منتشر شده و هنوز موضوع داغ محافل فكري جهان است، جهان از جهت علمي و عملي با حقيقت و سير عدالت و عدالت دزدي فرسنگها فاصله دارد. اميدواريم كه روزي اين فاصله از بين برود:
عدالت كن، كه در عدل آنچه يك ساعت بدست آيد ميسر نيست در هفتاد سال اهل عبادت را
(صائب)
چكيده :
مقاله اي كه پيش رويتان قرار دارد، از چند بخش تشكيل شده است. مقاله با يك مقدمه شروع ميشود. در مقدمه عدالت را معني كرده ام كمي در اين باره مطلب نوشته ام تا به اين طريق مخاطب را متوجه موضوع مورد بحث كنم. بعد از مقدمه كم كم وارد موضوع عدالت شده ام. در قسمت بعد از مقدمه سعي كرده ام مفهوم عدالت در لغت و همچنين جايگاه آن را تا حدودي بيان كنم. در اين قسمت از سخنان و حكمتهاي امام علي (عليهالسلام) هم استفاده كرده ام تا از سخنان آن بزرگوار هم در ارائه مطلب كمكي گرفته باشم. قسمت بعدي در مورد عدالت بستر كمالات است. كه مطلب اساسي آن اينست كه انسان اگر ميخواهد به آنچه كه لايق آن است برسد بايد عدالت را در همه امور جاري گرداند. مطلب بعدي عنوانش عدالت از آرزو تا عمل است، كه از روزنامه تفاهم گرفته شده اين نوشته از آقاي رضاي غلامي است، كه در مورد عدالت اجتماعي در جامعه ميباشد. اين قسمت هدفش اينست كه اجراي عدالت در جامعه نيازمند يك برنامه جامع علمي و مبارزه با ظلم از سوي هر دولتي ميباشد. مطلب آخر هم در مورد اينست عدالت راه رسيدن به قله انسانيست. بندگان در سايه عدالت بهترين آدم ها ميشوند و با بي عدالتي به بدترين آدم تبديل مي گردند. اين بود مختصري توضيح در مورد مقالهاي كه نوشته شده است.
مفهوم عدالت در لغت و جايگاه عدالت
عدالت در لغت به معناي استقامت چيزي و مستقيم بودن و مساوات و داد و انصاف و حكم حق و ميزان و امر متعادل آمده است.1 و در اصطلاح حدوسط ميان افراط و تفريط است، كه عبارت است از تعديل قوهي عليه و تهذيب آن2، و در اين معنا از بهترين فضايل اخلاقي شمرده شده است، چنانكه امام خميني (ره) در اين مورد مي نويسد: «و آن از امهات فضايل اخلاقيه است، بلكه عدالت مطلقه، تمام فضايل و ظاهريه و روحيه و قلبيه و نفسيه و جسميه است.»3 عدالت در كلمات اميرالمومنين به معناي قرار دادن هر چيز در جاي خود و رعايت استحقاق هر چيز و رساندن هر زي حقي به حقش آمده است، چنانكه آن حضرت فرموده است: «اَلْعَدلُ يَضَعُ الاُموُرَ تواضِعَها»4 عدالت كارها را بدانجا مي نهد كه بايد اينگونه بودن و بر اين اساس زيستن و همه امور را بر اين قاعده گرداندن از والاترين كمالات انساني است، بلكه تمام معاني گفته شده براي عدالت در ساية همين معنا حاصل ميشود، يعني قرار دادن هر چيز در جاي خودش و حق هر چيز را ادا كردن، آن گونه كه بايسته و شايسته است، و هر چيز را به كمال لايقش رساندن و از خلاف اين امور پرهيز نمودن. در همين ملاي روي سروده است[3]:
عدل چه كرد؟ وضع اندر موضعش ظلم چه بود؟ وضع در ناموقعش
و براي تبيين اين امر مثال آورده است كه آب دادن به درختان عدالت و آب دادن به جاي ظلم است، و نيز نهادن نعمت در جاي مناسب خود عدالت است و نهادن چيزي در غير موضع خود ظلم است.
عدالت راه رسيدن به قلة انسانيت
عدالت كمال است كه در رأس ارزشهاي انساني و اسلامي قرار دارد و سلامت همه امور بدان بسته است، با چنين نگرشي پيشواي عدالت گرايان علي (عليه السلام) فرموده است: «بدان كه برترين بندگان خدا نزد او پيشوايي است دادگر، هدايت شده و راهبر، كه سنتي را كه شناخته شده است برپا دارد، و بدعتي را كه ناشناخته است بميراند … و بدترين مردم نزد خدا پيشوايي است ستمگر، خودگرا، و موجب گمراهي ديگران، كه سنت پذيرفته را بميراند، و بدعت واگذارده را زنده گرداند8.
برترين بندگان، عدالت برترين ميشوند و بدترين مردمان نيز با بي عدالتي بدترين مي گردند كه كسي جز به تحقق كمال عدالت در خويش نمي تواند به سوي كمال مطلق گام بردارد و محبوب حق شود. امام علي (عليه السلام) در ضمن خطبهاي در اين باره فرموده است: بندگان خدا! همانا محبوبترين بنده نزد خدا، بنده اي است كه خدا او را در پيكار نفس يا راست- عدالت بر خود گماشته و نخستين نشانه آن اينكه هوا و هوش را از دل برداشته9.
اميرمؤمنان علي (عليه السلام) راه سلوك به سوي خدا را ملزم نمودن خويش به عدالت معرفي كرده است، زيرا در ساية چنين كاري است كه انسان قواي خود را به اعتدال ميكشاند و هر چيز را در جاي خودش و به اندازه و به دور از افراط و تفريط به كار ميگيرد و مُر زبان ميشود و ادب الهي نصيب او مي گردد10.
چنين كسي كه اين ويژگي را دارد نخستين نشانه اش اينست كه هوا و هوس را از خود بيرون كن، با هوا و هوس حكم و داوري نمي كند. با هوا و هوس كسي را برتر و كسي را خوار نمي كند … بلكه در ساية عدالت خداخواه و حق مدار ميشود و ياد حق وجودش را لبريز ميكند و اهل ذكر و عدالت پيشه ميشود و نشانه هاي كمال انساني در او جلوه مي نمايد. خود حضرت علي (عليه السلام) در كلام 222 خودش اهل ذكر و عدالت پيشه گان را والاترين انسانها برشمرده است.[4]
انسان با ايمان، خود جلوه اي است از عدالت و بي گمان چيزي چون عدالت در ساماندهي ايمان نقش ندارد چنانكه امير مؤمنان علي (ع) در ضمن حكمتي والا عدالت را از پايه هاي ايمان برشمرده و فرموده است: ايمان بر چهار پايه استوار است: بر شكيبايي و يقين و عدالت و جهاد.11
انسان در ساية زندگي بر مبناي عدالت ميتواند به سوي قله هاي كمالات انساني سير نمايد و به مراتب بالاي ايمان دست يابد. در انديشة علوي عدالت چنان والاست كه اشرف اجزاي ايمان و مانند رأس آن معرفي شده چنانكه اميرمؤمنان علي (عليه السلام) فرموده است: عدالت سير ايمان و گرد آورندة نيكوييهاست.[5]